میکائیل دیانی: از گوشه و کنار کشور، کاروانهای زیارتی به سمت حرم مطهر امام راهی شدهاند؛ مردمانی با دستهای پینهبسته و لباسهایی ساده از جنس امام، مردمانی که از سال 42 همپای امام قیام کردند و هنوز که هنوز است برای تجدید بیعت با آرمانهای امام و انقلابشان به بهشت زهرا میآیند.
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) حماسهای بود که نظام ظالم، ستمگر و طبقه اشراف را زمین زد. انقلابی عدالتمحور و فسادستیز که برگرفته از آموزههای دین و ائمه ما بود و با بیان شیوای امام امت تبیین میشد. در انقلاب، هدف رسیدگی به وضع مستضعفان بود و حکومتش را حکومت کوخنشینان مینامیدند نه مُلک کاخنشینان. در این انقلاب غنی بودن ارزش نبوده و نیست بلکه متقی بودن ملاک برتری قرار میگیرد. پیرمرد کشاورز خسته در دورترین روستای کشور که سحرگاه با توکل بر خدا و برای رضای او مشغول به کار میشود برای امام باارزشتر از تنپرورانی است که در پایتخت حضور دارند و بر دوش ملت بار هستند نه در کنار آنها یار!
وقتی میگوییم آرمانهای انقلاب را امام(ره) تبیین میکرد یعنی زندگی و معیشت امام خمینی، خود نمونه کامل زیستن در جامعه اسلامی بود. زندگی در زهد و قناعت و سادهزیستی و این شیوه، تنها مربوط به دوران قبل از مرجعیت و رهبری او نمیشد بلکه معتقد بود رهبر باید زندگیاش همسان معمولیترین اقشار جامعه و حتی پایینتر از آنها باشد. او در تمام دوره عمرش به زندگی زاهدانه پایبند بود.
وقتی میگوییم مملکت ما سرای کوخنشینان است، این را از پیر فرزانه خود میگیریم که میگفت: «یک موی سر این کوخنشینان و شهیددادگان به همه کاخ و کاخنشینان جهان شرف و برتری دارد». سیرهای که بعد از امام همواره توسط رهبر انقلاب اجرا میشود.
او یاران انقلاب را این طور تعریف میکرد: «آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.» تعریفی که بعدها آن را درک کردیم. زمانی که دیدیم بعضی از کسانی که داعیهدار انقلاب بودند، سر از کشورهای معارض با نظام درآوردند یا در همین جا مقابل مردم و نظام ایستادند. در نظام ما «بالای شهر، پایین شهر» معنا ندارد، چرا که عدالت برای تمام مردم ما متصور است همانطور که امام ما به ما آموخته بود «گمان نکنید کاخنشینها بسیار مرفه هستند، آنها دلشان لبریز از تزلزل است، آنها قلبشان آرام نیست. تزلزلی که در بین کاخنشینها هست بین کوخنشینها نیست». رسیدگی به پابرهنگان دغدغه ولیمان بود و آنقدر به آنها عشق میورزید که میگفت: «همین پابرهنهها، ایستادند در مقابل توپ، تانک، مسلسل؛ ایستادند و پیش بردند کارشان را. این ابرقدرتها همه پشتیبان شاه بودند و این مردم پابرهنه با مشت ایستادند در مقابل تانک، خون دادند و عقب زدند آنها را که دیگر نتوانست این [شاه] بماند خودش اینجا، آنها هم که رفتند».
او مردم را ولینعمت خود میدانست؛ مردمی که اگر اراده میکرد جانشان را نثار امامشان میکردند؛ همان کاری که در 8 سال دفاع مقدس کردند. مردم یکی از ارکان اصلی اندیشه امام در حکومت بودند. این قانون همیشه برای حضرت امام وجود داشت که بین فقیر و غنی در نظام اسلامی فرقی نیست حتی رسیدگی به مستضعفان را مقدم میدانست. دستور تشکیل کمیته امداد، حساب شماره100 و... نیز همه از همین اندیشه سرچشمه میگرفت که الگویش را امامان معصوم علیهمالسلام، میدانست.
جزو اولین اقدامات اماممان بعد از تشکیل حکومت، از بین بردن خوی کاخنشینی بود، چرا که ایشان آن را منافی اخلاق اسلامی میدانستند. امام میفرمودند: «ما باید کوشش کنیم اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام، آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعه ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخنشینی به پایین بکشید، خود کاخنشینی این خوی را میآورد».
اینها آرمانهای پیر فرزانه ما بود که یک دهه در گوشمان زمزمه کردند و الحق والانصاف که دنبالهرو راه ایشان مقام معظم رهبری هستند که در تمام دوران 27 ساله تمام هم و غم خود را صرف تحقق آن کردهاند.
از سالهای دهه 70 به بعد کمکم این افکار و عقاید در بین برخی سران مملکتی فراموش شد و اشرافیگری دوباره مدل زندگی آنها قرار گرفت که این لطمات جبرانناپذیری به جامعه ما زد. اگرچه برخی را اشرافیت گرفته اما همچنان پابرهنهها و مستضعفان به عشق امام امت و تجدید بیعت با جانشین شایسته ایشان به حرم مطهر میآیند و انقلاب نیز میراث همین پابرهنهها خواهد بود.