printlogo


کد خبر: 158508تاریخ: 1395/3/16 00:00
مسؤولان برنامه‌ای جامع و عملی برای خروج از رکود ندارند
33 ماه دولت یازدهم، 33 ماه رکود

گروه اقتصادی: مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را بر پایه شاخص جهانی آن که یک ساعت کار در هفته را ملاک شاغل بودن یک فرد در نظر می‌گیرد، اعلام می‌کند که این موجب شده نرخ بیکاری واقعی در کشور چند برابر نرخ اعلام شده از سوی مرکز آمار باشد.  بنا به این گزارش، اگر به وضعیت بیکاری گسترده در کشور نگریسته شود خواهیم دید که اکنون این معضل به غولی بی‌شاخ و دم در اقتصاد ما تبدیل شده است، غولی که برای از بین بردن آن به چراغ جادویی نیاز است تا آن را به زانو درآورده و تحت کنترل بگیرد.  آمارهای ارائه شده در بخش رسمی حکایت از بیکاری حدود 3میلیونی در کشور دارد اما آمارهای غیررسمی بیکاری تا مرز7 میلیون نفر را هم در خود دارد. به هر حال بیکاری و رکود در کشور به معنای این است که اقتصاد با حداقل‌ترین ظرفیت‌های خود پیش می‌رود. یعنی یک تولیدی یا با حداقل ظرفیت خود کار می‌کند یا به سمت تعطیلی کشیده می‌شود. در حال حاضر رکود میهمان ناخوانده اقتصاد ما است که مشکلات متعددی را فراهم کرده است. از میزان نقدینگی صندوق‌های بیمه و بازنشستگی گرفته تا واحدهای تولیدی تعطیل و بیکاری کارگران، همه ثمره اقتصاد همراه با رکود است.  محسن رنانی، استاد دانشگاه اصفهان درباره رکود حاکم بر اقتصاد ایران به تسنیم می‌گوید: صندوق‌های بیمه و بازنشستگی کشور در حال حاضر با دو دسته رکود بیرونی و درونی تعریف می‌شود و در صورتی که فکر عاجلی برای این دو دسته رکود نشود، نقطه بحران‌ساز در حوزه اجتماعی و سیاسی در حوزه بازنشستگی است.
رنانی ادامه می‌دهد: اصلی‌ترین دشمنان کشور و جامعه سیاسی ما به ترتیب رکود، بحران آب و فساد اقتصادی و اداری است. اگر از نقطه سر به سر برای این 3 بحران عبور کنیم ممکن است دیگر جایی برای جبران این 3 بحران نداشته باشیم. در میان این بحران‌ها، رفع رکود از همه عاجل‌تر است. درباره بحران آب اگرچه وارد بحران شده‌ایم اما حداکثر تا 10سال دیگر فرصت برای مدیریت جدی وجود دارد. درباره فساد نظام اداری هم به مرحله هشتم فساد رسیده‌ایم اما همچنان با وضع موجود قابل تداوم است. آنچه قابل تداوم نیست، بحران رکود است و اگر چاره‌ای اندیشیده نشود ممکن است دچار درهم‌ریختگی سیاسی شود و در بحران رکود، بحرانی‌ترین نقطه که می‌تواند آغاز تنش‌های اجتماعی و سیاسی باشد، حوزه مستمری‌بگیران و بازنشستگان است. حدود 11 میلیون حاشیه‌نشین و نزدیک به 10 میلیون بیکار داریم.
این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان می‌افزاید: در مراجع رسمی تعداد بیکاران 4 میلیون و در مراجع غیررسمی تا 6میلیون هم آماردهی می‌شود اما مطابق محاسبات دقیق‌تر تعداد بیکاران 10 میلیون نفر است، چرا که تمام دانش‌آموختگان عالی باید بیکار محسوب شوند. تمام دانش‌آموختگان عالی که شاغل نیستند باید بیکار تلقی شوند، در نظام آماری تنها دانش‌آموختگانی که در 4هفته گذشته دنبال کار بودند و کار پیدا نکردند بیکار محسوب می‌شوند، ‌در صورتی که این روش صحیح نیست.  وی بیان می‌کند: تمام فارغ‌التحصیلان عالی را باید بیکار محسوب کنیم. با این نگاه حدود
10 میلیون بیکار در کشور داریم. بازنشستگان و مستمری‌بگیران در کنار خانواده‌هایشان چند ده میلیون می‌شوند. این 3 کانون بحرانی باید مدیریت شود. بازنشستگان در این جریان صاحب حق و 2 گروه دیگر صاحب انتظار هستند. حاشیه‌نشین‌ها و بیکاران انتظاراتی را از دولت دارند اما بازنشستگان خود را صاحب حق می‌دانند.  رنانی می‌گوید: از آنجا که بخش زیادی از بیکاران در بطن هستند و در حاشیه نیستند و نهاد مدنی مرتبط دارند، قابلیت مذاکره دارند. در حال حاضر شاهد طولانی‌ترین رکود ایران هستیم. با نگاه ساده‌ای به جمعیت شاغل کشور می‌توان گفت در طول 10سال گذشته نتوانسته‌ایم ایجاد اشتغال مطلوبی داشته باشیم.  رنانی تأکید کرد: دولت ابزاری برای کنترل رکود ندارد و نظام سیاسی باید وسط بیاید. هم‌اکنون با ساختار فرسوده و عقب‌مانده و نیروی انسانی نامناسب مواجه هستیم. با دستور سیاسی، بنگاه‌های ناکارآمد به مطالبات صندوق‌ها داده شد که باعث رکود ساختاری می‌شود. ترکیب درونی این بنگاه‌ها از نظر دانش فنی و نیروی انسانی ضعیف است و نمی‌توانند از رکود خارج شوند. رکودی که هم‌اکنون با آن مواجه هستیم بسیار عمیق‌تر شده و در طول سال‌های اخیر بی‌سابقه است. دولت یازدهم اقدام موثری برای حل مشکل رکود نکرده است.  وی گفت: صندوق بازنشستگی کشور هنوز یک نیروی رسمی مناسب برای محاسبه اکچوئری (نرخ حق بیمه) ندارد در حالی که در دنیا محاسبات اکچوئری روزانه انجام می‌شود. انباشت نیروی انسانی نامناسب به بنگاه‌ها تحمیل شده که موجب پیری بنگاه‌ها شده است. به طور مثال یکی از شرکت‌های وابسته به صندوق باید 3 هزار نیرو می‌داشت در حالی که اکنون 10 هزار نیرو دارد. رنانی تاکید کرد: سیاست‌زدایی از صندوق‌ها و تامین اجتماعی باید انجام شود، شفاف‌سازی باید صورت گیرد، زیرا بدون شفاف‌سازی خروج از رکود امکانپذیر نیست. بحران باید به مسؤولان منعکس شود و معتقدم یا هنوز نمی‌دانند یا به آنها کم اطلاع‌رسانی می‌شود. جامعه باید نسبت به بحران اقتصادی آگاهی یابد، زیرا تا جامعه نخواهد نمی‌توان تصمیم‌گیری کرد.  به گزارش تسنیم، طی سال‌های اخیر موضوع بیکاری یکی از چالش‌های اساسی برای حکومت و جامعه بوده است. شدت و وسعت این بیکاری به اندازه‌ای است که نگرانی‌های جدی را به وجود آورده و تبعات بسیار منفی را به همراه داشته است. هرچند مقام‌های رسمی همواره از تلاش و برنامه‌ریزی برای مقابله و کاهش بیکاری در جامعه سخن گفته‌اند اما متاسفانه طی 3 سال اخیر رکود به جای اینکه مهار شود یا کاهش یابد، عمیق‌تر نیز شده است. واقعیت این است که تاکنون این تلاش‌ها و اقدامات دستاوردی چشمگیر و اثرگذار در کاهش و کمرنگ کردن نرخ بیکاری در جامعه و در میان جوانان
 نداشته است.


Page Generated in 0/0135 sec