جاناتان ویلسون: حتی بهترین تیمهای باشگاهی هم در طول یک فصل بین 10 تا 20 درصد بازیهایشان را با فرم ایدهآل بازی میکنند. پرتغال در حال حاضر در رنکینگ فیفا از انگلیس بالاتر است. پس پیروزی در چنین جدالی، حتی اگر با نمایشی معمولی به دست آمده باشد ارزشمند است. نکته مهم جدا از نتیجه، مهار خطر خط حمله پرتغال بود، حتی قبل از 10 نفره شدنشان. ضعف بزرگ این انگلیس همیشه دفاع کردن بوده، اما اگر نمایش دفاعی مقابل پرتغال تکرار شود میتواند در بازیهای بزرگ به تیم روی هاجسون کمک کند. انگلیس این بازی را با سیستم 2-4-4 و با یک لوزی در خط میانی شروع کرد. وین رونی در نقش شماره 10 بود و هری کین و جیمی واردی در خط حمله بازی میکردند. اما حقیقت این است که سیستم انگلیس به این سادگی هم نبود. نکته مهم تاکتیکی اضافه شدن رونی از میانه زمین به خط حمله و باز شدن و حرکات در عرض کین و واردی بود. این اتفاق 2 فایده مهم دارد، یکی اینکه همیشه مهار هافبکهایی که از عقب به باکس حمله میکنند برای مدافعان سخت است و در حالت طبیعی مدافعان مرکزی وقتی با تیمی با 2 مهاجم مواجه میشوند درگیر مهار آنها هستند. رحیم استرلینگ 2 فصل پیش از بازی پشت لوئیس سوارز و دنیل استوریج از همین راه بهترین استفاده ممکن را برد. فایده دوم عرض زیاد پیدا کردن مهاجمان و در نتیجه رویاروییشان با فولبکهای حریف است که در بعد دفاعی اهمیت زیادی دارد. وقتی انگلیس در اولین بازی مقدماتی یورو میهمان سوییس بود، رونی و ولبک به عنوان 2 مهاجم مرکزی استفان لیشاشتاینر و ریکاردو رودریگز، 2 فولبک تهاجمی میزبان را بخوبی مهار کردند. این سطحی از انضباط دفاعی است که انگلیس باید در یورو هم داشته باشد. اما مشکل خط حمله انگلیس در پیروزی یکبرصفر مقابل پرتغال ناکارآیی جیمی واردی بود. واردی در کل دقایقی که در زمین بود حتی یک شوت هم به دروازه نداشت و از 8 باری که توپ به پایش خورد 7 بارش در گوشه زمین بود. شاید چنین اتفاقی بیانگر مشکل سیستماتیک تیم باشد، اما عامل اصلی نوع بازی واردی است که استاد استفاده از فضای پشت سر مدافعان است. موفقیت او در فصل گذشته حاصل این بود که رقبا، حداقل در نیمه اول فصل، مدام به لستر حمله میکردند و واردی با سرعت بالایش در ضدحملهها بهشان ضربه میزد. این کیفیت واردی در بازیهای دور حذفی میتواند به سود انگلیس باشد. اما در بازیهای گروهی، بویژه مقابل تیمی دفاعی مثل اسلوواکی، واردی مثل همین بازی مقابل پرتغال، فضایی برای دویدن نخواهد داشت. به هر حال بهترین استفاده از واردی این است که هاجسون او را بیشتر به باکس حریف نزدیک کند تا قدرت گلزنیاش در گوشه زمین هدر نرود. نکته مثبت دیگر این انگلیس نرمش ساختاری و تاکتیکیاش در خط میانی است. پشت سر رونی که در واقع راس جلوی لوزی است یک مثلث نامتقارن تشکیل میشود. دلی علی در چپ بالاتر از جیمز میلنر در راست بازی میکند و اریک دایر هم به عنوان هافبک دفاعی توانایی عقب رفتن و قرار گرفتن بین دو مدافع مرکزی برای آزاد کردن فولبکها را دارد. حمله کردن رونی به باکس حریف و عرض زیاد گرفتن کین و واردی هم عملا برای انگلیس امکان تبدیل به 3-4-4 را میسازد، در حالی که میلنر هم میتواند کنار دایر قرار بگیرد و علی را به میانه زمین بیاورد تا سیستم به 1-3-2-4 تبدیل شود. البته تک گل انگلیس روی ضربه کریس اسمالینگ مقابل پرتغال وقتی زده شد که تیم با ورود استرلینگ و لالانا با عرض زیاد به 3-3-4 تغییر پیدا کرده بود. این قابلیت چند سیستمه بازی کردن در جریان یورو میتواند برگ برنده روی هاجسون باشد.