مرتضی اسماعیلدوست: هالیوود فیلمی درباره مولانا میسازد. خبری کوتاه که وقتی در ذهنت دوره میکنی به جوانب و عواقب اسفناک آن پی خواهی برد، چرا که جدا از مصادره شخصیتهای برجسته ایرانی توسط کشورهای مختلف از شرق تا غرب که سالهاست با توجه به اهمال مسؤولان فرهنگی ایران رخ میدهد، هنگامی که تاریخ سینمای جهان را مرور میکنیم در خواهیم یافت هرگاه شخصیتی و موضوعی به دست نگاه و تفکر سینمای نشان یافته از سیاست غرب میافتد، نتیجهاش چیزی جدا از حقیقت وجودی و ماهیت اصیل آن سوژه خواهد بود. اگر چه فیلمنامهنویس پروژه هالیوودیها درباره زندگی مولانا، نویسندهای چیرهدست چون دیوید فرانزونی باشد که جزو گروه نویسندگان اثر موفق «گلادیاتور» بوده است اما تاریخ سینمای هالیوود درباره بازنمایی زندگی چهرهها و شخصیتهای فرهنگی، هنری و سیاسی چنان دورمانده از واقعیت بوده که نمیتوان چندان امیدوار به ساخت اثری روشن، شفاف و هنرمندانه بدون ورود جنبههای مداخلهگرایانه سیاست و اندیشه در فیلم ساختهشده برای شخصیت برجسته ادبیات و عرفان ایران زمین بود. در این میان اگر چه هنوز نام عوامل و سازنده اثر فوق مشخص نیست و هم اینک فرانزونی با سفر به ترکیه به دنبال انجام فرآیند تحقیقات و نگارش فیلمنامه است اما باید دید با چه زاویه نگاهی به این اثر سینمایی نگریسته میشود. از سویی سفر فیلمنامهنویس پروژه به ترکیه و استفاده از نوع نگاه محققان این کشور که میتواند زاویه نگاهی متفاوت از دریچه ایرانی بودن این شاعر و عارف بزرگ کشورمان باشد، میتواند موضوع قابل انحراف دیگر در این اثر باشد. خوابزدگیهای مسؤولان فرهنگی ما طی سالهای بسیار طولانی و کمتوجهیای که درباره شخصیتهای برجستهای چون مولانا صورت دادند موجب جولان کشورهای دیگر و مصادره سرمایههای گرانبهای ادبی و فرهنگی ایران توسط دیگران شده است. حتی درباره مولانا اخبار و ادعاهای بسیاری مبنی بر ساخت فیلمی سینمایی سالها به گوش رسید که موج آن به سرعت به ساحل بیتفاوتی بازگشت! برای نمونه همین سال گذشته بود که در دیدار رایزن فرهنگی ایران در ترکیه با تولگا چلین کانات، تهیهکننده، کارگردان و مدیر شرکت «دانیشمان مدیا» وعدههایی مبنی بر ساخت مشترک پروژهای سینمایی درباره مولانا میان ایران و ترکیه داده شد و سپس در حاشیه بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر در تهران، چلین کانات با امیر سمواتی، تهیهکننده مطرح سینمای ایران توافقات اولیه برای ساخت فیلمی 5 میلیون دلاری را صورت داد و با وجودی که طرف ترک 90 درصد از سرمایهگذاری پروژه را تقبل کرد، هنوز نتیجهای از این توافق حاصل نشده است. از سویی مجتبی راعی، کارگردان متعهد سینمای ایران نیز سالها است فیلمنامه «طاووس مست» را درباره زندگی شمس و مولانا آماده کرده و هیچ سرمایهگذاری برای ساخت نیافته است. نادیدگی متولیان سینمای ایران درباره سرمایههایی گرانقدر چون مولانا در حالی است که در کشورهای دیگر رقابتی برای در اختیار گرفتن این شاعر بلندآوازه وجود دارد و سالها پیش دولت ترکیه که در بیتفاوتی مسؤولان ایرانی، خود را میراثدار این عارف بزرگ ایرانی میداند، علاقهمندی خود را برای ساخت فیلمی از مولانا اعلام کرده بود و جورج کلونی و لئوناردو دیکاپریو از گزینههای بازی در آن بودند. حالا در شرایطی خبر ساخت فیلمی از مولانا توسط هالیوود شنیده میشود که پروژه وهمبرانگیز
(The Physician) درباره ابن سینا توسط غربیها را به یاد داریم و انواع وارونهنماییهای داستانی و جعل تاریخی که در فیلمهای ساختهشده توسط هالیوود رخ داده است. این روزها غربیها به دنبال استفاده از زندگی شاخص مردی بزرگ و برجسته چون مولانا شدهاند و حتی علاقهمند هستند لئوناردو دیکاپریو در نقش مولانا و رابرت داونی جونیور در نقش شمس تبریزی درآیند اما ما همچنان در مواجههای خوابزده با ماجراها به سر میبریم.