یوروی پیشرو یک فرصت عالی برای ستارههای خاموش
میگل دیلینی: درست 20 سال پیش در آستانه شروع یورو 96 آلن شیرر با اینکه گلهای زیادی برای بلکبرن میزد، 11 بازی بدون گل برای انگلیس را پشت سر گذاشته بود. برای همین بحث زیادی درباره قرار دادن یا ندادن او در ترکیب اصلی به راه افتاده بود، بحثی که البته تری ونبلز علاقهای به آن نداشت. ونبلز قبل از شروع بازیها در دیداری با شیرر گفت: «تو از اول بازی میکنی». تاثیر این اعتماد نهتنها باعث شد شیرر در یورو 5 گل بزند و آقای گل شود و تیمش را تا نیمهنهایی پیش ببرد، بلکه تا سالهای آینده هم با او باقی ماند. وضعیت چند ستاره حال حاضر فوتبال اروپا این داستان را به یاد میآورد... .
با شروع یورو 2016 ستارههایی پا به زمین میگذارند که یا برای ادامه راه نیاز به یک شروع دوباره دارند یا برای خداحافظی نیاز به پایانی به یاد ماندنی. ماریو گوتزه، ادن هازارد و سسک فابرگاس جزو گروه اول هستند، زلاتان ابراهیموویچ جزو گروه دوم و وین رونی جزو هر 2 گروه. وین رونی در حال حاضر خودش را شبیه به شیرر 96 میبیند. اسم بزرگی که به دلیل آماده نبودن بحث کنار گذاشتنش از ترکیب اصلی پیش آمده. بحثی که البته روی هاجسون هم مثل تری ونبلز علاقهای به شرکت در آن ندارد. هاجسون اعلام کرده رونی با بازوبند کاپیتانی در ترکیب اصلی بازی خواهد کرد. اما سوال اینجاست که کجا؟ رونی 30 ساله به شکل طبیعی به نظر میرسد دیگر قرار است در خط میانی بازی کند. شاید برای همین است که هاجسون 5 مهاجم با خودش به یورو برده است. اما اگر رونی در خط میانی بازی کند باید لحظههای زیادی مثل نفوذش در فینال افای کاپ که نهایتا منجر به گل خوآن ماتا شد بیافریند، نه اینکه مثل بیشتر دقایق آن بازی پاسهای عرضی ساده بدهد. حقیقت درباره رونی این است که او از یورو 2004 بدین سو، جایی که از روی دفاع فرانسه مثل غلتک رد میشد، هیچ تورنمنت خوبی با انگلیس نداشته. شاید این آخرین فرصت برای رونی باشد که میراث خودش در تیمملی را فراتر از صرفا رکورد گلهایش ببرد. کنار رونی، همبازی احتمالی آیندهاش، زلاتان ابراهیموویچ هم وضعیتی مشابه دارد. زلاتان هم مثل رونی آخرین تورنمنت فراموشنشدنیاش را با آن گل پشت پای باورنکردنی به ایتالیا، سال 2004 پشت سر گذاشت. درسته که زلاتان در یوروها و جام جهانیهای بعدی هم برای سوئد موثر بود، اما هرگز به پای نمایشهایش برای تیمهای باشگاهیاش نرسید. نابود کردن تیمهای ضعیف فرانسوی و قهرمانی پیاپی در لیگ یک برای زلاتان امری عادی شده بود، اما او نیاز به چیزی فرای بالا رفتن تا یک چهارم نهایی چمپیونزلیگ داشت؛ همانطور که در رده ملی هم نیاز به تورنمنتی به یاد ماندنی دارد تا میراث خودش را برای سوئد جاودانه کند. بعد از اینکه سوئد به جامجهانی 2014 نرسید زلاتان گفت: «جامجهانی بدون من ارزش تماشا کردن نداره». شاید وقتش رسیده تا زلاتان این ادعا را در زمین ثابت کند. اما جدا از رونی و زلاتان که به پایان اوج فوتبالشان نزدیک میشوند، ستارههای دیگری هم هستند که سالی نه چندان خوب را سپری کردهاند و آماده درخشش و ابراز وجودی دوباره هستند. 6 سال پیش سسک فابرگاس در فینال جامجهانی پاس گل قهرمانی را به اینیستا داد و 4 سال بعد ماریو گوتزه گل قهرمانی آلمان در فینال را زد. اما در فصلی که گذشت 2 ستاره چلسی و بایرن خیلی دور از سطحی که باید، بودند بویژه گوتزه. فوتبال ماریو گوتزه از گلی که به آرژانتین در فینال 2014 زد سیری نزولی را طی کرده است. در پایان این فصل حتی کار به جایی کشید که بایرن عملا اعلام کرد اگر گوتزه تصمیم گرفته در آلیانتس آرنا باقی بماند باید بداند که خیلی بهش بازی نخواهد رسید. اما آمدن کارلو آنچلوتی به جای پپ گوآردیولا حداقل میتواند شانسی به گوتزه بدهد تا با بازگشت به دوران خوبش در تیمملی و در یورو اثری مثبت روی ذهن مربی جدیدش، قبل از شروع فصل جدید بگذارد. سسک فابرگاس هم مثل گوتزه در فصل جدید مربی جدیدی خواهد داشت و مثل گوتزه فصلی بد را پشت سر گذاشته است. شاید مهمتر از همه نبودن ژاوی در تیمملی باشد. این نخستین تورنمنت اسپانیا بعد از شروع حکومتش بر فوتبال اروپا بدون ژاوی است. حالا جا برای فابرگاس خالی شده تا پستی که برای بارسلونا نتوانست بازی کند را برای تیمملی به عهده بگیرد. بحثهای زیادی درباره ادن هازارد در این فصل شده و اتهامات زیادی به وی زدهاند. از جمله اینکه برای مورینیو بازی نکرده، یا فقط پدیده یک فصلی بوده، یا فقط برای خودش بازی میکند و هر وقت به سودش باشد. اما نمایش او در چند هفته آخر، بویژه مقابل تاتنهام نشان داد هازارد فصل 15-2014 هنوز از بین نرفته است. حالا هازارد 25 ساله با بازوبند کاپیتانی بلژیک میتواند جانی تازه به حرفه خودش و تیمش ببخشد و با درخشش در یورو 2006 شروعی دوباره داشته باشد.