printlogo


کد خبر: 158769تاریخ: 1395/3/22 00:00
الف مثل ایستاده در غبار

محمدرضا باقری: محمدحسین مهدویان در سینمای ایران طرحی نو در انداخته است، پیش‌تر البته آخرین روزهای زمستان او را در قاب تلویزیون دیده و شیفته قصه‌گویی مستند اما سینمایی‌اش شده بودیم اما حکایت ایستاده در غبار حکایت دیگری است. روز اولی که فیلم را پیش از جشنواره فجر دیدم، مبهوت و متحیر شدم از اینکه مهدویان چگونه این اعجاز را انجام داده که 2 ساعت گفت‌وگو و نریشن روی فیلم را ببینی و خسته نشوی، روایت‌های دلنشین و واقعی افرادی که حتی نمی‌دانی چه کسانی هستند، شاید اگر در تیتراژ نام شهید حسین همدانی را نمی‌دیدم اصلا متوجه نمی‌شدم که او هم در روایت‌های مهدویان از احمد متوسلیان شرکت داشته است. اما صادقانه آن روز فکر نمی‌کردم روزی که کار را در کاخ جشنواره همراه هنرمندان و منتقدان ببینم بازتابی به این خوبی بگیرم، چون موضوع متوسلیان برای من جذاب بود اما فکر نمی‌کردم برای اهالی کاخ جشنواره هم اینطور باشد. اما روز اکران برج میلاد غافلگیر شدم، جمعیت یک پارچه مهدویان را تشویق می‌کرد و از دیدن ایستاده در غبار شگفت‌زده شده بود. همه مسحور بودند و نمی‌دانستند یک فیلم سینمایی را تماشا کردند یا یک مستند داستانی را. قالب جدید مهدویان هنوز هم ناشناخته است اما هر چه هست عالی است. بعد از فرم جذاب و بدیع، همچنین سوژه بکر جاویدالاثر متوسلیان، می‌توان گفت فیلمنامه صادق و واقعی و بدون سانسور ایستاده در غبار شاید یکی دیگر از نقاط قوت این فیلم باشد. احمد متوسلیان نه فردی دست نیافتنی روایت می‌شود نه فردی دم دستی و معمولی،  هر قدر که مهربانی‌های احمد متوسلیان را در برخورد با خانواده و همرزمان می‌بینیم، جدیت و خشونت و عصبانیت‌های وی نیز در فیلم روایت شده؛ فیلم یک طرفه نیست، داستان و پیرنگ بخوبی روایت شده است. متوسلیان ایستاده در غبار از کودکی شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود و تماشاگر این ساخته شدن را می‌بیند. متوسلیان یک سوپرقهرمان نیست، جوانی معمولی است که در حالی که فرمانده نظامی است، خیلی می‌بینیم که روی یک پا تکیه داده و ایستاده است، یا عصبانی می‌شود، شوخی می‌کند و... . متوسلیان یک سپاهی وفادار است و برای پیشبرد اهداف سپاه از هیچ کاری دریغ نمی‌کند اما همین متوسلیان جایی که احساس انحراف از آرمان‌ها و اهداف سپاه می‌کند، با مردم مشکلات را در میان می‌گذارد و اعتراض می‌کند که مردم! حواستان به سپاه باشد و از آن بازخواست کنید که بودجه‌های اعلامی را کجا خرج کردید؟ در این فقره آزادسازی گفته شده فلان مقدار مهمات مصرف شده ولی من به شما می‌گویم آمار غلط است! یا کل کل‌های متوسلیان با باقری و دعوای پشت بی‌سیم و حتی دلخوری احمد از پدرش؛ برای مخاطب  این سطح شفافیت نو و جذاب است. درام در طول فیلم جریان دارد و این نشان می‌دهد مهدویان فقط یک ایده خوب نداشته است بلکه با کار و تمرکز روی فیلمنامه توانسته بیننده را قریب به 2ساعت میخکوب کند. سکانس‌هایی مانند تمرین متوسلیان به سربازان زیر باران و حرکت در کوه با ادوات جنگی و از همه بیشتر صحنه بلندکردن بی‌سیم در عملیات توسط متوسلیان آنقدر زیبا و سینمایی درآمده است که هنر کارگردانی مهدویان کاملا به رخ کشیده شده است.  گریم‌های خوب هم بخش دیگری از موفقیت ایستاده در غبار را رقم زده است، گویی از دل تاریخ متوسلیان و باقری و محسن رضایی و وزوایی آمده‌اند و در فیلم مهدویان جلوی دوربین رفته‌اند، بازی گرفتن‌های نرمال و طبیعی و باورپذیر از دیگر دستاوردهای مهدویان در ایستاده در غبار است. صداگذاری فیلم هم از دیگر نقاط قوت فیلم است که باعث شده مخاطب در فیلم غرق شود، صدای متوسلیان بخوبی روی صورت بازیگرش نشسته است و اگر نوشته اول فیلم نبود که صداها واقعی هستند، شاید کسی نمی‌فهمید بازیگر ماهر روی صدای جاویدالاثر احمد متوسلیان لب می‌زند، صداهای محیطی و خرده‌صداها هم همین ویژگی را دارد. در مجموع مهدویان، احمد متوسلیان را در غبار سرپا نگاه داشته است و این ایستادگی را به خورد مخاطب داده است، کار مهدویان برای مخاطب جذاب و دینی است و نشان می‌دهد برخلاف تصور رایج اگر کار نو، بدیع، با تکنیک قوی و مایه‌های مفهومی شفاف، واقعی و بدون سانسور و جهت‌گیری ساخته شود، اتفاقا مخاطب تشنه را جذب خواهد کرد.


Page Generated in 0/0121 sec