اسماعیل آذر: شعر حمید سبزواری مثل روحش زیبا بود. این مهمترین نگاهم درباره این بزرگوار است و این را در دوستی 30 ساله با وی دریافتم. ارتباط من با این شخصیت ریشه در انقلاب دارد و طی سالها دوستی با او زندگی کردم. هم به خانه من آمده و هم من به خانهاش رفتهام. حمید سبزواری، شخصیتی بود درویشمآب، قانع که در گوشهای نشسته بود اما به قول مولانا؛ جهان بنشسته در گوشهای. درباره خصوصیات شعر استاد حمید سبزواری لازم است توضیح دهم اگرچه شعرش براساس سبک خراسانی بوده است اما ریشههای شعرش را میتوان در سبک عراقی هم پیدا کرد. حمید سبزواری اکثر قالبهای شعری را آزموده است و در قصیده، مرثیهسرایی، رباعی و انواع قالبهای شعری دیگر توانسته شاعرانگیاش را نمایان کند. من اگرچه همه شعرهایش را نخواندهام اما این افتخار را داشتهام که اکثر شعرهای این بزرگوار را از طریق انشای ایشان و از طریق خوانشی که برایم صورت دادند، دریابم. شعرهایی که ویژگیهای دارد و من برخی از آن را برای شما فهرستوار برمیشمارم:
1- شعرهای حمید سبزواری نشان از تسلط وی بر واژهها و زبان فارسی دارد.
2- شعر سبزواری نشاندهنده آشنایی و تسلط و مطالعه فراوان وی از تاریخ اسلام خاصه تاریخ عاشورا دارد.
3- در شعر سبزواری به لحظاتی میرسید که نشاندهنده آشنایی وی از فقه و اصول است.
4- وی بر شعر شاعرانی غزلسرا مانند حافظ تسلط داشته و بر این مساله شکی نیست که در آینه شعر سبزواری در خواهیم یافت.
5- شعر حمید سبزواری مانند روحش بلند است و شعر کوتاه کم دارد و شعر بلندش ریشه در سنت داشته و بیشتر میتوانید در شعرش روح خواجه حافظ و گاه متقدمتر سنایی را پیدا کنید.
استاد حمید سبزواری در همه قالبهایی که سروده، سربلند بیرون آمده است. کسی که با حمید سبزواری آشنا میبود بیشتر از همه درویشمآبی، بزرگمنشی و صفای روحش را در مییافت. سبزواری برای انقلاب و نظام اسلامی خیلی زحمت کشید و من او را تعبیر به یکی از دستهای انقلاب میکنم که شعرهایش در بحبوحه انقلاب بسیار تاثیرگذار بود و ضمیر ناخودآگاهش به جای یک ملت شعر میگفت و از پیروزیها میسرود. من خاطرات بسیاری با استاد سبزواری و از همنشینی با ایشان و شعرخوانیهایش دارم و آخرین گفته اینکه روحش، بشکوه در مینو.
همپای جلودار، اثر برجسته استاد سبزواری است
مصطفی محدثیخراسانی: استاد سبزواری جایگاه ویژهای در شعر فارسی بویژه شعر انقلاب دارد. در شاکله شعر انقلاب شاعران سهیم هستند، هر یک تلاش کردند بخشی از مولفهها را تشکیل داده و نمایان کنند. اگر شعر انقلاب را به پازل تشبیه کنیم و هر شاعر بخشی از این پازل را تشکیل دهد باید عنوان شود که اگر تمام این قطعات جمع شود و پازل تکمیل شود تصویر آقای سبزواری نمایان خواهد شد. «خمینی ای امام» و مثنوی «همپای جلودار» 2 اثر برجسته این شاعر در کنار سایر آثار او شمرده میشود. مطمئن هستم وقتی که غبارها فرو بنشیند و قرون دیگر بخواهند از انقلاب چند چهره اسطورهای را نام ببرند که در تاریخ انقلاب مانا شدهاند بیتردید در عرصه دفاعمقدس نام شهید چمران، در عرصه فرهنگ شهید آوینی و در عرصه ادبیات و شعر انقلاب نام استاد حمید سبزواری در تاریخ مطرح خواهد شد.
ادبیات انقلاب مدیون سبزواری است
محمدگلریز: قریب به اتفاق سرودهایی که من آوازخوانی آن را انجام دادم، حاصل تفکر و اندیشه استاد حمید سبزواری بوده که بحق، پدر شعر انقلابند. ما چند ماه پیش از انقلاب اسلامی، بعد از آن آشنایی اولیه خیلی سریع بسیاری از کارها را شروع کردیم به تنظیم کردن، به نحوی که وقتی انقلاب پیروز شد، دست ما پر بود از آهنگهای انقلابی و خوبی که به مردم ارائه میکردیم. استاد سبزواری جایگاهشان مشخص است، هم در شعر، هم در موسیقی انقلابی، هم در بین اهالی فرهنگ و هنر. استاد سبزواری کسی است که واقعا ادبیات انقلاب ما مدیون اقدامات او است و اگر راهی جز خط امام(ره) و انقلاب و شهدا را رفته بود یا اندکی از مبانی معرفتیاش فاصله گرفته بود و با این جریان روشنفکری- که اتفاقا خیلی هم تلاش داشتند ایشان نزدیکشان شود- همراهی میکرد؛ اکنون او را بت کرده بودند در آن طرف اما ایشان ذرهای از آرمانش کنار نکشید.