محسن اقبالدوست: بازگشت مهران مدیری به تلویزیون یک اتفاق مبارک است؛ چرا که همیشه او را با اثر خوب و باکیفیت «شبهای برره» میشناسیم. اثری که در نوع خود در میان کارهای طنز تلویزیونی یک کار رو به جلو و به عبارتی نقطه عطف طنز در تلویزیون به حساب میآمد و طنز به معنای واقعی خود که همان زبان نیشدار در کنار لطافت کلام و موقعیت است، به شمار میرفت. اما آنچه ما را با دوگانهای درباره مدیری روبهرو میکند، این است که مدیری بازگشته به تلویزیون، با مدیری شبهای برره بسیار متفاوت از لحاظ عملکرد نشان داده است. «دورهمی» مدیری در مجموع یک اثر نسبتاً خوب ارزیابی میشود؛ چراکه مدیری توانسته است با ادبیات منحصر به فرد خود، بهدرستی نوکیسهها و تازه به دوران رسیدههای عصر تکنولوژی، آیپد و آیفون را به چالش بکشد، توانسته است به نوعی تقابل عصر مدرن با جامعه مبتنی بر فرهنگ ایرانی را به چالش بکشد که این در نوع خود امری مثبت است و همه اینها به خاطر شخصیت و توانایی ذاتی مدیری در نقد اجتماعی به زبان طنز است که در سایر اثرهای وی نیز مشاهده میشود. اگر از تقلیدی بودن اثر جدید مدیری بگذریم -که به اعتقاد من هر تقلیدی را نمیتوان به خودی خود مذموم دانست، چراکه گاه گرتهبرداریها و تقلیدها از اصل خود نیز پیشی گرفته و بهتر نیز میشود و به عقیده من دورهمی در نوع خود چیزی از رقبای خود کم ندارد - باید به خودمان حق بدهیم که یک بام و دو هوای مدیری در «دورهمی» را به هیچوجه نمیتوانیم هضم کنیم؛ هاضمهدانی که نمیتواند تضاد میان حرفهای مدیری در استندآپها - که نقد درست اجتماعی است - و جایزههای اسپانسر برنامه را درک کند! مدیری بعد از برههای که آثار خود را در شبکههای نمایش خانگی به مخاطبان عرضه میداشت بار دیگر به تلویزیون بازگشته است؛ چرا که همچنان معتقد است گستره مخاطبان تلویزیون به مراتب بالاتر از آنچه در فضاهای مشابه است، بوده؛ اما مدیری نمیتواند با ژست شبکه نمایش خانگی برای مخاطبان تلویزیونی برنامهسازی کند. مدیری باید به این نکته توجه کند که مخاطبانش بعد از تجربه ناموفق «قهوه تلخ» به حدی از بلوغ رسیدهاند که برنامهسازی دغدغهمند را از برنامهسازی با نگاه تجاری تمییز دهند و به همین ترتیب بدون توجه به پیامی که او به عنوان برنامهساز به مخاطبش ارائه میدهد، آن پیام را رد کنند یا به آن بیتوجه باشند.