عبدالباری عطوان، تحلیلگر مطرح جهان عرب در مقالهای نوشت: این موضوع که عمر صدیق متین پیش از حمله به کلوپی شبانه در شهر اورلاندو در ایالت فلوریدا و انجام حمله تروریستی در آن، با داعش بیعت و وفاداری خود را به این گروه تروریستی اعلان کند، بدین معناست که برای نخستین بار، این جوان آمریکایی افغانیتبار به شیوهای مستقیم یا غیرمستقیم به درخواست ابومحمد العدنانی، سخنگوی داعش که از جوانان مسلمان خواسته است حملاتی را در غرب در انتقام از دخالت نظامی علیه این گروه در سوریه و عراق و تلاش برای ریشهکن کردن و نابود کردن آن صورت دهند، پاسخ مثبت داد. انتخاب کلوپ شبانه همجنسگراها توسط این جوان و خرید اسلحه آن هم چند روز پیش از انجام حمله، نشان دهنده این است که وی هدفش را انتخاب و محاسبات خود را به شکلی دقیق بررسی کرده است. موید این مقوله نیز همین افزایش شمار قربانیان (50 کشته تا زمان نوشتن این مقاله) و دهها زخمی است. باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا این حمله را اقدامی تروریستی با انگیزههای نفرت خوانده و گفته است این حادثه بدترین تیراندازی در تاریخ ایالات متحده آمریکا بوده است. ولی وی نگفت که آمریکا چگونه به این قتلعام پاسخ خواهد داد. شاید بهنحوی نیازی به گفتن آن ندارد، چرا که نیروهای ویژه آمریکایی وارد جنگی خونین با گروه داعش شده و در حمله به مواضع این گروه در شهرهای الرقه، فلوجه و منبج مشارکت دارند و ضمن ارائه پشتیبانی هوایی لازم از این حملات، مواضع این گروه را به صورت گسترده بمباران و گلولهباران میکنند. این موضوع که این جوان به درخواست کمکی که العدنانی در یک نوار ویدئویی اعلام کرد و در پایگاههای اینترنتی داعش یا پایگاههای اینترنتی هواداران داعش منتشر شد، پاسخ دهد، همزمان بسیار مهم و بسیار خطرناک است و این نظریه را مورد تأکید قرار میدهد که باندهای خفته یا گرگهای تنها در بیشتر کشورهای غربی وجود دارند و آماده هستند در هر لحظهای که به آنها دستور داده شود، اقدام کنند؛ امری که باعث میشود ما و دیگران دست روی دلمان بگذاریم و منتظر عملیات مشابه دیگری باشیم. براساس اعلامیه خبرگزاری «اعماق» که سخنگوی داعش محسوب میشود، داعش بلافاصله مسؤولیت خود در این حمله و وابستگی عامل آن به این گروه را اعلام کرد. گویی زبان حال داعش این است که «ما را در عراق و سوریه میکشید و به دنبال ریشهکن کردن ما هستید. حالا این ما هستیم که به شما در خانهتان پاسخ میدهیم»، منتظر حملات بیشتری در آینده باشید. این حمله یک چالش خونین بیسابقه است که بیشتر چالشهای مشابه قبلی مقابل آن کوچک هستند. این امر تأکید میکند که شکست این گروه با ابزارهای نظامی به معنای نابودی کامل آن نیست زیرا ایدئولوژی افراطگرایانهاش بسیار خطرناکتر از سلاح و جنگجویانش است که موفق شدهاند نصف سوریه و یکسوم عراق را 2 سال پیش به اشغال خود درآورند همچنین دامنه نفوذ آن در بیش از 9 کشور و مناطق و ایالتها در آسیا، آفریقا، اروپا و اخیرا در آمریکا گسترش یافته است. ماموریت دستگاههای امنیتی که همه امکانات مادی، تسلیحاتی و اطلاعاتی بزرگ خود را برای جنگ با این گروه و هوادارانش در جامعههایشان بهکار گرفتهاند، به نظر شاید غیرممکن نباشد ولی بسیار دشوار است. پس آنها چه کاری میتوانند در رویارویی با شخصی که مصمم شده است تا پای جان بجنگد یا همانطور که در ادبیات داعش آمده است «تا پای شهادت بجنگد»، انجام دهند؟ همچنین این دستگاهها در رویارویی با سازمانهای دیگری که دکترین سلفی افراطی از باور اسلام و میراث آن دارند، چگونه عمل کنند؟ آنها را بکشند؟ این نهادها با این کارشان، بهترین آرزوی آنها را برآورده میکنند. شکست نظامی داعش، چه بسا بار سنگین ارائه خدمات اساسی، اداری و نیازهای معیشتی ضروری نزدیک به 9 میلیون نفر در مناطق تحت اشغالش را از دوش آن بردارد. این هم در حالی است که حلقه محاصره این گروه در این مناطق تنگتر میشود و منابع مالی و درآمدهای نفتی آن نیز در حال خشک شدن است؛ از اینرو محو شدن آن از روی زمین و رفتنش زیر زمین چهبسا به نفعش باشد و بر خطراتش میافزاید. این موضوع که قتلعام اورلاندو به نفع راستگرایان افراطی و نژادپرست در آمریکای شمالی و اروپا است، جای بحث ندارد، لذا از سیل تبریکها به دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه ریاستجمهوری آمریکا و خوشحالی آشکار وی تعجب نمیکنیم. او خوشحالی خود را با این پیام در حساب کاربری خود در توئیتر نشان داد «وی در تمرکز بر تروریسم اسلامی(!) و ضرورت رویارویی با آن بر حق بوده است». نفرت آمریکاییها از اعراب و مسلمانان که در لشکرکشی به عراق و اشغالش به رهبری «ترامپ»ی دیگر به نام جورج بوش پسر نمود پیدا کرد، همان چیزی است که بذر تروریسم را در عراق کاشت و آن رشد کرد و پرورده شد و ثمره آن نیز همین گروههای تروریستی افراطی و در رأس آنها داعش شده است. دخالتهای نظامی آمریکا که با پشتیبانی ناتو و با تبانی برخی حکومتهای عربی و ایجاد سهمبندیطایفهای و درگیریهای قومی صورت میگیرد، بستر را برای افراطگرایی، خشونت، تروریسم و تبدیل بیش از 5 کشور به کشورهای شکستخورده فراهم کرد؛ کشورهایی که تا همین اواخر الگویی برای همزیستی، ثبات و امنیت بودند البته با اذعان به اینکه در آنها سرکوب و فساد و فشار نیز حاکم بود. اگر همین عملیات تروریستی اورلاندو، دونالد ترامپ را به کاخ سفید برساند و بر خشونت اسلامهراسی بیفزاید، ضرر آن نه تنها متوجه مسلمانان خواهد شد بلکه به همه جهان آسیب خواهد رساند. از اینرو، باید خویشتنداری به خرج داد و با این عملیات با حکمت و عقلانیت برخورد کرد و نتایج و پیامدهایش را به سرعت محدود و راه را برای کسانیکه میخواهند از آن به شیوه نژادپرستی تروریستی استفاده کنند، مسدود کرد. نباید با ایدئولوژی رادیکالی مقابله به مثل کرد بلکه واکنش به آن باید از طریق تسامح و تقویت ارزشهای همزیستی صورت بپذیرد. کسی که به کلوب شبانه حمله کرد نماینده همه مسلمانان و عقیده آنها نیست همانطور که کسی که چند سال پیش مجتمع دولتی در «اوکلاهاما» را منفجر کرد نماینده همه آمریکاییها و عقیده مسیحیان نیست. ولی کسی که به عراق لشکرکشی و آن را اشغالش کرد رئیسجمهور منتخب اکثریت مردم آمریکا بود و هیچ کسی پیدا نشد تا او را محاکمه کند. ترامپ نژادپرست که از مسلمانان و غیرسفیدپوستها نفرت دارد، پیش از این عملیات اورلاندو و براساس برنامه نژادپرستانه و نفرت از مسلمانان در مبارزه کاندیداتوری جمهوریخواهان برای ریاستجمهوری برنده شد. مبالغه نمیکنیم اگر بگوییم که چنین اظهاراتش یکی از انگیزههای اصلی این جوان یعنی عمر صدیق متین برای اعلام وفاداری به داعش و ارتکاب کشتار در کلوپ شبانه همجنسگرایان بود. کشتاری که عمر صدیق متین جوان آن را مرتکب شد، عملیاتی تروریستی با قویترین عبارتها است و به هیچوجه قابل توجیه نیست ولی باید به یاد داشته باشیم و به دیگران از جمله آمریکاییها یادآوری کنیم که ما به عنوان عرب و مسلمان نه تنها قربانی سیاستها و همچنین دخالتهای نظامی آنها هستیم بلکه قربانی هواپیماهای آنها هستیم که تا این لحظه تحت عنوان مبارزه با تروریسم، کشورهای ما را بمباران میکنند و صدها بیگناه را میکشند و ما در اینجا درباره کشته شدن 2 میلیون عراقی که نیمی از آنها کودک بودهاند- در اثر محاصرهای که 13 سال طول کشید – و نیمی دیگر از آنها پس از جنگ جان خود را از دست دادهاند،
سخن نمیگوییم.