printlogo


کد خبر: 159038تاریخ: 1395/3/26 00:00
اخبار

واکنش سرهنگ علیفر به ماجرای اسم امیر دولاب!
سرهنگ علیفر می‌گوید اصلا از این امیر دولاب برای شیطنتی که به خرج داده ناراحت نیست و او از ویکی‌پدیا به عنوان یک راه کسب اطلاعات استفاده می‌کرده.  سرهنگ علیرضا علیفر بار دیگر خبرساز شد. گزارشگر قدیمی فوتبال ایران که منتقد جدی دفاع 4 نفره خطی است و برای این انتقادهایش از دفاع خطی، حسابی نامش مطرح شده، این بار در گزارش بازی لهستان و ایرلند شمالی، مثل روال همیشگی‌اش، در اطلاعات ابتدایی بازی‌اش سعی کرد مشخصات استادیوم شهر نیس فرانسه را بگوید و چون همیشه اسم آرشیتکت این ورزشگاه را هم گفت  و عنوان کرد این استادیوم را «دولاب امیر» ساخته. ساعتی بعد اما این خبر مثل بمب در فضای مجازی پیچید. چتی از پسری به نام امیر دولاب در فضای مجازی دست به دست می‌شد که در آن به دوستش گفته بود چون می‌دانسته سرهنگ از ویکی‌پدیا اطلاعاتش را می‌گیرد، وقتی متوجه شده بازی را گزارش می‌کند، به بخش ویرایش ویکی‌پدیا رفته و اسم سازنده ورزشگاه را تغییر داده و نام خودش را گذاشته. اینگونه اسم این پسر جوان در گزارش بازی آورده شد.  همه از سوتی بزرگ سرهنگ علیفر گفتند و حالا او درباره این ماجرا برای خبرآنلاین توضیح می‌دهد: «من هم این ماجرا را شنیده‌ام و می‌دانم که حسابی در فضای مجازی درباره‌اش حرف می‌زنند و می‌گویند سوتی بزرگ یا اسم‌هایی مثل این. به نظرم اصلا اتفاق عجیب و غریبی نیست. فکر می‌کنم همه گزارشگر‌های دیگر دنیا هم برای اینکه بتوانند اطلاعات مربوط به مسابقه‌ای که قرار است گزارش کنند را بگیرند از سایت‌های مرجع اطلاعاتی در دنیا می‌گیرند. یکی از این منابع سرشناس هم همین ویکی‌پدیاست. من هم مثل خیلی‌های دیگر از همین طریق اطلاعات را می‌گیرم. او این عبارت را می‌گوید و توضیح می‌دهد: «به هر حال من نمی‌دانستم که می‌شود این اطلاعات سایت مرجعی مثل ویکی‌پدیا را ویرایش کرد. برای همین وقتی پرینت اطلاعات مربوط به ورزشگاه را گرفتم و مطالعه کردم، در گزارش هم از آنها استفاده کردم. حالا این وسط یک جوانی که خواسته شوخی کرده باشد یا دوست داشته اسمش در گزارش زنده یک بازی مهم گفته شود، کمی شیطنت کرده و کمی هم از ذکاوت و خوش‌ذوقی‌اش استفاده کرده، رفته اطلاعات مربوط به نام سازنده ورزشگاه را تغییر داده و اسمش هم گفته شده. یک مقدار هم این مساله در فضای مجازی برای مردم جذاب شده است. خب! اینکه مردم از این اتفاق لبخندی بزنند، خیلی اتفاق بدی هم نیست و من هم فکر نمی‌کنم اتفاق خیلی بدی افتاده باشد. از این آقای امیر دولاب هم اصلا دلخور نیستم حتی اگر با هم روبه‌رو شویم، رویش را می‌بوسم و با هم عکس یادگاری هم می‌گیریم.


برای ملوانی‌ها  روی ویرانه نفت خانه نسازید
 سقوط، می‌توانست فرصتی برای یک بازنگری اساسی در ملوان باشد. زمانی برای تغییرات بزرگ در باشگاه. تغییر نسل، خداحافظی با پیرمردها، استفاده از فکرها و عضله‌های تازه و ساختن تیمی که تا سال‌ها بتواند بدون دغدغه سقوط در لیگ برتر حاضر باشد. تصمیم‌سازان باشگاه اما ساده‌ترین راه ممکن را انتخاب کرده‌اند و به دنبال خرید  سهمیه باشگاه نفت تهران هستند. اتفاقی که تنها روی مشکلات ملوان سرپوش می‌گذارد و بعید نیست یک سال بعد، دوباره باشگاه سفیدپوش را در آستانه سقوط قرار بدهد. آخرین تیمی که با خرید سهمیه لیگ برتری شد، استقلال اهواز بود. باشگاهی ریشه‌دار که در طول لیگ پانزدهم تبدیل به ضعیف‌ترین باشگاه تاریخ لیگ برتر شد و چنان چوب حراج به اعتبارش زد که احتمالا تا مدت‌ها دیگر نامش را در سطح اول فوتبال نخواهیم شنید. بحران‌ مالی، یکی از اصلی‌ترین دلایل فصل ناامیدکننده ملوان بندرانزلی بود. این باشگاه در ابتدای فصل با قلعه‌نویی به توافق رسید اما هرگز نتوانست منابع مالی لازم را مهیا کند و قرارداد رسمی را پیش روی ژنرال قرار بدهد. آنها سکان هدایت تیم را به یک مربی ارزان‌قیمت مثل استیلی سپردند و در دوران بعد از این مربی، وقت را با اندیشه‌های مجانی قدیربحری تلف کردند. حتی بازگشت احمدزاده، تیم را احیا نکرد. تیمی که دروازه‌بان موثرش را به سادگی و تنها به خاطر بی‌پولی از دست داده بود. حالا وقتی خبر از ورود استانداری و منطقه آزاد به داستان ملوان می‌شود، وقتی صحبت از کمک 25 میلیاردی به میان می‌آید، به این نتیجه می‌رسیم که همه این نهادها در همه هفته‌های فصل توانایی کمک به ملوان را داشتند اما چشم‌های‌شان را روی باشگاه و سرنوشتش بستند تا بعد از سقوط، به یاد بیاورند که چیزی به نام ملوان هم وجود دارد.  هنوز هم برای کمک کردن به باشگاه اول شمال دیر نیست.


Page Generated in 0/0056 sec