عبدالباری عطوان*: بدون هیچگونه مقدمهای، 50 کارمند و دیپلمات در وزارت خارجه آمریکا چند روز پیش طی نامهای از دولت کشورشان میخواهند که حملات نظامی به دولت سوریه و ارتش و مراکزش را چه به شکل حملات هوایی یا با استفاده از موشکهای دوربرد و چه با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین انجام دهد و این نامه در چارچوب انتقاد شدید از سیاستهای آمریکا در سوریه نوشته میشود. وزارت خارجه آمریکا به وجود این نامه اذعان کرد و سخنگوی آن گفت این نامه در حال بررسی است. نکته جالب توجه این است که برخی روزنامهها مانند والاستریتژورنال و نیویورکتایمز که این نامه را منتشر کردند نام هیچکدام از امضاکنندگان این نامه را بیان نکردند تا ناظر یا تحلیلگر از میزان ثقل سیاسی و میزان تاثیر آنها باخبر شود؛ امری که باعث میشود درباره میزان جدی بودنش تردید کنیم، اگرچه در اهدافی که اینگونه اطلاعات درز کرده به بیرون به دنبال آن است تردیدی نداریم. در وهله نخست این تصور به وجود میآید که این نامه در درجه اول به رهبران روسیه نه به دولت باراک اوباما نوشته شده است و سطرهای آن میگوید کاسه صبر آمریکا به دلیل حمایت روسیه از بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه و دولتش و پیروزیهایی که ارتش روسیه در میدانهای نبرد سوریه به ضرر آمریکا و همپیمانانش به دست آورد و نیز به دلیل فروپاشی تفاهمهای آمریکایی- روسی درباره راهحل بحران سوریه، لبریز شده است. جان کری، وزیر خارجه آمریکا به دلیل بنبست در فرآیند سیاسی و هیمنه روسیه بر صحنه سوریه پس از دخالت نظامی مسکو، ناراضی است و تقریبا یک ماه پیش اشاره کرد که آمریکا «طرح ب»در اختیار دارد و گفت در صورت توقف فرآیند سیاسی این گرینه روی میز قرار میگیرد. بعید نمیدانیم این نامه با دستور شخص کری یا توسط افراد نزدیک به وی نوشته شده است و نه توسط عناصر «جدا شده» در وزارت خارجه آمریکا. سابقههای مشابهی در عرف سیاسی و دیپلماتیک آمریکایی یا غیرآمریکایی وجود دارد و این به معنای کاهش اهمیت آن یا کاهش اهمیت تهدیدات خطرناکی که نه فقط متوجه دولت سوریه، بلکه متوجه روسیه و دیگر همپیمانان میکند، نیست. اینکه این نامه خواستار حمله موشکی و بمباران شود این یعنی اعلام جنگ و در پیش گرفتن کامل گزینه نظامی و سخن گفتن از استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در سوریه علیه دولت این کشور ما را به یاد چیزی میاندازد که این هواپیماها در یمن، افغانستان و عراق انجام دادهاند؛ حالا آیا آمریکا مثلا طرحی برای اجرای عملیات ترور مسؤولان و شخصیتهای بلندپایه دولت سوریه و رهبران سیاسی و امنیتیاش دارد؟ محکومیت سریع و قوی این نامه و مضمون و زمان آن توسط روسیه حکایت از آن دارد که رهبران روسیه مضمون و اهداف آن و خطراتش را فهمیدهاند. محکومیت این نامه در بالاترین سطح رهبران روسیه صورت گرفته است. پاسخ اول از زبان سخنگوی ولادیمیر پوتین بود که تأکید کرد: «مسکو نمیتواند با دعوت به براندازی نظام سوریه توسط کشورهای دیگر با استفاده از زور همبستگی کند، زیرا اینگونه اقدامات به جنگ علیه تروریسم کمک نمیکند، همچنین در براندازی نظام با استفاده از زور تردید وجود دارد و در صورتی که این امر رخ دهد به هرج و مرج منجر میشود». خود پوتین نیز به وضوح اشاره کرد که «بحران سوریه نیازمند تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی با نظارت سازمان ملل است». وی افزود: «بشار اسد با این اقدامات موافقت کرده است». شاید نکته مهم در سخنرانی رئیسجمهوری روسیه در ارتباط با منطقه خاورمیانه متهم کردن غرب و آمریکا به «حمایت از انقلابهای رنگی و ایجاد بهار عربی است که منجر به گسترش هرج و مرج شد» و این را در اشاره به سوریه گفت. این اتهام درست است، زیرا 5 کشور عربی شکست خورده در حال حاضر وجود دارند که هرج و مرج آنها را فراگرفته است. نامه «جدا شدگان» وزارت خارجه آمریکا و پاسخ قوی و رد آن توسط روسیه حکایت از آن دارند که نشانههای یک بحران در روابط روسیه و آمریکا درباره چگونگی پرداختن به پرونده سوریه و آغاز دلزدگی واشنگتن به دلیل گسترش سیطره روسیه در منطقه به ضرر آمریکا و همپیمانانش، بروز کرده است و در اینجا ما درباره معارضان مسلح سوری، ترکیه، عربستان، قطر و دیگر کشورهای اروپایی سخن میگوییم. نامه آمریکاییها تا حدود زیادی مهم و خطرناک است و چه بسا مقدمه جنگهاست و عربها و مسلمانان بزرگترین قربانیان آن هستند.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب