گروه اقتصادی: پس از اظهارات بیژن نامدارزنگنه در مجلس شورای اسلامی مبنی بر اضافه بودن 100 هزار نیروی انسانی در صنعت نفت، جمعی از کارکنان صنعت نفت در نامهای به اظهارات وزیر نفت پاسخ دادند. به گزارش «وطنامروز» بیژن نامدارزنگنه هفته گذشته در صحن علنی مجلس از 100 هزار نیروی مازاد وزارت نفت خبر داده بود و هیچگاه فکرش را هم نمیکرد کارکنان وزارتخانه بشدت واکنش نشان دهند. زنگنه در بخشی از اظهارات خود درباره تغییرات در سیستم پرسنلی وزارت نفت گفته بود: سیستم پرسنلی یکی از مشکلات این وزارتخانه است که متاسفانه سبب شده 100 هزار نیروی اضافه در این وزارتخانه وجود داشته باشند و با تمام واگذاریهای صورت گرفته همچنان 80 هزار نفر نیروی مازاد در وزارت نفت وجود دارد.
نیروی مازاد و استخدام بازنشستگان
اظهارات زنگنه درباره مازاد بودن نیروها در حالی صورت گرفته که بسیاری از مدیران وزارت نفت از نیروهای بازنشسته هستند که با آمدن زنگنه به وزارت آنها نیز دوباره مشغول به کار شدهاند.
کارکنان در نامه به وزیر نفت نوشتهاند:
در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به نام سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل مزین شده است متاسفانه برای چندمینبار وزیر محترم نفت سخنانی ایراد و نیمی از کارکنان وزارت نفت را مازاد خطاب نمودهاند. این در حالی است که به تعبیر مسؤولان محترم، تولید و فروش نفت ایران به 4 میلیون بشکه در روز رسیده است که این افزایش، در گرو تلاش شبانهروزی سربازان خط مقدم عرصه تولید بوده و خواهد بود. از روزی که موضوع خصوصیسازی در وزارت نفت مطرح شد، یکی از بزرگترین نقاط ضعف آن، نبود برنامهریزی مشخص برای نیروی انسانی بود. نیروی انسانی وزارت نفت در داستان واگذاریها به بخشهای شبهدولتی، چنان آسیبی به لحاظ امنیت و شخصیت شغلی دیدند که اگر آن را به بزرگترین سونامی نیروی انسانی در تاریخ نفت تعبیر کنیم، هیچ اغراق نکردهایم. از یکسو جذب نیروی انسانی با اهداف سیاسی در وزارت نفت و از سوی دیگر بیتوجهی به مجموع قوانین و مقررات استخدامی و انتصاب در این وزارتخانه و در نهایت نگاههایی بدون پایه کارشناسی، روزگار کارکنان را سیاه کرد. امروز دیگر عجیب نیست اگر بشنویم، کارکنان وزارت نفت با وجود انجام مشاغل سخت عملیاتی و فعالیتهای طولانیمدت در محل کار خود، مجبور به انتخاب مشاغل دوم و سوم در زمان استراحت برای تامین نیاز خانوادههایشان و تامین آتیههاشان هستند. در واقع کارکنان متخصص و باانگیزه نفت، در شرایط سخت کار، پذیرفتن تحقیرهای شغلی مداوم از سوی سازمان خود، دچار بیرغبتی و تقویت منفی بیانگیزگی شدهاند، تا آنجا که میتوان ادعا کرد تا به امروز چنین وضعیتی برای خانواده بزرگ وزارت نفت سابقه نداشته است. در تاریخ استخدامی نفت و حتی کشور، به یاد نداریم کارکنان یک وزارتخانه مهم و استراتژیک مازاد خوانده شوند و بارها از سوی وزیر محترم و سالخورده نفت، مورد بیحرمتی قرار گیرند. متاسفانه اینطور به نظر میآید که وزارت نفت ، کارکنانش را به حال خود رها کرده و ظاهرا آنها که روزی دلسوز سابقه این سازمان و کارکنان آن در افکار عمومی بودند و برنامه اصلی ایشان، ایجاد انگیزه و توسعه نیروی انسانی در این وزارتخانه بود، با برنامهریزی نادرست، ایجاد سازمانی سربار با انبوه نیروی انسانی سرخورده و بدون سمت و شغل و همچنین وارد کردن ضربه به شخصیت اجتماعی کارکنان وزارت نفت، میراثی تلخ را از خود به جای خواهند گذاشت. از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تقاضا داریم، هر چه سریعتر قانون ممنوعیت بهکارگیری کارکنان بازنشسته در وزارت نفت را پیگیری نمایند که با اجرای این قانون، مشکل نیروی مازاد در این وزارتخانه حل شده و دلنگرانی آقای وزیر خاتمه خواهد یافت.
اخلاق زنگنهای
رابطه بیژن نامدارزنگنه با کارکنان خود هیچگاه صمیمی نبوده و نخواهد بود. نامه خشمگینانه کارکنان به وزیر نفت ریشه در رفتار تند و تیز وزیر دارد. در اینباره پایگاه خبری عصر نفت، در مطلبی پشت پرده رفتار زنگنه با مدیران و کارکنان وزارت نفت را فاش کرده است. این رسانه نوشته که از روزی که قرار شد بیژن نامدارزنگنه به وزارت نفت بازگردد جمعی از اطرافیانش هشدار دادند همه چیز عوض شده است، بیشتر مدیران پوست انداختهاند و آن مدیر قدکوتاه و حرفگوشکن دهههای گذشته نیستند، زبان مدیریت تغییر کرده است و خلاصه هر آنچه در صدارت نخست دیده میشد در تاریخ خاک شده است. زنگنه اما نپذیرفت و با این تفکر که همچنان میتواند با مدیریت «پادگانی» وزارت نفت را اداره کند، مهرههای مورد نظر خود را به سختی چید. برای خود قائممقام تعیین کرد و معاونان را از بیرون و داخل نفت حکمباران کرد. وزیر نفت با کلیدواژه «ژنرالها» وارد گود شد و بیشتر مدیرانی را که در دولت پیش فعال بودند گروهبان نامید. البته چنین کلماتی برای نفتیها چندان غریبه نیست و به یاد دارند به آنها «اوستاکار» اطلاق میشد؛ صبر پیشه کردند و کنار نشستند. زمان که گذشت انتصابات بیش از همیشه دووجهی «نیشخند و تاسف» را جلوهگر کرد، افرادی بر سمتهایی نشستند که برخیهایشان برای نخستینبار بود در نفت سمت میگرفتند. امتیازهایی که کسب شده بود حالا جبران شده بود و مدیرانی با آسانسور به راس رسیده بودند که در فضای ذهنی وزیر نفت نهتنها ژنرال و گروهبان نبودند، بلکه سرباز صفری بیش نبودند و تابع دستوراتی که صادر میشود. آنهایی که با زنگنه کار کردهاند به خوبی میدانند زنگنه طاقت شنیدن نظرات مخالف را ندارد؛ او دوست دارد «چشم» بشنود و وقتی در جلسات راه میرود و صحبت میکند مدیرانش او را تایید کنند. این فضا در بیشتر وزارت نخست او وجود داشت ولی در این دوره اوضاع کاملا تغییر کرده بود هرچند از آن جنس مدیرانی هستند که «چشم دلربایانهای» بر زبان جاری میکنند. تبعات تبعیت بیچون و چرای مدیران از وزیر نفت در دور نخست پای خیلیها را به برخی پروندهها کشاند و همین موضوع سبب شد احتیاط پیشه شود.