فیروز زنوزیجلالی: از مدتها پیش این دغدغه را درباره موضوعات دینی داشتم و به دنبال فرصتی برای نگارش رمانی در این باره بودم و از آنجا که سوژهها را با حساسیت بالایی انتخاب میکنم، به دنبال زاویه متفاوتی برای نگارش اثرم بودم. به نظرم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ظرفیت ادبیات دینی اضافه شد، منتها این ادبیات خیلی به تکرار رسید و در این آثار نویسندگان به مواردی پرداختند که مخاطب از آن آگاه بوده و به مسیر تازهای برای تفکر مخاطب منتهی میشود. البته بخشی از آثار ارزشهایی هم دارند اما برخی تبدیل به نوحهخوانی ادبی میشوند! براین اساس به دنبال نگارش کاری متفاوت بودم و با سختگیریهایی که در آثارم دارم، به دنبال نگارش اثری ارزشمند و متمایز رفتم و به دلیل ارادتی که به امام علی(ع) داشتم، سعی کردم به سمت داستانی بروم که برای مخاطب مفید باشد تا اینکه طرح نگارش رمان «برج 110» را ریختم. این رمان حجیم که در حدود 4 سال طول کشید، سعی دارد از طریق جهانی تخیلی به واقعهای بپردازد که در نهایت منجر به تحولی در شخصیت میشود. این رمان تجربهای محض است که نامی از این امام بزرگوار در آن آورده نمیشود اما روح و نگاه ایشان در اثر جاری است و من سعی کردم شخصیت این امام را طی نمادهایی سمبلیک نمایان کنم. برآیند کلی این رمان به امام علی(ع) میپردازد و مخاطب این امام را در فرآیندی که طی کردم، احساس میکند. جهان این رمان چند لایه است و میتوان به وجوه مختلف آن اشاره کرد. جامعه بشری در رمان «برج 110» منعکس شده و در پایان اثر شخصیت به برجی میرسد که نقطه تکامل وی خواهد بود. در طبقات مختلف برجها انسانها زندگی میکنند و در هر طبقه یک گروه از آدمیان با ویژگیهای زمینی زندگی میکنند. یکسری دنبال علم هستند و برخی به دنبال زر و زور و این انسانهای مختلف از طریق 7 طبقه به نقطههای مختلف تقسیم میشوند و انسانهایی با رفتارهای مختلف از سلاطین تا کاسبان در این برج زندگی میکنند؛ برجی که نماد بشریت است و جهانی کوچک شده از جهان ما است که در نهایت به طبقه مرموز 110 میرسیم که بالاترین نقطه رسیدن است. اتفاقات مختلف این برج در نهایت به حضرت علی(ع) منتهی میشود که ما به شکلی ظریف آن را نمایان میکنیم. من از طریق این داستان سمبلیک به دنبال بیان نگاهی مبتنی بر دین بودم و به دلیل حساسیتهایی که نسبت به انتخاب سوژهها و نوع پرداخت داستانهایم دارم، در رمان «برج 110» به دنبال زاویه متفاوتی رفتم، چرا که به نظرم یکی از معضلات ادبیات ما انتخاب موضوعات تکراری است و در سینما هم چنین سوژههای تکراری وجود دارد که یک ایدهای پس از اقبال عمومی بارها تکرار میشود و این تکرارها مخاطب را پس میزند. در رمان هم این اتفاق رخ داده و باید برای دور شدن از این فضا به دنبال جهان متفاوتی در پردازش بود من هم تلاش خودم را در این رمان به کار بردم تا این اثر متفاوت از کارهای دیگر درآید. من سالها چنین ایدهای را در ذهن خود پرورش دادم و بعد از سالها درگیر شدن با موضوع این رمان را منتشر کردم؛ انتخاب تخیلی برای همراهی مخاطب امروزی با موضوعی دینی بود و البته انتخاب نام رمان خودش یک پارادوکس است که برج به عنوان فضایی مدرن و امروزی در کنار عدد «110» که ابجد نام حضرت علی(ع) است، قرار میگیرد. از این نظر جهان امروزی خود را متصل به جهان دینی حضرت علی(ع) میکنیم. از طرفی «برج 110»، رمانی چند وجهی است و نوع مواجهه مخاطب با این رمان از جنبههای مختلف میتواند باشد و یک مخاطب از جنبه سرگرمی و دیگری از جانب اندیشه به این رمان توجه کند. ما تعدد ماجراها در این رمان داریم و کشمکشهای شخصیتها در این رمان میتواند به جذب مخاطب کمک کند. من نگارش این رمان را به دلیل ارادتی که به حضرت علی(ع) داشتم، نوشتم و زبانم قاصر از بیان وجوه مختلف این شخصیت گرامی است. یا علی گفتن از زمانی که خودم را شناختم، تکیه کلامم و نوشتن درباره ایشان دغدغهام بوده است. من سالها درباره ادبیات دینی مطالعه داشتم و همیشه نگران تکراری شدن ادبیات مذهبی بودم و همیشه در فکر این بودم که چگونه میتوان از وجهی متمایز به نگارش داستان در این باره پرداخت. من با رمان «برج 110» به جامعه بشری از طریق حضرت علی(ع) پرداختم و ایشان را در قله انسانیت دیدم و این برج مقایسهای است میان انسان تکامل یافته و انسانهایی که در تلاش برای تکامل هستند که در نهایت به طبقه 110 برسند که همان رسیدن به حضرت علی(ع) است.