گروه بینالملل: امروز بیش از ۴۶ میلیون بریتانیایی واجد شرایط رای دادن هستند تا سرنوشتشان را با اروپا گره بزنند یا از آن جدا کنند. همهپرسی 23 ژوئن ماندن یا رفتن از اتحادیه اروپایی، حقیقتا یک نقطه عطف تاریخی برای جزیرهنشینان انگلیسی و اسکاتلندی، ولزی و ایرلندی است. آنها در تاریخشان هیچگاه به اندازه امروز به بخش اصلی خاک اروپا در آن سوی کانال مانش نزدیک نبودهاند اما در عین حال هیچگاه نیز ارادهای چنین جدی در بخشی از جزیرهنشینها برای جداشدن از قاره سبز که این روزها ابرهای خاکستری آسمانش را گرفتهاند به چشم نخورده بود. مهمتر از آن اینکه «مساله اروپایی»، باعث ایجاد تناقضی باور نکردنی میان امیال همگرا و واگرا در پادشاهی رو به افول بریتانیا شده و حتی به نمادی برای صغیر شدن آن پادشاهی سابقا کبیر تبدیل شده که برای فرار از فروپاشی به حل شدن در امپراتوری بزرگتر ناتو یا همان سلطه آمریکایی بر اروپا نیازمند است و این خود تناقضی دیگر میآفریند که تداوم حاکمیت خاندان سلطنتی ویندسور چگونه با مستحیل شدن در امپراتوری نظام بانکداران صهیونیست ممکن است؟
به شکلی بیسابقه کمپین برگزیت (جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپایی) میان طیف ملیگرایان مدرن انگلیسی و طیف سنتی حامی تاج و تخت باکینگهام تقسیم شده است. آنها در همان حال که از باقی ماندن ملل دیگر مثل اسکاتها و سلتها در چارچوب پادشاهی متحد دفاع میکنند، با کوبیدن بر طبل جدایی از اروپای متحد، این ملتهای خواهان استقلال را بیش از پیش نسبت به عواقب ماندن زیر پرچم ملکه متوحش میکنند. در همان حال رهبران سیاسی اسکاتلند که عملا خط استقلال این کشور از بریتانیا را دنبال میکنند، پیشاپیش همتایان ولزی و ایرلندشمالیشان، از ماندن در اتحادیه اروپایی حمایت میکنند، چرا که آن را برای حفظ ساختار اقتصادی فعلیشان حیاتی میدانند. در نتیجه این استقلالطلبان غیرانگلیسی تهدید میکنند که در صورت رای بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپایی، همهپرسی جدایی جدیدی برای جدایی اسکاتلند از پادشاهی برگزار میکنند که این تهدید قطعا کار خود را میکند و بخش مهمی از ملیگرایان و سلطنتطلبان را از ترس فروپاشیدن بریتانیای فعلی، از دادن رای به جدایی از اروپا منصرف خواهد کرد. به همین دلیل است که شاهد کند شدن و حتی معکوس شدن روند حمایت از برگزیت طی نظرسنجیهای هفتههای اخیر هستیم. در حالی که حتی ماتئو رنتسی، نخستوزیر ایتالیا همپای همتای بریتانیاییاش، دیوید کامرون رسما به جزیرهنشینها التماس میکند که در اتحادیه اروپایی بمانند، این باراک اوباما بهعنوان نماد امپراتوری آمریکایی در اروپاست که با مواضع بسیار جدیاش بر آرای بریتانیاییها تاثیر میگذارد. در حقیقت اغلب تبلیغات گسترده درباره عواقب اقتصادی و سیاسی جدایی برای وحشتزده کردن بریتانیاییها به اندیشکدهها و منابع آمریکایی ختم میشود. در عوض در خود جزیره دودستگی و حتی گیجی و منگی آشکاری بر سر دوراهی ماندن یا رفتن از اتحادیه به چشم میخورد.
یک جناح از حزب محافظهکار که دولت لندن را در دست دارد علیه سیاستهای کامرون برای بقا درکنار اروپا موضع میگیرد و روزنامههای سیاسی نزدیک به این حزب مواضع متضادی را در مقالاتشان در مورد برگزیت میگیرند.
روزنامه میلآنلاین روز یکشنبه در مقالهای از مردم خواسته بود رای به ماندن دهند اما روز چهارشنبه در مقاله دیگری از مردم خواست رای به خروج دهند، چرا که صاحب امتیاز روزنامه همانند دولت کامرون حامی اتحادیه اروپاست اما خوانندگان آن دوستدار خروج هستند. درست مشابه این وضع را در لابهلای صفحات روزنامه مشهور تایمز متعلق به «روپرت مرداک» یهودی و طرفدار حل شدن در سیاستهای بروکسل و واشنگتن شاهد هستیم. اما طرفداران خروج هم راهحلهای انگلیسی خاص خود را دارند. یکی از این راهحلها جنبش هولیگانیسم یا هواداران افراطی بیگانهستیز فوتبال است که همزمان با برگزاری جام ملتهای اروپا، دوباره پس از چند سال مثل یک آتشفشان تازه فعال شده در جزیره و خاک اصلی قاره اروپا فوران کرده است. نشریه آمریکایی پولیتیکو، ظهور دوباره هولیگانیسم در خیابانهای مارسی و لانس و سنتاتین در فرانسه را به موازات شهرهای کوچک و بزرگ جزیره با موج اجتماعی هویتخواهی نوین انگلیسی که عمدتا پشت سر برگزیت و جدایی جمع شده، مرتبط میداند. یک تحلیلگر فرانسوی حتی پا را از این فراتر میگذارد و میگوید ولادیمیر پوتین با اعزام نیروهای ویژه خود به فرانسه تحت عنوان هوادار تیم ملی فوتبال روسیه، قصد داشته یک جنگ روانی را با استفاده از اهرم اجتماعی قدرتمند فوتبال علیه هولیگانها به راه اندازد تا با برافروختنشان طیفهای گسترده وابسته به آنها در بریتانیا را بشوراند و اینگونه آب به آسیاب برگزیت بریزد. البته خود پوتین هفته گذشته در اظهارنظری صریح با بیاهمیت دانستن همهپرسی در بریتانیا آن را تنها حربهای برای اخاذی دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس از اتحادیه اروپایی توصیف کرده بود، به شکلی که انگار دولت لندن از قبل از نتیجه این همهپرسی به نفع خود آگاه است و تنها میخواهد آن را به عنوان اهرم فشاری بر رهبران اتحادیه به کار گیرد که از کوچک شدن اروپا پس از جدا شدن بریتانیا وحشت دارند.گویی بریتانیای در حال صغیر شدن با اروپای در وحشت از کوچک شدن بازی میکند.
این کنایه در یادداشت این هفته روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال»، به شکلی جدیتر بازتاب یافته بود. لاورنس نورمن و استیفن فیلدر، تحلیلگران این روزنامه نوشتند نتیجه همهپرسی جدایی بریتانیا هرچه باشد، تغییراتی در اتحادیه اروپایی روی خواهد داد و هرگز مانند قبل نخواهد بود. اگر بریتانیا رای به خروج بدهد از آنجا که اولین ملتی است که از این اتحادیه جدا میشود، بحران اقتصادی این قاره عمیقتر خواهد شد و بیثباتی ژئوپلیتیک در کشورهای جنوبی و شرقی این قاره افزایش مییابد. این همهپرسی میتواند بههم خوردن توازن قدرت در قاره را در پی داشته باشد. از سوی دیگر حتی اگر بریتانیا از اتحادیه اروپایی جدا نشود، تغییرات در راهند. دیوید کامرون ماه فوریه با دیگر کشورهای قاره درباره اصلاح قواعد روابط مذاکره کرد. به هر حال، این همهپرسی شوکی برای کلاس سیاسی اروپا بوده و از دید برخی کارشناسان، فرصتی خواهد بود برای پیش رفتن به سوی معاهده تازهای برای اتحادیه اروپایی.