نیما علیپور: فصل نقلوانتقالات در فوتبال ایران فصل عجیبی است، از سفرهخانه و قهوهخانه گرفته تا نشست و برخاست با دلالان و واسطهها... فوتبال ایران با سفرهخانه و قلیان و واسطههای غیرقانونی عجین شده است. ستارههایی که بحث قلیان کشیدنهای آنها در سفرهخانههای شمال شهر تهران حسابی جنجالآفرین شده و برایشان دردسرهای متفاوتی ایجاد کرده است. بازیکنانی که پا روی پا میگذارند و بدون توجه به وجهه اجتماعی و آینده فوتبالیشان کام به کام دود هوا میکنند و با توجه به تعطیلی تمرینات در فصل نقلوانتقالات شبها را تا صبح در محفل دوستان میگذرانند. حضور بازیکن سرشناس لیگ برتری در یکی از سفرهخانههای شمالغرب تهران حسابی سر و صدا به پا کرده، حضوری که به همراه کشیدن قلیان با یکی از گزارشگران صداوسیما همراه بوده و تاکنون هیچ توضیحی در این زمینه نه توسط این بازیکن و نه توسط صداوسیما درباره گزارشگر زیرمجموعهاش ارائه نشده است. بازیکنی که به نظر میرسد به جای حضور در تمرین ترجیح میدهد در سفرهخانه وقت بگذراند حتی اگر نبودش در تمرینات تیمی که با آن قرارداد دارد حسابی جنجال به پا کرده باشد. فوتبالیستها به همان مقدار که از پول بیتالمال بهخوبی جیبهایشان را پر میکنند به همان اندازه نیز باید نسبت به مواردی همچون رعایت مسائل اجتماعی کشور پایبند باشند و خود را ملزم به رعایت شؤونات عرفی و اخلاقی بدانند. بازیکنی که از ثروت ملی میلیاردها تومان پول به جیب زده موظف به رعایت مسائلی است که عدم رعایت آن میتواند یک الگوی غلط باشد. همگان بخوبی میدانند کشیدن سیگار و قلیان جرم نیست اما آیا کشیدن سیگار و قلیان برای فوتبالیستی که در حد یک ستاره ملی مطرح بوده و رفتارش مورد توجه بسیاری از جوانان است، رفتار عرفی قابل دفاعی است؟ اساسا چه مواد انضباطی یا اخلاقی برای مقابله با ترویج چنین ناهنجاریهایی در سطح جامعه توسط فدراسیون و سازمان لیگ فوتبال گرفته شده است؟ این تنها یک سکانس از ماجرای فصل نقلوانتقالات است، دلالیسم دیگر پدیدهای است که در تاروپود فصل نقلوانتقالات فوتبال ایران رخنه کرده تا بدنه فوتبال ایران مبتلا به وجود دلالانی باشد که فعالیت بسیاری از آنها غیرقانونی است. جابهجاییهایی که نه طبق ضوابط و نه حتی براساس آییننامه خاصی توسط برخی افراد سودجو انجام میشود و در پایان هم همانند تمام سالهای قبل پرونده دلالان و قرارداد بازیکنان باز است و گویی هیچوقت قرار نیست مورد بررسی قرار گیرد. ارتباط برخی دلالان با مدیران و مربیان باشگاههای فوتبال منجر به این شده که بسیاری از فوتبالیستها کوتاهترین و آسانترین راه برای انعقاد قرارداد با باشگاهها را در بهبود روابط با دلالان بدانند، حال چه فعالیت این دلالها قانونی باشد و چه اینکه به صورت غیرقانونی در بازار نقلوانتقالات ایران فعالیت کنند. مسالهای که نشأت گرفته از عملکرد ضعیف نهادهای نظارتی بر فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ فوتبال ایران است. ایجاد فساد در انعقاد قرارداد برخی بازیکنان با حضور دلالان جعلی غیرقابل انکار است، مسالهای که به دلیل تعداد فراوان آن در فوتبال ایران، تاکنون هیچ نهادی حاضر به ورود جدی به این مقوله نشده و مسؤولان ذیصلاح تنها خود را در وصول گزارشات هر از چند گاهی که بعضا رسانهای میشود محدود کردهاند. اتفاقی که به هیچ وجه نمیتواند به ریشهکن کردن این پدیده بغرنج در فوتبال ایران کمک کند و از اساس موجب نابودی آن شود. مسکنهای گاه و بیگاهی که طی 2 فصل اخیر حتی بیشتر از قبل به دست فراموشی سپرده شدهاند تا طبق جابهجاییهای ماقبل از لیگ شانزدهم که تاکنون انجام شده بیش از پیش به افزایش دلالیها در فوتبال ایران پی ببریم. جای خالی کمیته مقابله با پدیده دلالیسم در فوتبال ایران همواره احساس شده و حتی کمیته اخلاق یا کمیته انضباطی مرز تعریفشدهای برای برخورد با ناهنجاری بازیکنان فوتبال نداشتهاند. پرورش دلالها به گونهای قارچگونه طی چند فصل اخیر با توجه به ورود پول به این رشته ورزشی افزایش یافته اما در قبال آن هرگز سیاست تعریفشدهای برای قانونمند کردن نقلوانتقال بازیکنان فوتبال نداشتهایم. درباره برخورد با ناهنجاریهای عرفی و اجتماعی فوتبالیستها نیز سیاست کمیتههای اخلاق و انضباطی همواره یک بام و دو هوا بوده است، یا از این سوی بام افتادهاند یا از آن سوی آن... جایی که هیچوقت تکلیف مشخص نبوده و نیست، خالکوبی، پوششهای نامناسب، استعمال دخانیات از سیگار گرفته تا قلیان در ملأ عام و... .