printlogo


کد خبر: 159669تاریخ: 1395/4/8 00:00
بار بر زمین مانده

علی قاسمی: یکی از شعارهای دولت بنفش در کوران تبلیغات انتخاباتی، تنش‌زدایی در روابط با کشورهای همسایه عنوان می‌شد. موضوعی که با ادبیاتی خاص همچون «بازگشت آبرو و اعتبار به پاسپورت ایرانی» بر آن تاکید مضاعف می‌گردید. از این رو اکنون گذر زمان فرصت مناسبی را برای نقد و ارزیابی این شعار تبلیغاتی فراهم کرده تا ضمن واکاوی دیپلماسی منطقه‌ای دولت به این سوال اساسی پاسخ داده شود که بار بر زمین مانده دستگاه سیاست خارجی برای حفظ منافع و امنیت کشور بر دوش چه کسانی است؟ در نگاه اول به طور اجمالی به مفروضات حوزه مطالعات بین‌المللی باید اشاره کرد. براساس تعاریف موجود کنشگران فعال در محدوده جغرافیای سیاسی هر منطقه، به‌عنوان بازیگران اصلی آن منطقه قابل ارزیابی هستند. برابر اظهارات متقن بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل، جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان بازیگر قدرتمند منطقه غرب آسیا، از نفوذ و تاثیرگذاری مناسبی در سطح کشورهای خاورمیانه برخوردار است. از این منظر همواره نوعی رقابت بین کشورهای منطقه با ایران وجود داشته و این رقابت منطقه‌ای همواره از ویژگی‌های حاکم در نظام بین‌الملل قلمداد می‌شود. لیکن بازخوانی دیپلماسی منطقه‌ای دولت بنفش که با شعار تنش‌زدایی در روابط با کشورهای همسایه و بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی سر کار آمد نشان از تناقض در گفتار و کردار است. زیرا حوادث و نوع برخورد برخی کشورهای منطقه نه‌تنها حاکی از تنش‌زدایی نیست؛ بلکه وضعیت روابط فی‌مابین نشان از عدم احترام متقابل دارد. در واقع نحوه عملکرد منفعلانه در حوزه سیاست‌های منطقه‌ای دولت ضمن ایجاد تنش، گستاخی برخی از رژیم‌های اجاره‌ای در منطقه همچون آل‌سعود در عربستان، آل‌خلیفه در بحرین، شیوخ زیاده‌خواه امارات و کشور ناپیدا در نقشه- شما بخوانید جیبوتی- را به دنبال داشته است. به‌عنوان مثال در ماجرای اهانت بازرسان فرودگاه جده به 2 نوجوان ایرانی برخورد مناسبی با خاطیان امر صورت نگرفت. در فاجعه منا و بی‌تدبیری مسؤولان سعودی در مدیریت حج، موضع‌گیری قاطعانه‌‌ای در قبال عملکرد ناصحیح آل‌سعود انجام نشد، لیکن پس از بیانات باصلابت رهبر فرزانه انقلاب، آل‌سعود رویه گستاخانه خود را کنار گذاشت و بازگرداندن ابدان مطهر مهاجران الی‌الله را آغاز کرد. پس از اقدامات وقیحانه آل‌سعود، متاسفانه دستگاه سیاست خارجی در اظهارات خود آنان را «دوستان ما در عربستان» خطاب کرد. این نوع تعامل نه‌تنها آنان را متوجه اشتباهات خود نکرد بلکه رژیم سعودی در کمال گستاخی و درست در زمان تجاوز وحشیانه خود به مردم مظلوم یمن، ایران را به دخالت در یمن  متهم کرد. رژیم وهابی سعودی پس از مساعد دیدن شرایط منطقه پا را فراتر گذاشته و در حوزه تعارض ایدئولوژیک با اعدام شیخ باقرالنمر یکی از علمای بزرگ جهان اسلام، محو کردن گفتمان شیعه در منطقه را در دستور کار خود قرار داد. در مقطع فعلی نیز در ادامه همان سیاست خصمانه سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم از سوی آل‌خلیفه  صورت می‌پذیرد و این مساله در حالی است که دولت به حساب خود در چهارمین سال اجرا و پیگیری سیاست تنش‌زدایی با کشورهای منطقه قرار دارد. از این رو آنچه بیش از پیش در کارنامه 4 ساله دولت بارز است عدم کسب توفیق در دیپلماسی منطقه‌ای است.  گویا دستگاه سیاست خارجی برای دستیابی به توفیقات منطقه‌ای، سیاست جابه‌جایی مدیران ارشد خود را برای تحقق تنش‌زدایی در منطقه دنبال می‌کند. هر چند دولت این جابه‌جایی در سطوح بالایی دستگاه سیاست خارجی را اقدامی درون‌نهادی تحلیل می‌کند؛ لیکن این اقدام بلافاصله مورد رضایت و خوشحالی مقامات و رسانه‌های عربی در منطقه قرار می‌گیرد که خود ضمن تامل و تفکر، بیانگر شکستی دیگر در حوزه دیپلماسی منطقه‌ای قابل ارزیابی است.  در واقع دولت عنصر قاطعیت و شفافیت در مقابل گردنکشی رژیم‌های دست‌نشانده در منطقه را از گردونه
تصمیم سازی و تصمیم‌گیری کنار گذاشته  و تنش‌زدایی در منطقه را با راهبرد انفعال در سیاستگذاری منطقه‌ای دنبال می‌کند. اینجاست که می‌توان پیام روشن بیانیه سردار قاسم سلیمانی را به طور صحیح و دقیق دریافت کرد، چرا که دیپلماسی منطقه‌ای دولت بنفش عاجز از پیشبرد منافع کشور و تامین‌کننده امنیت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران است. از این رو بسیاری از صاحب‌نظران،  سیاست‌های منطقه‌ای دولت یازدهم را چندان مناسب ارزیابی نکرده و تیرگی روابط فی‌مابین کشورهای منطقه و اظهارات  گستاخانه سران برخی از کشورهای منطقه را ناشی  از انفعال دیپلماسی منطقه‌ای دولت بنفش ارزیابی می‌کنند. انفعالی که حتی در پی اظهارات خصمانه و صدالبته گستاخانه چهره‌های انتخاباتی آمریکا مبنی بر  پاره کردن برجام نیز مشاهده شد و انتظار معقول در اتخاذ موضع قاطعانه و انقلابی را ناکام کرد. لذا بار دیگر رهبر حکیم انقلاب همچون همیشه در مسیر دفاع از منافع و امنیت ملی ایران عزیز در نطقی کوبنده زحمت این بار بر زمین مانده را متحمل شدند. اینجاست که به واقع می‌توان درک کرد که بار بر زمین مانده دستگاه سیاست خارجی با پرداخت هزینه از سوی دیگر چهره‌ها و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی کشور برای حفظ امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در حال انجام است.


Page Generated in 0/0063 sec