وحید اصغریینگجه: شادی و نشاط از مهمترین نیازهای بشر به شمار میآید. این نیاز یک نیاز طبیعی و فطری است که بشر برای رسیدن به آن تلاش میکند. تعاریفی که از شادی و نشاط ارائه شده است تعاریف مختلف و متفاوتی است که هر فرد با توجه به شخصیت و نیازهایش تعبیری متفاوت از آن دارد. آنچه انجام این نوشتار را ضروری و لازم میکند عصر پرتنش و فشار روحی و روانیای است که به علل مختلف بر انسان وارد میشود. امروز متاسفانه شاهد آنیم جوانان و نوجوانان ما در پی رسیدن به شادی و نشاط در زندگی به راههایی رو آوردهاند که نهتنها آنها را از مسیر واقعی زندگی دور میکند بلکه آثار اندوهباری نیز به جا میگذارد. دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم با تمام شگفتیها، زیباییها و پیشرفتها، آکنده از ترس و نگرانی است. متاسفانه در سراسر دنیا، تشویش و اضطراب همچون وبا و طاعون به جان بشر افتاده و موجب بروز بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی شده است. بخش عمدهای از مردم جهان، آرام و قرار لازم را ندارند و زندگی توأم با ترس، دلواپسی، نگرانی و تشویش را سپری میکنند. در کتیبه داریوش در همدان آمده است: «خدا ما را آفرید و شادی را هم آفرید». یعنی شادی هم از نعمات الهی است. شادی چیزی است که در نهاد انسان وجود دارد، انسانها به طور فطری نیاز به فرح و سرور دارند.
شادی انسان را به کمال رهنمون میکند و از نقصان دور میسازد بنابراین نیاز به شادی و نشاط از نیازهای ضروری انسان است که بدون آن گام برداشتن در مسیر موفقیت وکمال صورت نخواهد گرفت و هر لحظه انسان در مرداب ناامیدی و بدبختی فروخواهد رفت. علاوه بر ضرورت اصولی فوقالذکر متأسفانه بخش بزرگی از جامعه کنونی و به ویژه محصلان دبیرستانی و دانشگاهی ما به علل گوناگون، به بیماری افسردگی دچار شدهاند؛ این در حالی است که اولاً قرآن بر ضرورت فرحناکی و شاد بودن و اهریمنی منشأ غم و اندوه، تأکید آشکار دارد و ثانیاً بنا به اعتراف روانشناسان و حتی دانشمندان سکولار، دین منبع بینظیر تأمین نشاط درونی و عامل اصلی معنابخشی به زندگی انسانهاست؛ چنان که خانم «لوییسها پواکر» در مقالهای در همین باره مینویسد: «برتری جهانبینی الهی بر جهانبینی سکولار تا آنجاست که ما حتی اگر لاادری یا ملحدی ضعیف هم باشیم، باز به سود ماست که چنان زندگی کنیم که گویی خداباوری صادق هستیم...». دین هدفی برای زندگی به ما میبخشد و مبنایی برای اخلاق به دست ما میدهد که آن قدر ارزشمند است که نباید آن را با بیاعتنایی از دست بدهیم. آنچه نیاز به شادی و نشاط را ضروری میکند روح انعطافپذیری انسان است که در مراحل مختلف زندگی در فراز و نشیبهای زندگی انسان تحت تاثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. گاهی انسان آنچنان غرق در غم و اندوه میشود که هیچ مسیر و هیچ راهی برای دستیابی به شادی و نشاط نمییابد و اینجاست که تنها مسیر سعادت و خوشبختی انسان مسیر الهی و بازگشت به اصل خویش که همان خداوند باریتعالی است میباشد. یاد خداوند به انسان در هر لحظه از زندگی آرامشی واقعی عطا میکند. آرامشی که به انسان امید و رجاء میدهد و او را در برابر سختیها و مشکلات زندگی، پایدار و مقاوم میکند. اگر بخواهیم ضرورتهای شادی و نشاط را در چند مورد عنوان کنیم، «محمود اکبری» در این باره چنین بیان میدارد: یکی از نیازهای اساسی انسان در زندگی، آرامش، شادی و نشاط است، عامل رشد و موفقیت است و نیز حرکتی است برای کار و فعالیت و عاملی است برای افزایش توانایی و فعالیت سالم و ضرورتی است که به زندگی معنا میدهد. بنابراین بشر برای رسیدن به کمال و سعادت نیازمند آرامش و نشاط در زندگی است که دین مبین اسلام به نحو بسیار شایستهای به این امر مهم پرداخته است. بطوری که در منابع دینی و فرهنگی غنی اسلام، به موضوع خوشی، خرسندی و شادمانی عنایت خاص شده است. تعریف و تمجید از مقولههای شادی در چارچوب کـاملا منطقـی و دور از افـراط و تفـریط و کنتـرل هیجانات اعم از خشم و غضب، شادی و شادمانی از شاهکارهای آیین محمدی(ص) است. اسلام بهرهگیری از شادی، لذت از زندگی و رضایتمندی از آن را طی آموزههای سهل و آسان آموزش میدهد، تا جایی که حتی تبسم به چهره دیگران را پاداش داده و عملی دارای ثواب میشمارد و به این ترتیب به شادی عمق بخشیده و آن را درونی و پایدار میکند تا تشنگی انسان را نسبت به این مقوله پاسخگو باشد. از طرفی نیز از شادیها و لذتهای زودگذر و کـاذب بشدت جلوگیری کرده و معتقد است اینگونه شادیها، تنها بخش بسـیار کوچک و سهم ناچیزی از شادیهای واقعی است. دینداری حقیقی و پایبندی به ارزشهای دینی اگرچه برخی شادیهای مادی و طبیعی را محدود میکند اما در عوض لذتها و شادیهای ارزشمند و متعالی را برای فرد و جامعه دیندار به ارمغان میآورد. در مقابل، آنچه انسان غافل از دین به عنوان «زندگی شاد» برای خود میپندارد، چیزی جز شادیهای سطحی و مادی نیست که علاوه بر محروم کردن دیگران از شادی، غالباً مستلزم هزینههای فراوان، پیامدهای تأسفبار و بالاتر از همه، محروم شدن از لذتها و خوشیهایی ابدی و معنوی است. در زندگی جاودان و ابدی انسان، زندگی شاد جز در پرتو دینداری، تحقق نخواهد یافت و اگر زندگی شاد دنیوی را هم جستوجو کنیم، با دینداری میتوان به مصداق جامع، متعادل و صحیحی از آن دست یافت.