printlogo


کد خبر: 159929تاریخ: 1395/4/13 00:00
چگونه ولز کوچک کاری را کرد که انگلیسی‌ها از آن عاجزند؟
حماسه واقعی

تیم‌ملی فوتبال ولز به شگفتی‌سازی خود در رقابت‌های یورو 2016 ادامه می‌دهد. این تیم که برای نخستین بار حضور در یورو را تجربه می‌کند در یک‌چهارم نهایی برابر تیم پرستاره بلژیک قرار گرفت و موفق شد با نتیجه 3 بر یک به پیروزی برسد تا به نیمه‌نهایی راه پیدا کند. ولز در حالی در این دیدار به پیروزی رسید که با یک گل از حریف خود عقب بود اما امید خود را از دست نداد و با زدن 3 گل بازی را به سود خود به پایان برد تا لقب شگفتی‌ساز بزرگ را در یورو به خود نسبت دهد.  مارک ویلموتس، سرمربی تیم‌ملی فوتبال بلژیک بیشترین اهمیت را در ولز به گرت بیل داد و نهایت تلاش خود را به کار گرفت تا اجازه فضاسازی به این بازیکن را ندهد، چرا که بخوبی می‌دانست اگر فضا در اختیار بیل قرار داده شود ویرانگر خواهد بود. کولمن، سرمربی ولز بخوبی به این موضوع پی برده بود و به همین خاطر وظیفه اصلی را در این دیدار به آرون رمزی داد و این بازیکن نبض هجومی ولز را به دست گرفت و از بهترین بازیکنان بازی بود. می‌توان گفت نبرد تاکتیکی بازی را سرمربی ولز برد و نشان داد که شایستگی حضور در تیم‌های بزرگ را دارد. بدون شک فوتبال بازی اشتباهات است.  راجا ناینگولان ستاره خط میانی بلژیک توانست از غفلت خط دفاعی ولز نهایت استفاده را ببرد و گل نخست بازی را به ثمر رساند تا ثابت کند افشاگری اخیری که درباره او شد روی عملکردش تاثیر نگذاشته است و می‌تواند تاثیرگذارترین بازیکن بلژیک باشد. دو مربی بعد از گلی که ناینگولان به ثمر رساند واکنشی متفاوت از خود نشان دادند. کولمن بعد از این گلی که تیمش دریافت کرد به بازی احساسی روی نیاورد و اجازه نداد بازیکنان برای جبران گل خورده به آب و آتش بزنند، چرا که بخوبی می‌دانست اگر عجله کنند و سراپا حمله شوند احتمال باز شدن دروازه این تیم دوباره وجود دارد اما سرمربی بلژیک استراتژی خوبی از خود نشان نداد. او به بازیکنانش دستور داد تا عقب کشند و همین باعث شد بازیکنان ولز با شجاعت بیشتری به دروازه حریف نزدیک شوند و در نهایت هم گل تساوی را به ثمر رساندند. می‌توان تعویض کاراسکو را بدترین تعویض بازی دانست. معلوم نبود سرمربی بلژیک در نیمه دوم چه در سر داشت که فلینی را به جای کاراسکو به میدان فرستاد. در شرایطی که بلژیک بشدت به بازی هجومی نیاز داشت و کاراسکو سرعت و تکنیک بالاتری نسبت به فلینی داشت اما سرمربی بلژیک دست به تعویض عجیبی زد و فلینی را به جای کاراسکو به میدان فرستاد. با آمدن فلینی، دی برون به جناح راست منتقل شد و عملا کارآیی خود را از دست داد. آرون رمزی و جو آلن از این تغییرات بد سرمربی بلژیک نهایت استفاده را بردند، چرا که بخوبی فضا در اختیار آنها قرار داده شد و توانستند با همکاری هم پایه‌گذار گل دوم شوند. به نظر می‌رسد این به یک مقوله درست تبدیل شده است که گل زدن به ولز وقتی این تیم جلو است بسیار سخت است. کولمن وقتی تیمش جلو می‌افتد بازی دفاعی همه‌جانبه را در دستور کار خود قرار می‌دهد و همه فضاها را می‌بندد.  ولز وقتی از حریف خود جلو می‌افتد دفاع من تو من را در دستور کار خود قرار می‌دهد. در چنین حالتی همه بازیکنان در کار دفاعی شرکت می‌کنند و وقتی توپ را به دست می‌آورند با هم در ضد حملات شرکت می‌کنند و همین هم باعث شد آنها گل سوم و تیر خلاص را بر پیکر بلژیک وارد کنند. گرت بیل نشان داده است که ستاره نخست تیم‌ملی فوتبال ولز است. با وجود آنکه این بازیکن بسیار سرشناس و مشهور است با این حال دستورات سرمربی تیم را بخوبی در میدان اجرا می‌کند و با نهایت حرفه‌ای‌گری با کولمن برخورد می‌کند. او برخلاف بازیکنان بزرگ یاغی نیست و نهایت تلاش خود را برای پیروز شدن تیم در میدان به کار می‌گیرد. گرت بیل هم در کارهای هجومی وظیفه خود را بخوبی انجام می‌دهد و هم در دفاع کمک زیادی به تیمش می‌کند. او یکی از منظم‌ترین بازیکنان ولز است و نمونه بارز بازیکنی است که از جان مایه می‌گذارد تا تیمش به پیروزی برسد. تیم‌ملی فوتبال ولز با پیروزی‌ای که برابر بلژیک به دست آورد یک نکته اساسی و قابل تامل را به اثبات رساند و آن اینکه فوتبال مدرن ستاره نمی‌شناسد و روحیه و انگیزه تیمی مهم‌ترین فاکتور برای پیروز شدن در هر دیداری است.
 


Page Generated in 0/0060 sec