تاثیرگذارترین مردان پرسپولیس در فصل قبل، این فصل در این تیم نیستند. نه خبری از سوشا و بنگر است و نه از طارمی و رضاییان. برانکو تیم خوبی داشت که در چند پست بویژه دفاع نیازمند ترمیم بود. پرسپولیس با سوشا مکانی و لوبانف درون دروازه نیاز به یک گلر خوب داشت. در قلب خط دفاع باید از زوج بنگر و نورمحمدی عبور کند و در خط حمله، مهاجم بلندقدی میخواست برای ذخیره طارمی بودن و پر کردن جای خالی بنگستون. اما در عمل اتفاق دیگری افتاد. پرسپولیس برای خط دفاعش فقط جلال حسینی را خرید. آنها خیلی دیر به فکر تمدید قرارداد ماریچ افتادند و وقتی متوجه شدند او این کار را نمیکند، گولچ را به تیمشان اضافه کردند. درون دروازه هم بیرانوند خیلی زود پرسپولیسی شد تا آرامش به این نقطه استراتژیک بازگردد. تا اینجای کار خوب بود و موثر ولی سایر خریدها احتمالا باعث ایجاد چالش در تیم میشود. پرسپولیس فاز هجومی خوبی داشت ولی با جذب امیری و انصاری، برای ستارههایش رقیب تراشید که هم میتواند مثبت باشد و هم منفی. دیگر ایراد پرسپولیس، زمان زیادی بود که برای خریدن ستارهها تلف شد. مهدی ترابی، مهرداد محمدی و کاوه رضایی در چند ماه اخیر همیشه بازیکنانی در یک قدمی پرسپولیس معرفی میشدند ولی اولی در سایپا ماند، دومی راهی سپاهان شد و سومی هم به رقیب پیوست. این سناریو برای شجاع خلیلزاده هم بیکم و کاست اجرا میشود ولی خود مسؤولان پرسپولیس هم میدانند محال است این بازیکن در ابتدای لیگ شانزدهم پیراهن قرمز به تن داشته باشد. بدین ترتیب پرسپولیس مجبور شد مثلا محمدامین آرامطبع را بخرد که همیشه بازیکنی معمولی بوده است و نیاز نبود برای داشتن یک وحید حیدریه جدید، سهمیه لیگ برتری سوزاند. مهمترین نکته درباره پرسپولیس لیگ شانزدهم، عدم حضور مردان تاثیرگذارش است. زوج بنگر و مکانی در فاز دفاعی نیستند تا رقبا را شاد کنند و البته طارمی همه فنحریف هم نیست که با همان استفاده حداقلی از انبوه موقعیتها شادیساز شود. رامین رضاییان هم نیست که فصل قبل جزو بازیکنان خوب پرسپولیس بود و هم خوب گل زد و هم خوب پاس گل داد. پرسپولیس لیگ شانزدهم با توجه به تیمی که در لیگ قبل دیدیم نیاز به چند مرمت و لکهگیری سطحی داشت ولی با اتفاقی که افتاد دوباره از لایههای زیرین دانهبندی شده و نیاز به آبدیده شدن دارد. مثلث مهم فاز دفاعی، تازهوارد هستند و زوج خط حمله هم تقریبا چنین شرایطی دارد. آیا پرسپولیس بدون طارمی چیزی شبیه سپاهان بدون حاجصفی است؟
دلالها بلای جان تیم
مسؤولان باشگاه پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات سختترین راه ممکن را برای جذب بازیکن در نظر گرفتند. آنها در همان روز اول، قرارداد علیرضا بیرانوند را بستند. بیرانوند شخصاً و قلباً دوست داشت به پرسپولیس بیاید و همین اتفاق هم افتاد. سیدجلال حسینی هم با همین شکل و سیاق پرسپولیسی شد و خودش میخواست بازگردد. سپس قراردادی با ساسان انصاری بستند در حالی که هیچکس فکرش را نمیکرد ساسان اصلاً در لیست سرخپوشان باشد. قرارداد بعدی با وحید امیری منعقد شد در حالی که همه منابع خبری تایید میکنند بخشی از پول او توسط یک هوادار پرداخت شده بود. در نهایت محمدامین آرامطبع پنجمین بازیکنی بود که پرسپولیسی شد. آرامطبع آنقدرها هم خرید جذابی نبود که بهعنوان یک ستاره، به پرسپولیس بیاید و حضورش در این تیم سر و صدایی به پا کند بویژه که او 30 سال سن دارد و دیگر جوان نیست. بعد از این اتفاق، پرسپولیسیها چند بازیکن سرشناس را از دست دادند؛ کاوه رضایی، سروش رفیعی، شجاع خلیلزاده، مهدی طارمی، رامین رضاییان، محمدحسین کنعانیزادگان و... دلیل این امر کاملاً روشن است. مدیران پرسپولیس نتوانستند با ایجنتها کنار بیایند. تعدادی از بازیکنانی که با باشگاه به توافق نرسیدند، در این باره گفتند: «یکی از مدیران باشگاه به ما میگفت شما امروز قرارداد را ببند، بعداً همدیگر را میبینیم. این مسائل یعنی تهدید، انگار ما میخواستیم برای جنگ و دعوا با باشگاه قرارداد ببندیم. اگر قرارداد بستیم و دو روز دیگر ما را جریمه کنند چه؟» بعد از رخ دادن این اتفاقات، ایجنتها متوجه شدند معرفی بازیکن به مدیران باشگاه با این لحن کار درستی نیست چون نه بازیکن دوست دارد با این شکل و شمایل پرسپولیسی شود و نه ایجنتها میتوانند راحت حرفهایشان را بزنند. اگر میبینید باشگاه نتوانست کارنامه موفقی از خود در راستای جذب بازیکنان تأثیرگذار برجای بگذارد و هنوز در پستهای کلیدی از جمله دفاع وسط، دفاع راست، هافبک طراح، وینگر راست و مهاجم نوک دچار مشکل است به همین خاطر بود.