printlogo


کد خبر: 160215تاریخ: 1395/4/20 00:00
چرا مربیان فوتبال ما سراغ خارجی‌های بی‌کیفیت می‌روند؟
خودزنی

باربد بهراد: فوتبال ایران از زمانی که داعیه حرفه‌ای بودن دارد بازار مکاره‌ای شده برای بازیکنان خارجی. البته تفاوت بزرگ ما با دیگر لیگ‌های حرفه‌ای این است که به واسطه نبود ساز و کار مشخص، هر دلالی می‌تواند بی‌کیفیت‌ترین بازیکنان خارجی را با بالاترین سن به فوتبال ایران بیاورد. اگر 15 دور گذشته لیگ برتر را مرور کنیم در بهترین حالت به 10 بازیکن خوب خارجی برنمی‌خوریم و در سوی مقابل به جرات می‌شود لیست 50 نفره از بی‌کیفیت‌ترین بازیکنان را ردیف کرد که مدیران فوتبالی ما فریب دلالان را خوردند و آنها را به خدمت گرفتند.
نکته تاسفبارتر اینکه هنوز 2 تیم استقلال و پرسپولیس و تیم‌های دیگر پرونده‌های باز شده‌ای را در فیفا دارند که در آن خارجی‌های بی‌کیفیت به‌عنوان طلبکار، خواهان گرفتن باقی طلب خود از این تیم‌ها هستند. اما چرا یک بار برای همیشه فوتبال ما مقابل این ساختارشکنی نمی‌ایستد؟ دلالان براحتی بازیکنان ناکارآمد و بیکار را با حمایت بعضی از رسانه‌ها به ایران می‌آورند و با آنها قراردادهای بعضا کلان هم امضا می‌شود اما بعد از یکی، دو فصل همه متوجه سطح نازل این بازیکنان خواهند شد. به‌عنوان مثال استقلال که فصل قبل خواهان تقویت خودش بود در 2 مرحله 2 بازیکن خارجی را جذب کرد اما عملکرد این 2 بازیکن نشان می‌دهد جز ضرر و زیان چیزی عاید فوتبال ما نشد. حالا این 2 بازیکن نه‌تنها از استقلال می‌روند که به واسطه آن نمایش‌های عجیب، دیگر هیچ تیمی در لیگ برتر آنها را نمی‌خواهد.
از سوی دیگر تفکر خام بعضی از مربیان ایرانی باعث شده آنها تمایل‌شان به جذب بازیکن خارجی نشانه‌ای از مدرن بودنشان تلقی شود. در صورتی که با توجه به بافت جمعیت جوان ایران می‌شود هر ساله شاهد شکوفایی طارمی‌ها و امثال آنها باشیم اما متاسفانه تفکر غلط باعث شده بسیاری از تیم‌ها به جای اعتماد به جوانان ایرانی که در لیگ‌های پایین‌تر مشغول بازی هستند، به خارجی‌های بی‌کیفیت و بی‌کارنامه روی بیاورند.
شاید بسیاری تصور کنند فوتبال ایران قادر به تولید ستاره جوان نیست اما نگاهی به سیر صعودی تنها یک بازیکن نشان می‌دهد اگر مدیران و مربیان عوض چشم دوختن به دست دلال‌ها و جذب بازیکن بی‌کیفیت خارجی، به فکر ستاره‌سازی از همین بازیکنان خودمان باشند، چه اتفاقی رخ می‌دهد. اگر 3 سال قبل علی دایی و مدیریت وقت باشگاه پرسپولیس سراغ بازیکن لیگ یکی و ناشناخته نمی‌رفت بدون تردید هم‌اینک مهدی طارمی بازیکن ایران‌جوان بود که در کل کشور روی هم رفته به جز طرفداران بوشهر کسی او را نمی‌شناخت. اما وقتی یک مربی با نگاه درست به داشته‌های خودمان مسیر پیشرفت را روی جوان ایرانی باز می‌گذارد، خروجی می‌شود ستاره‌ای مثل طارمی. طارمی‌های زیادی در فوتبال ایران وجود دارند، جوانانی که به واسطه کوچک بودن تیم‌های فعلی خود قادر به بروز توانایی‌هایشان نیستند اما اگر مربی و مدیران داخلی ما کمی اعتماد را سرلوحه مدیریت‌شان کنند آن وقت هر سال شاهد شکوفا شدن جوانانی هستیم که باعث تغییر مسیر فوتبال ما می‌شوند.
اما اگر این نگاه حاکم نباشد، آنگاه بازیکن مستعد و جوان ایرانی با دیدن توانایی‌هایش و مقایسه آن با فلان بازیکن بی‌کیفیت خارجی، دچار بحران شدید شخصیتی می‌شود. وقتی او می‌بیند در همین آب و خاک، یک بازیکن مسن و از کار افتاده خارجی تنها به واسطه شبکه دلالی می‌تواند به تیم‌های بزرگ بیاید و سالانه حدود چند میلیارد تومان خرج روی دست باشگاه‌ها بگذارد اما در اینجا کسی خواهان او نیست، آن وقت شیب سقوط زاویه شدیدتری به خودش می‌گیرد.
اینچنین می‌شود که عوض ایمان و اتکا به شعار ما می‌توانیم، باشگاه‌های ما اسیر شبکه دلالی شده و سراغ خارجی‌ها می‌روند و از بعد مالی بیت‌المال را دچار خسران می‌کنند. از سوی دیگر باعث نابودی جوان بیست ساله‌ای می‌شوند که به علت دیده نشدن شاید کلا فوتبال را کنار بگذارد و آن وقت نابود شدن یک فوتبالیست وارد فاز بزرگ‌تر، مثل از بین رفتن یک استعداد و در نهایت یک زندگی خواهد شد.
از این رو لازم است فوتبال ایران که داعیه حرفه‌ای بودن دارد، درباره استفاده از خارجی‌ها تجدیدنظر کند. وقتی از هر 20 خارجی گرانقیمتی که وارد فوتبال ما می‌شوند در آخر تنها یکی، دو نفر خوب از آب درمی‌آیند، چرا نباید فوتبال ما این چرخه معیوب را کنار بگذارد؟ همانطور که در چرخه اقتصادی تاکید مداوم روی استفاده از کالای ایرانی می‌شود در ورزش و فوتبال ما با همین دیدگاه می‌شود هم سرمایه‌های بومی را حفظ کرد و هم خرج کمتری روی دست دولت گذاشت.
شاید نگاه افراطی از سوی مقابل فوتبال انگلیس را مثال بزند که سالانه پذیرای صدها بازیکن حرفه‌ای خارجی است اما باید به 2 موضوع در اینجا توجه کرد؛ اول آنکه فوتبال انگلیس صددرصد در دست بخش خصوصی است و آنها وارد چرخه سود شده‌اند، از این رو بی‌جهت پول دولت را خرج جذب بازیکن بی‌کیفیت خارجی نمی‌کنند، ثانیا بر فرض محال که فوتبال فعلی ما دارای همه ساخت‌وسازهای فوتبال جزیره است؛ آیا این الگوبرداری می‌تواند موجب تقویت تیم‌ملی ما شود؟ به آخرین عنوانی که تیم‌ملی فوتبال انگلیس به‌عنوان میزبان بیشترین بازیکن خارجی به دست آورده توجه کنید. آنها تقریبا و تحقیقا بیش از نیم‌قرن است در رده ملی به هیچ افتخاری نرسیدند. اگر قرار به الگوبرداری هم باشد به نظر می‌رسد انگلیسی‌ها دست‌کم الگوی خوبی برای ما نباشند.  
 


Page Generated in 0/0170 sec