مایکل کاکس: بهترین جدالهای تاکتیکی این تورنمنت را در 3 بازی ایتالیا مقابل اسپانیا، آلمان مقابل ایتالیا و فرانسه مقابل آلمان دیدهایم. بعید است فینال از نظر تاکتیکی برتر از این 3 بازی باشد. اما هر دو تیم از منظر مربیان و بازیکنانشان جذابیتهایی، به دلایل متفاوت با هم در بازی نهایی خواهند داشت. سیستم پایه پرتغال در این تورنمنت استفاده از 4 مدافع و خط میانی 4 نفره لوزی شکل بوده است. هیچکدام از 23 تیم دیگر یورو از این 2-4-4 دایمند به عنوان سیستم پایه خودشان استفاده نکردند. نکته مهمتر این است که سیستم پرتغال 2-3-1-4 است، نه 2-1-3-4. در این سیستم ویلیام کاروالیو که امشب دوباره جای خود را از دنیلو پس میگیرد، به عنوان هافبک دفاعی کاملا به بکفور میچسبد و به 3 هافبک دیگر، ژائو ماریو، آدرین سیلوا و رناتو سانچس، اجازه میدهد در فضاهای خالی خط میانی حریف حرکت کنند.اما مشکل اصلی پرتغال در بعد هجومی همین آزادی حرکت ماریو، سیلوا و رناتو بوده است، نکتهای که به خصوص مقابل لهستان دیدیم، جایی که هافبکهای پرتغال خیلی کم با هم ترکیب میشدند و به شکل باورنکردنیای ضعف خلاقیت در پاس دادن بینشان دیده میشد، با اینکه هر 3 پاسورهای خوبی هستند. شانس دیگر پرتغال در فینال استفاده از فضاهای خالی در مرکز خط میانی فرانسه است، اگر دشان تصمیم بگیرد مثل بازی مقابل آلمان یکی از هافبک دفاعیهایش را کم کند. پیروزی فرانسه در نیمه نهایی مقابل آلمان واقعا خلاف جریان بازی بود. آلمان دقایق بسیار زیادی سوار بر بازی بود و فرانسه هیچ طرحی برای مهار 2 بازیساز اصلی آلمان، تونی کروس و مسعوت اوزیل نداشت. کروس بدون فشار از قلب خط میانی تیمش را هدایت میکرد که دلیل اصلیاش شرکت کمرنگ اولیویه ژیرو و آنتوان گریزمان در پرس کردن بود، اتفاقی که عامل اصلیاش خستگی این دو بازیکن بود. زمانی که پل پوگبا و بلز ماتوئیدی برای پرس کردن پیش میآمدند هم اوزیل فضای مناسبی بین این دو هافبک برای استفاده از خلاقیت هجومیاش استفاده میکرد. با توجه به سیستم پرتغال این رویکرد فرانسه اگر تکرار شود میتواند کاملا بازی را به نفعشان پیش ببرد. اما قابل تصور است دشان برای فینال به سیستم 3-3-4 باز گردد و از ماتوئیدی، پوگبا و آنگولو کانته همزمان استفاده کند. مشکل این تصمیم قرار گرفتن گریزمان در بال راست است، جایی که در این تورنمنت ثابت شد استعدادش هدر میرود. منطق دشان برای این تصمیم میتواند این باشد که چون فرانسه به احتمال زیاد مالکیت توپ بالایی خواهد داشت و بیشتر در زمین پرتغال بازی خواهد کرد، گریزمان میتواند مدام از راست به مرکز متمایل شود و باز هم پشت ژیرو بازی کند. نکته مهم دیگر اینجاست که پرتغال وقتی توپ ندارد و دقایق زیادی در دفاع عمیق به سر میبرد، سیستمش به 2-4-4 فلت تغییر میکند و هر 4 هافبکش در یک واحد دفاع میکنند. اما اگر فرانسه در بازی انتقالی سریع فرصت بازگشت به ماریو، رناتو و سیلوا ندهد، با توجه به تمایل دیمیتری پایت و گریزمان به حرکت به مرکز، کاروالیو به تنهایی مجبور میشود با دو بازیکن مقابله کند، کاری که احتمالا از پسش برنیاید. دیگر عامل کلیدی در جدال سیستماتیک و تاکتیکی فینال مدافعان کناری 2 تیم هستند. رافائل گوئررو و سدریک سوارس فولبکهای پرتغال هستند که به تیمشان عرض میدهند. در فرانسه هم این وظیفه بر عهده باکاری سانیا و پاتریس اوراست (باز هم به این دلیل که پایت، گریزمان و سیسوکو، اگر بازی کند، مدام تمایل به حرکت به مرکز دارند). اورا و سانیا که در بازیهای اول نقطه ضعف فرانسه بودند هر دو مقابل آلمان درخشیدند و از بهترین بازیکنان تیمشان بودند. 2 مدافع باتجربه در بعد هجومی نقش مهمی برای دشان دارند، اما بویژه سانیا برای جلو رفتن در فینال باید بسیار محتاط باشد، چون رونالدو را پشتسرش دارد. با تمام این تحلیلها، عاملی که میتواند بیش از بقیه سرنوشت فینال را رقم بزند ضربات ایستگاهی است. پرتغال گل اولش به ولز را روی کرنر زد و فرانسه هم با پنالتی گریزمان از آلمان پیش افتاد. بنابراین در این دیدار سخت و نزدیک تیمی که گل اول را از روی یک ضربه آزاد بزند از شانس خیلی بالایی برای قهرمانی برخوردار خواهد بود.