printlogo


کد خبر: 160280تاریخ: 1395/4/21 00:00
شکاف سفید- سیاه در جامعه یانکی‌ها عمیق‌تر شده است
اوباما: آمریکا آنقدرها هم دوپاره نیست!

گروه بین‌الملل: در فرهنگ سیاسی گاهی یک اظهارنظر سلبی می‌تواند به معنای پرهیز گوینده‌اش از اشاره به خطری بزرگ باشد. این همان حالتی است که درباره اظهارات داخلی باراک اوباما در حاشیه نشست 2016 سران ناتو در لهستان صدق می‌کند. رئیس‌جمهور آمریکا قرار بود در سالن‌ کنفرانس پیرامون سکوهای ورزشگاه ملی ورشو که محل برگزاری مهم‌ترین اجلاس پیمان نظامی آتلانتیک شمالی بود، از موضع قدرت راجع به چشم‌انداز آینده اروپا اظهار نظر کند اما عود کردن بحران نژادپرستی در کشور خودش که برخی رسانه‌ها آن را یک جنگ داخلی از نوع آمریکایی‌اش دانسته‌اند، باعث شد اوباما با یک عقب‌نشینی آشکار به سست شدن جامعه کشوری که بزرگ‌ترین حامی ناتو و حتی به تنهایی خود آن تصور می‌شود اعتراف کند. جمله‌ای تاریخی که اوباما در سخنرانی پایانی‌اش در ورشو به زبان آورد اگرچه مثل تمام دیگر شعارهای دهان پرکن او در این 8 سال ظاهری امیدوارانه داشت اما با کمی تعمق در بطن آن متوجه می‌شویم این نومیدانه‌ترین و منفی‌ترین واکنش یک سردمدار کاخ سفید درباره حال و آینده جامعه یانکی‌هاست. در حالی که خیابان‌های بسیاری از شهرهای ایالات متحده از واشنگتن پایتخت گرفته تا دالاس، قتلگاه بزرگ پلیس‌های فدرال، به صحنه تضادهای اجتماعی و سیاسی جامعه 320 میلیونی آمریکا حتی تا سطح انتقام‌جویی‌های مسلحانه تبدیل شده‌، اوباما نمی‌توانست این آشوب بزرگ را که پشت پای سفرش به اروپا به راه افتاده است انکار کند پس سعی کرد سیاستمدارانه آن را خفیف‌تر از آن چیزی جلوه دهد که به نظر می‌رسد اما این به معنای تن دادن به تناقض‌گویی بود.  رئیس‌جمهور آمریکا در حالی در نخستین واکنش خود به پلیس‌کشی یک کهنه‌سرباز تیره‌پوست ارتش در خیابان‌های دالاس، آن را حمله‌ای برنامه‌ریزی شده دانست که مقامات امنیتی و پلیس فدرال در تمام اظهارنظرهای‌شان حرف او را نقض کرده‌اند و هرگونه ارتباط تشکیلاتی «مایکا خاویرجانسون» عامل حمله را با جنبش‌های مسلحانه سیاهان رد کرده‌اند، حتی اگر او حامی سرسخت سازمان شبه‌نظامی زیرزمینی «لیگ دفاعی آفریقایی‌تباران آمریکا» بوده باشد و حتی اگر بلافاصله سلسله حملات مسلحانه سیاهان خشمگین به پلیس از تگزاس به ایالات دیگر سرایت کرده باشد.  اوباما در ورشو با اینکه به هفته سخت آمریکا اشاره کرد اما سعی کرد وجه مثبت حوادث اخیر را ببیند. برای همین تنش‌های نژادی و تظاهرات سراسری و حملات مسلحانه به پلیس در روز‌های اخیر را با اعتراضات دهه 1960 مقایسه کرد و نتیجه گرفت: «ایالات متحده آنچنان که تصور می‌شود دوپاره نیست!» اما تا پیش از این هیچ رئیس‌جمهور آمریکا درباره دوپاره بودن جامعه صحبت نکرده بود و این گافی است که به نام اوباما ثبت شد. همچنین او ساده‌دلانه گفت ورای «اندوه، خشم و گیجی جامعه درباره قدم‌های آینده‌اش، اتحاد می‌بیند!»  اما خود این اظهار نظر نشانه گیجی اوباماست نسبت به آینده کشوری که دیگر شباهتی به کشوری که  او هفته پیش ترکش کرد ندارد. اغلب دیدگاه‌های مخالف در آمریکا در یک مورد اتفاق نظر دارند و آن اینکه موج جدید اعتراضات در ایالات متحده، طبقه حاکم یعنی اساس سلطه سفیدهای سرمایه‌دار را بر آن به چالش می‌کشد نه فقط نظام  سیاسی و اقتصادی حاکم را. به همین دلیل همه‌چیز رنگ نژادی به خود گرفته است؛ چه سرکوب‌ها، چه تظاهرات و چه انتقام‌گیری‌ها. این در حالی است که برخی جامعه‌شناسان، صدارت 8 ساله اوباما را با همه ژست‌های مثبتش عامل پر رنگ شدن شکاف نژادی سیاه- سفید در جامعه‌ای از بیخ و بن نژادپرست می‌دانند، چرا که پس از راهیابی اوباما به کاخ سفید دیگر اقلیت
15 درصدی همرنگ او حاضر نیست جایگاه اجتماعی نازل فعلی خود را بپذیرد. در عین حال اکثریت سفید اروپایی نیز نسبت به از دست دادن حق حاکمیت سنتی خود وحشت کرده است و این زمینه را برای نفرت روزافزون 2 طرف و افزایش  برخوردهای ناگزیری که شاهدش هستیم فراهم می‌آورد. این به معنای به چالش کشیدن وحدتی است که اساس تشکیل کشور آمریکا توسط دولت‌ها یا همان ایالات متحده بوده است. اما مساله دیگری که اقتدار و اقتصاد آمریکا را به عنوان دیگر عوامل کلیدی ثبات ایالات متحده تا امروز به چالش می‌کشد در خارج آن و تحولات شتاب‌آلود جهانی نهفته است. اوباما در سفر اخیرش به اروپا به درستی در گفت‌وگو با روزنامه ال‌پائیس اعتراف می‌کند: «کاملا روشن است که در شرایط کنونی هیچ کشوری حتی اگر به اندازه آمریکا قدرتمند باشد، نمی‌تواند این چالش‌های بزرگ بین‌المللی را به تنهایی حل‌وفصل کند. ایالات متحده قادر نیست به تنهایی امنیت و رفاه را در سراسر جهان تامین کند. آمریکا نمی‌تواند همه چالش‌های جهانی مثل مقابله با داعش و روند صلح سوریه را حل و فصل کند.

 


Page Generated in 0/0136 sec