printlogo


کد خبر: 160386تاریخ: 1395/4/23 00:00
تنگنای تحصیلی به نام «هدایت تحصیلی» ماجرای پرحاشیه این روزهای آموزش و پرورش است
قفل تدبیر بر سرنوشت هزاران دانش‌آموز!

پیام سرآمد: قطار سرگیجه‌های دولت تدبیر اکنون به مدارس رسیده است و این‌بار نوبت دانش‌آموزان است که طعم گره‌افکنی‌های دولت را تجربه کنند. دانش‌آموزان پایه نهم که قرار بود 21 تیرماه تحصیل‌شان را هدایت کنند! آن هم بدون توجه به امکانات و ظرفیت‌های گوناگون آموزشی در کشور، اکنون پشت در تدبیر گیر کرده‌اند! پس از پایان یافتن سال تحصیلی، دانش‌آموزان پایه نهم طبق روال برای دریافت مدارک به منظور ثبت‌نام در مقطع متوسطه دوم به مدارس خود مراجعه کردند اما با این پاسخ مواجه شدند که لازم است منتظر دریافت فرم هدایت تحصیلی از مراکز آموزش‌وپرورش بمانند و تا زمان مشخص شدن نتیجه هدایت تحصیلی و تعیین اولویت‌های رشته تحصیلی امکان ثبت‌نام در مقطع بعدی را ندارند.  با نزدیک‌تر شدن روزهای دریافت نتایج هدایت تحصیلی این نگرانی پررنگ‌تر شد که سهمیه اختصاص یافته هر رشته تحصیلی در مدارس و مناطق گوناگون متناسب با دانش‌آموزان متقاضی رشته‌ها تعیین نشده است.  این طرح در ظاهر بنا دارد راهنمایی دانش‌آموزان برای انتخاب‌های بهینه براساس توانایی، علاقه و سوابق تحصیلی را عملیاتی کند اما با توجه به سهمیه‌های محدود تخصیص یافته به مدارس، بویژه در رشته تحصیلی علوم تجربی، جایی برای انتخاب دانش‌آموزان باقی نمی‌ماند.  انگار برخی عادت کرده‌اند ارزشمندترین مفاهیم توسعه‌ای را با سپردن به تیغ بی‌تدبیری به پرتگاه حواشی  بکشانند. مفهوم «هدایت تحصیلی»  مفهومی است ارزشمند که می‌تواند در جهت تطبیق روند تحصیلی دانش‌آموزان با نیازهای آتی کشور نقش موثری را ایفا کند اما بارقه‌های بحران از آنجا نمایان می‌شود که رویکردی پدرسالارانه در کنار نامتوازن بودن توسعه آموزش در سطح کشور، عرصه را بر آینده‌سازان دانش‌آموز تنگ کند که گریزی از ورود به رشته‌های تحصیلی نامنطبق بر علاقه و استعداد نداشته باشند.  طبق معمول بیشترین لطمه را در این میان دانش‌آموزان مستعدی می‌خورند که در مناطق محروم کشور با محدودیت امکانات آموزشی مواجه هستند. در سایر مناطق نیز اگر والدین این دانش‌آموزان چندان توانایی نداشته باشند که بتوانند دوان دوان پس از دریافت فرم هدایت تحصیلی خود را به مدارس مربوط برسانند  یا باید به اجبار در ظرفیت خالی سایر رشته‌ها ثبت‌نام کنند یا در جست‌وجوی مدارسی برآیند که با دریافت شهریه‌های هنگفت ته‌مانده فیش حقوقی کارمندی و کارگری را سر می‌کشند.
البته دود این تصمیم نیز بیشتر چشم دانش‌آموزانی را می‌سوزاند که قصد ورود به رشته علوم تجربی را دارند. برخلاف پیچیده شدن یک موضوع جاری از سوی وزارت آموزش‌وپرورش، پیش‌بینی آینده چنین رویکردی چندان پیچیده نیست. خیل دانش‌آموزان بی‌علاقه و بی‌انگیزه در سطح دوم متوسطه که از سر اجبار وارد یک رشته تحصیلی می‌شوند باعث از بین رفتن سرمایه اجتماعی خواهد شد و بر کسی پوشیده نیست که از دست رفتن این سرمایه ارزشمند اجتماعی چه تبعاتی را در پی خواهد داشت.
از دیگر نتایج این تنگنای آموزشی  استرس خانواده‌ها در انتخاب رشته فرزندان‌شان در مقطع دهم متوسطه افزون بر موضوع استرس ناشی از ورود به تحصیلات عالی و سد پابرجای کنکور است.  آزمون و خطاهای دنباله‌دار در سیستم آموزشی کشور، پیش‌بینی و پیشگیری تبعات چنین تصمیماتی را آسان کرده است اما انگار دولت تدبیر و امید در ایجاد دغدغه‌های فرسایشی برای خانواده‌ها از موضوعات جاری زندگی‌شان، تخصص ویژه‌ای دارد. رکود آموزشی حاصل از چنین رویکردی اگرچه شاید برای دولت، در نگاه اول چندان با اهمیت جلوه نکند اما زمانی که پای آینده کشور و نقش این نسل در فردای این مرز و بوم به میان ‌آید، زنگ خطری جدی را به صدا در خواهد آورد. البته برای نسل آینده نیز شاید چندان مهم نباشد دولت یازدهم با چه تدبیری چنین تصمیمی را اتخاذ کرده اما به طور قطع  باعث ایجاد بی‌انگیزگی در مسیر زندگی  و انتخاب سرنوشت شغلی آن هم متفاوت با استعداد و علایق دانش‌آموزان خواهد شد.


Page Generated in 0/0068 sec