سعید حاجیپور*: بحث داغ این روزهای فضای اقتصادی کشور، موضوع تفاهم با کارگروه اقدام مالی «FATF» است. آنچه ورای ابهامات موجود در این تفاهم وجود دارد که به صورت مختصر به آن اشاره میشود، تبحر دشمن در مدیریت و طراحی مجموعهای از موانع پیش روی اقتصاد ایران است.
از جمله ابهامات اصلی این تفاهم، نوع تعریف 2 طرف از موضوع تروریسم است. آنچه مصداق طرف غربی از تروریسم است به وضوح شامل گروههای مقاومت از جمله حزبالله لبنان و در مرحله بعد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. در واقع دشمن همان اقدامی را که در لبنان علیه حزبالله انجام داد- و با تحریم حزبالله توسط آمریکا، بانکهای لبنانی را مجبور به عدم همکاری با حزبالله کرد- در قبال ایران پیش گرفته است.
اتفاق عجیب، همراهی یکی از مسؤولان ارشد بانک مرکزی با این برنامه آمریکاست. بهگونهای که این مسؤول در مقالهای در یکی از روزنامههای اقتصادی راهحلی مطابق نقشه آمریکا پیشنهاد میکند. در این پیشنهاد ایران باید تحریمهای بینالمللی را به رسمیت بشناسد و بانکهای ایرانی که خواستار برقراری ارتباط با شبکه بانکی بینالمللی هستند، نباید همکاری و ارتباطی با افراد، نهادها و سازمانهای تحریمشده از سوی آمریکا داشته باشند. در قدم بعد پیشنهاد میکند مرجعی زیر نظر شورایعالی امنیت ملی تشکیل شود و با متخلفان برخورد قضایی انجام دهد. با وجود اینچنین تفکراتی در نهادهای رسمی کشور امید دشمن به تأثیرگذاری تحریمها بر اقتصاد ایران قابل درک است. حال که آمریکا نقشه لبنان را بخوبی به سرانجام رسانده است، بعد از این پیروزی قصد اجرای همان نقشه را در ایران دارد. نکته مبهم دیگر در توافق صورتگرفته، فرصت یک ساله کارگروه به ایران و راستیآزمایی و نظارت بر عملکرد ایران است. این نظارت یقینا منجر به دسترسی طرف غربی به اطلاعات بانکی ایرانیان- که دولت محترم آن را محرمانه قلمداد میکند و از آن برای شناسایی دهکهای درآمدی جهت پرداخت یارانه استفاده نمیکند - میشود و این به معنای افشای اطلاعات در زمان جنگ اقتصادی است.
آنچه در عمل در حال روی دادن است، گسترش و سرریز شدن امتیازات اخذشده طرف غربی در برجام و موضوع هستهای به سایر حوزههاست. دشمن با طراحی دقیق و هوشمندانه موانع بر سر راه اقتصاد ایران، عملا ایران را وادار به امتیازدهیهای مکرر میکند.
به بیان دیگر طرف غربی مجموعهای از موانع را طراحی کرده است که عدم رفع یکی از این موانع عملا اقتصاد ایران را دچار مشکل میکند. اتفاقی که در توافق با کارگروه روی داده است از همین قسم است. طرف غربی امتیازات سنگینی را از ایران در برجام میگیرد و در ظاهر مانع اول را برمیدارد با علم به اینکه موانعی از قبیل گزارشهای کارگروه به عنوان موانع بعدی عملا مانع دسترسی ایران به نظام بانکی بینالمللی میشود و ایران را مجبور میکند با قرارگرفتن در مسیر دوباره مذاکرات امتیازات بیشتری بدهد. و بعید نیست این موانع همچنان ادامه داشته باشد.
خیلی خوشبینانه باید گفت مذاکرهکنندگان پرتلاش ما با عدم پیشبینی این نقشه دچار غفلت شدهاند. همه ما میدانیم این موانع صرفا بهانهای از سوی طرف غربی و هدف اصلی دشمنی با نظام جمهوری اسلامی است. در واقع گزارشهای کارگروه و امثالهم در قبال ایران صرفا یک گزارش سیاسی با فشار آمریکاست نه حقوقی یا مالی و اقتصادی. نمیتوان مسائل سیاسی را به صورت حقوقی و اقتصادی برطرف کرد. لذا مذاکرهکنندگان ما باید این مشکل را در برجام و در قالب همان امتیازهایی که ما قبلا دادیم حل میکردند و کار به امروز و امتیازهای بیشتر نمیکشید اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.
دشمن با زیرکی در حال اجرای برجام 2 و 3 است. از یک سو با اجرای برجام مانع پیشرفت صنعت هستهای کشور شده است؛ از سوی دیگر امتیازاتی را که قرار بود در قبال این عقبنشینی به ایران دهد، مشروط به عوامل دیگر کرده است. یک روز خرید از ایرباس را مشروط به خرید از بوئینگ میکند و یک روز ارتباط با نظام بانکی جهانی را مشروط به عدم حمایت از تروریسم. قابل پیشبینی است که موانع بعدی مرتبط با موضوع موشکهای بالستیک و نقض حقوق بشر است و این به معنای چینش زیبای موانع توسط آمریکا است.
*کارشناس ارشد اقتصاد