جلال الفتی*: یکی از معیارهای مهم برای پیشرفت و سعادت جوامع؛ توجه به شکل، نوع و کیفیت کار و فعالیت است. هر جامعهای برای تداوم حیات و بقا به کار و فعالیت مردم و مسؤولان احتیاج دارد؛ زیرا عاملی است که حیات بشر، عزت و سربلندی هر فرد و اجتماعی بستگی به درجه و میزان وجود آن دارد. کار جوهر انسان، سرمایه و ذخیره ملی است که میتواند به رشد تمدن کمک کند. اگر افراد جامعهای به طور نسبی بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، تواناییها، مهارتها و علائق آنها باشد، زمینه برای نوآوری، ابتکار، خلاقیت و رشد و توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بهوجود میآید. و برعکس اگر فرصتها و زمینههای اشتغال و کار در جامعه محدود و در مقابل تقاضا برای کار بسیار باشد، بتدریج پدیده فقر و بیکاری افزایش مییابد و متعاقب آن آسیبهای اجتماعی و پیامدهای ناگوار در جامعه زیاد میشود. کار شایسته از مفاهیمی است که در سال 1999 توسط سازمان بینالمللی کار برای اولین بار مطرح شد و بتدریج در ادبیات بینالمللی بازار کار وارد شده است. کار شایسته به معنی فراتر رفتن از آمارهای سنتی اشتغال و بیکاری و بیانگر فرصت دستیابی به کار مولد در شرایط آزادی، امنیت، برابری، شرافت و کرامت انسانی است. سازمان بینالمللی کار «ILO» در سالهای اخیر، رکن اصلی چارچوب فعالیتهای خود را بر مبنای کار شایسته قرار داده است و در نظر دارد به جای تمرکز سنتی جمعآوری اطلاعات نیروی کار؛ بر اشتغال، بیکاری و ساعت کار، کشورها را به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز برای تهیه نماگرهای کار شایسته تشویق کند. ایمان و کار شایسته 2 رکن اساسی است که موجب پیشرفت انسان و جامعه بشری میشود و در نتیجه فرهنگ پیشرو را به ارمغان میآورد. فرهنگ اسلامی، انسان را برای حضور در صحنههای کار و تلاش آماده و رمزهای موفقیت را برای انسان روشن میکند و انسان را در ساختن زندگی یاری میکند. امام علی(ع) میفرمایند: بر شما باد به تلاش و سختکوشی و مهیا شدن و آماده گشتن. به طاعت خدای سبحان دست نیابد مگر کسی که تلاش کند و نهایت کوشش خود را به کار گیرد. کار و تلاش اقتصادی شایسته علاوه بر نقش مثبت آن در تعالی شخصیت انسان و کسب درآمد، توسعه و پیشرفت جامعه را در پی دارد؛ زیرا کار منشأ اصلی تولید ثروت است. در بینش و تفکر اسلامی، کار خلاق و مولد، منشأ کسب مال و درآمد، ارزش افزوده و کلید استفاده از منابع طبیعی و خدادادی است. سازمان بینالمللی کار که با ساختاری سهجانبه جهت تحقق این هدف و به منظور بهبود شرایط کار تشکیل شد. با وقوع جنگ دوم جهانی و بازسازی قواعد و ساختارهای نظام بینالملل، تدوین «میثاق جهانی حقوقبشر» در اولویت قرار گرفت و داشتن شغل و کار متناسب با شؤونات انسانی از حقوق اولیه انسانها شناخته شد. ILO براساس رسالت تاریخی خود، در اجلاس جهانی توسعه اجتماعی سال 1995 «کپنهاگ» و همچنین در نشست وزرای کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی «WTO» سال 1996، رعایت 4 معیار اساسی کار، یعنی «منع کار اجباری» و «کار کودک»، «آزادی انجمنها» و «حق تشکل و چانهزنی جمعی»، مزد برابر برای مردان و زنان در قبال کار هم ارزش و عدم تبعیض در اشتغال را مورد تاکید قرار داد. در سال 1998 «بیانیه حقوق بنیادین کار» مطرح شد و در نهایت در سال 2001 مدیرکل سازمان بینالمللی کار، به طور رسمی کار شایسته را به معنی اشتغال مولد با 4 مؤلفه «آزادی»، «برابری»، «امنیت» و «کرامت انسانی» را به عنوان هدف و استراتژی سازمان بینالمللی کار اعلام کرد. اشتغال که یکی از مولفههای کار شایسته است شامل تمام انواع کار است و هر 2 بعد کمی و کیفی کار را در بر میگیرد. بنابر این کار شایسته نهتنها کارگران بخش اقتصاد رسمی، بلکه کارگران بخش مزدبگیری، خوداشتغالی و کار در خانه را نیز در بر میگیرد. همچنین شامل فرصتهای برابر برای کار، جبران خدمات، تامین امنیت شغلی و شرایط کاری سالم نیز میشود. امنیت اجتماعی، امنیت درآمد، روابط اجتماعی و حقوق کارگران یعنی حقوق بنیادین کار و گفتوگوی اجتماعی دیگر گزینههای ضروری کار شایسته است که متناسب با ظرفیتها و سطح توسعه هر جامعه تأمین میشود. لذا توجه به کار شایسته و ارتقای آن جهت نیل به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از اولویت خاصی برخوردار است. در کار شایسته، علاوه بر داشتن شـغل، بهـرهمنـدی از حقـوق بنیادین کار، حمایتهای اجتماعی و گفتوگوی اجتماعی نیز مطرح است. در این صورت است که هم منافع سازمان و هم منافع کارکنان تأمین میشود و در واقع رابطهای برد - برد به وجود خواهد آمد.
*کارشناس امور اجتماعی