عبدالباری عطوان*: کودتای نظامی در ترکیه ناکام ماند؛ زیرا دموکراسی در این کشور ریشه دوانده و تاثیرگذاری خود را به اثبات رسانده و حاصل آن ثبات و امنیت و رشد اقتصادی بوده است تا جایی که ترکیه در پرتو آن به یکی از کشورهای مطرح منطقهای تبدیل شد. با این همه براساس شاخصهای متعدد که بیتردید در روزها یا ماههای آینده نمود خواهد یافت، ترکیه به رهبری اردوغان پس از کودتا کاملا با پیش از آن متفاوت خواهد بود و شکی نیست که دستخوش تغییر خواهد شد. درباره کودتای ترکیه باید این نکته را در نظر داشت که مخالفان با دولت همپیمان شده و ارتش نیز با مردم متحد شد و دشمنان اردوغان همصدا با متحدان او همه به مقابله با کودتا برخاستند و همه این موارد نه فقط به معنی حمایت از دولت، بلکه اتحاد در صف دموکراسی است و این نخستین درسی است که اردوغان باید در کنار سایر مسائلی که در طول 5 سال گذشته از آن غافل مانده یا نادیده گرفته است، به آن توجه داشته باشد زیرا در غیر این صورت کشور شاهد لرزههای بزرگ و کوچک دیگری خواهد بود. اردوغان که تمام قوای مجریه و مقننه را تحت امر خود درآورده و به سرکوب مخالفان و رسانهها و وسایل ارتباط جمعی برخاست، باید اکنون متوجه شود که در اوج بحران با حمایت واقعی روبهرو شد و برای پخش اولین سخنرانی خود بعد از کودتا و تسلط کودتاچیان بر شبکه تلویزیون دولتی تیآرتی، به فیسبوک، توئیتر و اینترنت متوسل شد نه شبکه تلویزیونی سیانان. همچنین ارتش ترکیه به مقابله با کودتاچیان برخاست و فرمانده آن نیز اعلام کرد که دوران کودتا سرآمده و بار دیگر تأکید کرد ارتش ستون فقرات ثبات و امنیت کشور است و این موضعگیری موجب شد بار دیگر اطمینان ملت ترکیه به آن جلب شده و از جایگاه میهنی بالایی برخوردار شود، بنابراین اردوغان باید این موضوع را در نظر داشته و پیش از هرگونه ماجراجویی نظامی یا سیاسی که کشور و امنیت آن را در معرض خطر قرار دهد، با فرماندهان ارتش مشورت کرده و هماهنگی بهعمل آورد. به هر حال ما با این دیدگاه که اردوغان پس از کودتا قویتر از قبل خواهد بود موافق نیستیم بلکه بر این باوریم که وی متوجه شده که پیش از هر زمان دیگری ضعیف شده است و سیاستهای منطقهای و بینالمللی او نتایج معکوسی داشته و ترکیه را در معرض خطر قرار داده است. از همین رو درصدد ایجاد کانالهای گفتوگو با دشمنان خود در سوریه، روسیه، عراق، مصر و اسرائیل برآمده است تا وضعیت خفقان را جبران کرده و از خشم نظامی و مردمی در کشورش جلوگیری بهعمل آورد. بنابراین چهبسا نزدیک شدن روابط ترکیه با مصر و سوریه در هفتههای آینده شتاب بگیرد و البته اظهارات بن علی ییلدریم، نخستوزیر ترکیه مبنی بر تمایل به ازسرگیری روابط با دمشق گواه این رویکرد است. همچنین وزارت خارجه ترکیه در راستای همین رویکرد مسؤولان، مخالفان مصری نزدیک به اخوانالمسلمین را گرد آورده و به آنان اعلام کرد که نباید از داخل خاک ترکیه علیه مصر و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس اقداماتی انجام دهند که این به معنی پاسخگویی به شروط مصر برای عادیسازی روابط بین 2 کشور است. در این میان باید در نظر داشت که اوضاع اقتصادی ترکیه نیز به دلیل تضعیف بخش گردشگری آسیب دیده است و وجهه این کشور به عنوان یکی از امنترین کشورهای خاورمیانه خدشهدار شده است و این وضعیت بر جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در این کشور تاثیر خواهد داشت. نکته قابل ملاحظه اینکه هنوز زود است که بگوییم با شکست کودتا خطر برطرف شده است زیرا این خطر با حمایت نیروهای داخلی و خارجی همچنان پابرجاست به اضافه اینکه مردم ترکیه نیز آیندهای را که در آن شاهد سرکوب آزادیها و سیاستهای شتابزده در سطح منطقهای و بینالمللی باشند، نمیپذیرند. بنابراین خطر هنوز به حال خود باقی و مانند آتش زیر خاکستر است بهگونهای که قدرت نهاد نظامی افزایش پیدا کرده است تا جایی که برای جلب اعتماد مردم با احزاب سیاسی و حزب حاکم رقابت دارد که این تحول خطرناک و بیسابقهای در حیات سیاسی ترکیه به شمار میآید. دموکراسی از طریق صندوقهای رای تحقق مییابد نه کودتا و جانبداری از یک طرف علیه طرف دیگر.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب