محمد زعیمزاده: 1- حسن روحانی در جلسه چهارشنبه گذشته هیات دولت و یک سال پس از تصویب برجام در نطقی کوتاه-که از سیمای جمهوری اسلامی ایران هم پخش شد- ترجیح داد به جای صحبت کردن درباره عواید اقتصادی و مالی توافق هستهای، درباره نتایج احتمالی عدم توافق صحبت کند و با طرح ادعاهایی چون در صورت عدم توافق فروش نفت ایران به صفر میرسید و وضعیت مالی کشور چنین و چنان میشد یا اینکه توافق جلوی جنگ را گرفت، از اعلام موضع صریح درباره مساله رفع تحریمها خودداری کند.
همزمان موسسه کانادایی ایرانپل در نظرسنجی جدیدش اعلام کرد بیش از 70 درصد ایرانیها معتقدند وضعیت اقتصادی آنها پس از برجام تغییر مثبتی نکرده است. بر پایه یافتههای این نظرسنجی که در بازه ۲۸ خرداد تا ۷ تیر ۹۵ انجام گرفته است، محبوبیت «حسن روحانی» نسبت به سال گذشته در میان ایرانیان ۲۳ درصد کاهش یافته است، همچنین میزان کسانی که حاضرند در شرایط فعلی به روحانی رای دهند حدود ۸ درصد کاهش یافته و میزان اقبال به رقیب اصلی وی حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است.
2- تنزل محترمانه «مجید انصاری» عضو باسابقه مجمع روحانیون مبارز و از عناصر تشکیلاتی جریان دوم خرداد، به یک معاونت تشریفاتی و ارتقای قائممقام اصولگرای وزیر کشور به معاونت مهم پارلمانی رئیسجمهور-که نشان از تقویت لابی روحانی و لاریجانی دارد- و همینطور انتصاب 2 چهره نزدیک به جریان راست به سمتهای قائممقام وزیر کشور و بازرس ویژه ریاستجمهوری، در بدایت امر شاید ارتباطی با مساله اول نداشته باشد اما اگر کمی دقیقتر به صحنه احتمالی انتخابات سال ۹۶ بنگریم، رابطه معناداری بین این انتصابات و آن انتخابات خواهیم یافت. انتصابات بالا که نوعی چراغ سبز حسن روحانی به جریان راست سنتی به حساب میآید، باید در کنار سخنان «باهنر» و «مصباحیمقدم» مبنی بر حمایت احتمالی سنتیها از روحانی، یکجا دیده شود. حسن روحانی به عنوان یک چهره پرسابقه سیاسی از تبعات احتمالی این انتصابها در بدنه اجتماعی هواداران خود با گرایش اصلاحطلب باخبر است.
اینکه در طول روز حرفهای اصلاحطلبانه بزنی و شبها با راست سنتی لابی کنی؛ اسمش اعتدال نیست.
«این سیاست انتخاباتی که هر کسی جز رسایی و حدادعادل منتخب شوند، پیروزی است، سیاست اشتباهی بود. اصولگرای معتدل، مفهومی تخیلی و ساخته و پرداخته ذهن تئوریسینهای اصلاحطلبی است که میخواستند هر اختلافی در جناح اصولگرا را پیروزی و برد جناح اصلاحطلب رقم بزنند. اصولگرایان چه معتدل چه تندرو، آخر سر بر سر منافع کلان و راهبردی با هم اختلافی ندارند. اعتدال نیز تا الان چیزی جز بندبازی بین دو جناح و فرصتطلبیهای روزمره نبوده. اینکه در طول روز حرفهای اصلاحطلبانه بزنی و شبها لابی اصولگرایانه کنی؛ اسمش شده است اعتدال.» این واکنش یکی از هواداران اصلاحطلب و اعضای ستاد روحانی به این فقره کنشهای سیاسی است.
3- حسن روحانی در کنار علی لاریجانی و علیاکبر ولایتی از جمله سیاستمداران ایرانی هستند که بیشتر مرد سیاستورزی بالا به پایینند، در واقع روش و توانمندیهای حسن روحانی غیر از 2 رئیسجمهور قبل خود است که مزیت نسبیشان در شورانندگی اجتماعی و برانگیختگی تودههای مردم برای کنش موثر سیاسی از پایین به بالاست. بهزعم مشاوران رئیسجمهور، روحانی مرد لابیهای موثر و چانهزنی در سطوح بالای حاکمیتی است، دفاع تمامقد روحانی از ولایت فقیه در سخنرانی حرم امام و در سفر به ارومیه و حمایت از سپاه پاسداران در سخنرانی کرمان و البته انتصابهای اخیر در بدنه دولت، این انگاره را در ذهن تقویت میکند که روحانی قصد دارد در بازی انتخاباتی سال ۹۶ با اتخاذ مواضع گاه و بیگاه و نسبتا مستمرتر همسو با راست سنتی، چند هدف را دنبال کند؛ اول اینکه در حالت خوشبینانه بخشی از رأی بدنه اجتماعی راست را از آن خود کند، دوم حتیالامکان از یکپارچه شدن آرای مردمی و گروههای مرجع ارزشی علیه خود در پروسه انتخابات جلوگیری کند.
در واقع این تحلیل بخشی از مشاوران روحانی است که میزان درهمتنیدگی مواضع وی با جریان لیبرال، انسجام حداکثری رأس و بدنه جریان انقلابی را در پی دارد و به نظر میرسد از این رو روحانی با گامهای حساب شده در حال اتخاذ مواضع و رویکردهای همسو با حرفهایهای راست، حداقل در بعد تبلیغات است.
4- به نظر میرسد مهمتر از توفیق یا عدم توفیق روحانی در تحقق استراتژی بالا، چرایی رسیدن به چنین راهبردی باشد. وضعیت شکننده دولت در مساله برجام و رفع تحریمها و آثار و تبعات بحران فیشگیت(!) در افکار عمومی سرنوشت دولت در انتخابات آینده را به نقطه مخاطرهآمیزی رسانده است. از یک طرف بنا به اظهارات کارشناسان نزدیک به دولت، چشمانداز روشنی در حوزه اقتصاد و معیشت حداقل در آینده نزدیک قابل تصور نیست، از طرف دیگر با توجه به پیامدهای بحران فیشگیت، عمر سیاست حواله کردن مشکلات به گردن دولت قبل هم به پایان رسیده است. همچنین روحانی میداند برخلاف رجزخوانیهای رسانهای برخی مهرههای جریان اصلاحات مبنی بر کلید خوردن پروژه عبور از روحانی، اصلاحطلبان چارهای جز حمایت از حسن روحانی در انتخابات ۹۶ ندارند و طرح موضوعاتی مانند پروژه عبور و مرور(!) بیشتر با هدف اخذ امتیازات بیشتر در دولت احتمالی آینده صورت میگیرد.
در واقع 2 مساله کاهش سرمایه اجتماعی در لایههای مردمی با مطالبات اقتصادی و معیشتی از یک طرف و موقعیت مبتذل جریان اصلاحطلب از سوی دیگر، روحانی را به اتخاذ رویکردهای راستگرایانه، حداقل در بعد تبلیغات سوق داده است، رویکردی که میتوان در صورت تداوم، آن را طرح «عبور روحانی از اصلاحطلبان» قلمداد کرد.