printlogo


کد خبر: 160811تاریخ: 1395/4/30 00:00
ترکیه و تجربه «تبعیت از کفار»

دکتر حمیدرضا مقدم‌فر: ماجرای کودتای اخیر در ترکیه وجوه قابل تحلیل بسیاری دارد اما مهم‌تر از همه آن است که یک تجربه بسیار عبرت‌آموز در اختیار همگان قرار می‌دهد؛ به نوعی که اگر «تجربه برجام» را نیز در کنار تجربه ترکیه قرار دهیم،‌ می‌توان برهه کوتاه 4 ساله اخیر را دوران تجربه‌های کم‌نظیر تاریخی برای تجدید معرفت درباره غرب غارتگر نامگذاری کرد و آنچنان که گفته‌اند؛ هر تجربه، عقلی زیاده کند.
«سرانجام اطاعت از کافران»، مهم‌ترین تجربه‌ای است که از کودتای ترکیه می‌توان آموخت. دولت اردوغان که با شعارهای اسلامگرایانه روی کار آمده بود با این تصور که برای توسعه باید به آغوش غرب پناه برد، هر نوع خدمتی که می‌توانست به غرب مستکبر و در راس آنها آمریکا ارائه کرد تا جایی که در کنار رژیم آل‌سعود به دومین ژاندارم غیررسمی آمریکا در منطقه تبدیل شد. دولت اردوغان با حمایت و هدایت آمریکا در کنار آل‌سعود به مهم‌ترین حامی جریان تکفیری برای ریشه‌کن‌کردن جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی تبدیل شد و به‌رغم نمایش‌های چند سال پیش، راه قرابت با صهیونیست‌ها را در پیش گرفت و عملاً به متحدی کاملاً قابل اتکا برای این رژیم مبدل شد.
در حقیقت، بزرگ‌ترین غفلت اردوغان آنجا بود که بین 2 انتخاب «اطاعت از فرمان قرآن» و «تبعیت از کفار»، گزینه دوم را برگزید و «تکیه بر باد» زد و دید آنچه دید. اگر همه متغیرهای دخیل در کودتای ترکیه را محل تردید بدانیم، در 2 چیز نمی‌توان شک کرد و شخص اردوغان نیز به این 2 نکته واقف است. اول آنکه فتح‌الله گولن، متهم اصلی کودتا،‌ تحت‌ حمایت جدی آمریکاست و ایالات متحده به‌رغم تمام درخواست‌ها و پیگیری‌های ترکیه از تحویل وی برای محاکمه و رسیدگی خودداری می‌کند. پیش از این نیز در مواجهه‌های گولن و اردوغان،‌ دولت آمریکا در مقام حمایت پس ‌پرده از گولن برآمده است. دومین نکته غیرقابل تردید نیز آن است که یکی از کشورهای اروپای غربی کانون فرماندهی عملیاتی کودتا بوده است. به عبارت دیگر غرب عملاً به صورت متحد در این ماجرا علیه اردوغان عمل کرده است. همچنین برخی اطلاعات غیررسمی از رسانه‌های غربی نیز حاکی از آن است که آنها از کودتا در ترکیه تا حد زیادی مطلع و برای پوشش آن از پیش آماده بوده‌‌اند.
ماجرای سوریه، یک نقطه عطف مهم در اشتباهات استراتژیک دولت اردوغان است؛ هرچند این دولت اخیراً تا حد قابل‌توجهی متوجه این اشتباه شده اما مساله آن است که این تنبه زمان زیادی برده و به قول سیدحسن نصرالله باید به اردوغان گفت «صبح بخیر!»؛ اشتباهی که اردوغان را اخیراً به چرخش مواضع واداشته بود و برخی کارشناسان همین چرخش را یکی از دلایل تلاش غرب یا عربستان برای کودتا می‌دانند.
خطای بزرگ اردوغان در تکیه به غرب در حالی است که اولاً تجربه‌های مشابهی همچون عاقبت محمد مرسی، محمد مصدق، قذافی و... پیش روی او بود و می‌توانست از آن عبرت بگیرد و ثانیاً و مهم‌تر آنکه اگر وی صادقانه به اسلام علاقه‌مند است، نهی از تبعیت کافران به صراحت در این کتاب آسمانی مندرج است.
آیه شریفه 52 سوره فرقان، دستور بسیار مهمی از ناحیه پروردگار است که چندی پیش در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری و همچنین در دانشگاه امام حسین(ع) توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی روی آن بسیار تاکید و تفسیر فوق‌العاده جالب و مهمی از آن ارائه شد. ایشان در این سخنرانی تاریخی با قرائت آیه:  فلا تطع الکافرین و جاهدهم به جهادا کبیرا؛ تاکید کردند اطاعت نکردن از کفار همان چیزی است که خدای متعال آن را «جهاد کبیر» نامیده‌ است.
ماجراهای امروز ترکیه،‌ بزرگ‌ترین مصداق پیش روی ماست که به ما نهیب می‌زند عاقبت تبعیت از کفار چیست و چرا تا این حد در قرآن بر عدم تبعیت تاکید و از آن به «جهاد کبیر» تعبیر شده است.
ترکیه اگرچه برای افکار عمومی تجربه بزرگی محسوب می‌شود اما مهم‌تر از آن تجربه‌ای بس عظیم برای دولتمردان است.
ترکیه درس بزرگی به دولت محترم می‌آموزد که اگر بخواهد بر مبنای آموزه‌های منسوخ برخی مشاوران عمل کند، سرنوشتی غیر از این در انتظارش نخواهد بود. ملت و دولت ایران باید به خود ببالد که رهبر حکیم انقلاب اسلامی با بهره‌گیری از آموزه‌های مسلم و وحیانی قرآنی همواره در چنین مواردی هشدارهای لازم را مطرح کرده و مانع بروز تجربه‌های بسیار تلخ و خسارت‌آفرین برای دولت و ملت ایران می‌شوند.
اما از سوی دیگر، تجربه اخیر ترکیه،‌ محک بسیار روشنی برای تئوری‌های روشنفکران غرب‌زده قاجاری نیز محسوب می‌شود. برخی روشنفکران داخلی که متاسفانه بعض آنها مشاوران غیررسمی اما ذی‌نفوذ مقامات اجرایی نیز هستند، تا پیش از آن ترکیه و البته در کنار آن عربستان را قبله آمال توسعه در منطقه معرفی می‌‌کردند. آقای محمود سریع‌القلم از جمله این روشنفکران است که نه تنها ترکیه را نمونه‌ای موفق معرفی می‌کرد بلکه تاکید اصلی وی آن بود که ترکیه را باید به عنوان یک «مدل» برای توسعه در کشورهای منطقه پذیرفت و به عبارت دیگر همان راهی را رفت که این کشور رفته است! سریع‌القلم خرداد 91 در گفت‌و‌گو با روزنامه شرق می‌گوید: «اهمیت ترکیه به دلیل مدل خاصی است که ارائه کرده است؛ مدلی که نه تنها در خاورمیانه بلکه در میان کشورهای قابل اعتنای در حال توسعه جهان از آن استقبال شده و احترام قابل‌توجهی برای مردم و کشور ترکیه کسب کرده است». وی در تمجید بیشتر از مدل ترکیه و در تعریف از راهی که عربستان پیموده، ادامه می‌دهد: «در حال حاضر ترکیه کشور مدل منطقه است و طبیعی است این کشور به نسبت کشورهایی که نتوانستند مدلی ارائه دهند، اعتبار بیشتری دارد. من فکر می‌کنم در نهایت قدرت سیاسی منطقه به عربستان و قدرت اقتصادی و دیپلماتیک به ترکیه منتقل می‌شود».
یک پیشنهاد خوب به آقای سریع‌القلم که معمولاً برای هر چیزی 30 ویژگی می‌شمارد این است که حالا از وی بخواهیم 30 ویژگی هم برای ترکیه امروز بشمارد. یک راهنمایی ساده به ایشان آن است که اولین ویژگی ترکیه را اینگونه بنویسیم: اگر شب خوابیدی و صبح بیدار شدی و دیدی کودتا شده،‌ چندان تعجب نکن. این یک امر طبیعی است و اینجا کشور کودتاهاست و طی چند دهه اخیر 5 کودتا در این کشور بروز کرده است!
توریسم یکی از بزرگ‌ترین محل‌های درآمدزایی ترکیه است ولی دومین ویژگی مهم برای کشور آتاتورک که احتمالاً آقای سریع‌القلم باید اشاره کنند این است که این صنعت پیشرفته ترکیه هم به شبی بند است و یک تمایل غربی‌ها برای جابه‌جایی قدرت در ترکیه از طریق کاملاً مسالمت‌آمیز و دموکراتیک(!) «کودتا» کافی است تا این صنعت را حداقل تا ماه‌ها به ورطه نزدیک به ورشکستگی بکشاند. سومین ویژگی مهم ترکیه آن است که با یک قهر غربی بخش بسیار مهمی از سرمایه‌های خارجی از این کشور رخت برخواهد بست و شاید به همین دلیل است که اردوغان به‌رغم چند جمله ضدصهیونیستی خود در یک کنفرانس اروپایی، با فشارهای آمریکایی‌ها و غربی‌ها مجبور شد اینک از آشتی کامل با صهیونیست‌ها سخن بگوید.  این ویژگی‌ها را به راحتی می‌توان تا همان عدد مورد علاقه آقای سریع‌القلم ادامه داد و ویژگی‌  چهارم را به این مساله اختصاص داد که دولت ترکیه بیش از آنچه غربی‌ها بپسندند نمی‌تواند سخن بگوید و حتی اگر تمام آنچه آنها خواستند بگوید،‌ باز هم نمی‌تواند امیدی به کرامت طرف مقابل داشته باشد بلکه ممکن است مانند ماجرای پیوستنش به اتحادیه اروپایی بشدت تحقیر هم بشود. اما در این مجال فرصت ادامه دادن تا رقم 30 نیست و این مساله را به خود آقای سریع‌القلم واگذار می‌‌کنیم.
مساله اصلی این است که این روشنفکران دقیقاً 2 الگوی منطقه‌ای برای توسعه ایران معرفی می‌کنند که سرنوشت هر دوی آنها هم‌اینک به صورت کاملاً شفاف پیش روی ما است. ترکیه به کشور کودتاها تبدیل شده و در جریان اخیر نیز حداقل تا ماه‌ها شبی آسوده از کودتای احتمالی سر به بالین نخواهد گذاشت. حتی واکنش اردوغان به کودتا هم بسیار درس‌آموز است؛ او اینک بهانه خوبی برای تسویه‌حساب سیاسی پیدا کرده و تا الان بیش از 6000 نفر را دستگیر کرده و تصویر شرم‌آوری از دموکراسی را نشان داده که برای امثال سریع‌القلم باید خجالت‌آور باشد.
‌ در مساله عربستان ماجرا از آفتاب نیز درخشان‌تر است. حقیقتاً سوال است که این روشنفکران با چه رویی «آل‌سعود»ی را الگوی توسعه معرفی می‌کنند که بزرگ‌ترین صادرکننده تروریسم در جهان است و جز نوچگی برای صهیونیست‌ها و کودک‌کشی در یمن و... کارنامه قابل عرضه دیگری ندارد.
همه اینها در حالی است که جمهوری اسلامی ایران برخلاف این کشورها و با هدایت‌های هوشمندانه‌ای که توسط رهبر معظم انقلاب صورت گرفته، اولاً مستقل است و آنچه بر زبان جاری می‌کند موضع خود ملت ایران است نه دیکته شده از سوی یک یا چند قدرت خارجی و ثانیاً امروز به پیشرفتی واقعی و البته بنیادی و زیرساختی دست یافته است که به یک شب و یک تب غربی وابسته نیست. پیشرفت‌های چشمگیر ایران در حوزه‌های نظامی و دفاعی، نانو، هسته‌ای، ‌پزشکی، علوم پایه و... همگی بومی و با اتکا به ظرفیت‌های درونی است و به همین جهت است که جمهوری اسلامی ایران امروز می‌تواند با سربلندی،‌ از موضع خود سخن بگوید و از هیچ قدرتی واهمه نداشته باشد.
تجربه ترکیه بار دیگر نشان داد تز توسعه برونزا (توسعه از طریق تبعیت از مستکبران) نه تنها پیشرفت پایداری را برای یک ملت به ارمغان نمی‌آورد، بلکه استقلال و امنیت آنها را نیز به مخاطره می‌اندازد. با این حال پیشرفت درونزا از طریق «جهاد کبیر» هرچند به تلاش بیشتری نیازمند است اما ثمره‌اش آن است که هم پیشرفتش حقیقی، پایدار و غیرحبابی است و هم استقلال و امنیت شما را تا حد بسیار زیادی تضمین می‌کند.

 


Page Generated in 0/0077 sec