printlogo


کد خبر: 160821تاریخ: 1395/4/31 00:00
4 تز در مقابل استکبار

کمیل احمدی: حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در یکی از مجموعه خطبه‌های دهه شصت‌شان که به تبیین اندیشه سیاسی اسلامی می‌پرداختند به بیان 4 نظریه یا «تز» در حوزه مبارزه و مقاومت در برابر استعمار و سلطه غرب می‌پردازند. در حقیقت اصطلاح «سازش رندانه» یکی از همین نظریه‌هاست که معظم‌له به صورت انتقادی از آن نام می‌برند. این خطبه که 3 مهر 66 ایراد شد از این جهت که یک سال پس از ماجرای «مک‌فارلین» و حدود 9 ماه پیش از پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت، اهمیت مضاعف دارد.
ایشان در آن خطبه با طرح این پرسش که در «نبرد تاریخی حق و باطل» بالاخره «این جنگ و نبرد همه‌جانبه و همیشگی به کجا خواهد رسید؟» 4 روش مختلف را با عنوان 4 «تز» متفاوت و متضاد از یکدیگر جدا می‌سازند. این 4 روش عبارتند از: «سازش»، «سازش رندانه»، «عصیان نومیدانه» و «مبارزه بابرنامه و امیدوارانه». به عبارت دیگر، ایشان علاوه بر آنکه میان 2 روش «عصیان نومیدانه» و «مبارزه بابرنامه و امیدوارانه» تفاوت می‌گذارند، همچنین میان روش «سازش» و «سازش رندانه» نیز فرق می‌نهند. تفاوت «عصیان نومیدانه» و «مبارزه بابرنامه و امیدوارانه» به طور کلی از نام آنها مشخص است و چون موضوع بحث این نوشتار نیست، از بیان آن صرف‌نظر می‌کنیم.
اما پیش از بیان روش «سازش رندانه» به بیان روش «سازش» می‌پردازیم که ضمن مقایسه آن دو، فهم بهتری از «سازش رندانه» به دست آوریم. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در توضیح تز سازش چنین می‌فرمایند: «آن دسته مردمی که زور، زر و قدرت پررویی (اعتماد به‌نفس) ندارند، در مقابل زورمندان و قدرتمندان تسلیم می‌شوند... [با این توجیه که] بالاخره آنها قدرتمندند و در مقابل قدرتمند باید تسلیم شد تا لااقل دل و محبت او را به دست آورد». ایشان نظر «سازش رندانه» را نیز چنین توضیح می‌دهند: «بعضی فکر می‌کنند ما نمی‌توانیم با قدرت‌ها بجنگیم... پس بیاییم در کنار آنها آرام‌آرام خودمان را در صحنه قدرت آنها بکشیم، رندی و زیرکی به خرج داده و یک چیزی از قدرت، ما هم ببریم». معظم‌له بعد از این توضیح می‌افزایند: این نظر نسبت به نظر قبلی «زشت‌تر و ناکام‌تر» است.
براین اساس اکنون باید به این پرداخت که سازش رندانه چیست؟ در بیان این موضوع، نکات زیر قابل تأمل است:
یک- سازش رندانه شامل افرادی می‌شود که یک دوره‌ای اهل مبارزه بوده‌اند اما اکنون برای حفظ موقعیت و منافع خویش، در پی کنار گذاشتن آن هستند. یعنی همان منافعی که از قِبَل مبارزه و روحیه انقلابی قبلی به دست آورده‌اند.
دو- برنامه آنها این است که به صراحت از پایان مبارزه سخن نگویند و با طرح برخی مسائل نمادین نشان دهند همچنان به مبارزه پایبند هستند اما در اصل، مبارزه را «پایان‌یافته» می‌دانند.
سه- در اینکه چرا آن را به صراحت اعلام نمی‌کنند می‌تواند علل متعددی دخیل باشد که برخی از آنها عبارتند از: ملاحظه افکار عمومی و یأس و نارضایتی نیروهای انقلابی و مذهبی.
چهار- این روش از این جهت به ریا و تظاهر آمیخته می‌شود، زیرا به تاریخ سپردن مبارزه و مقاومت در عین ایفای نقش و نمادهای ظاهری مبارزه آنها را به یک عنصر 2 چهره مبدل می‌سازد و از این جهت است که از نظر روش، سازش «زشت‌تر» تلقی می‌شود، زیرا سازشکاران اولیه دست‌کم اقرار و تصریح دارند اهل مبارزه نیستند اما اینان ضمن آنکه خود را مدعی مبارزه اظهار می‌کنند در عمل و برخی مواقع، پنهان سیاست سازش را پیش می‌گیرند.
پنج- اما همان‌طور که اصل سیاست سازش نمی‌تواند منافع عمومی جامعه را تأمین کند، این روش نیز ناکام است. افزون بر این که چون در خفا و پنهان صورت می‌گیرد و حرکت عمومی و افکار عمومی را نیز به عنوان پشتوانه به همراه خود ندارد، «ناکامی» آن بیشتر است.
شش- سازش رندانه در دوران پس از انقلاب پدیده جدیدی نیست و از همان آغاز و از دهه 60 وجود داشته است.
***
در مجموع باید گفت سازش رندانه با پذیرش «نظم الیگارشیک» بین‌المللی و در جهت تحکیم «نظم الیگارشی نوین» در داخل، جهت جلوگیری از خیزش جریان‌های انقلابی به این شیوه متوسل می‌شود تا در سکوت و بدون ایجاد جو اجتماعی، اهداف خود را پیش ببرد. در اینجا جامعه نامحرم تلقی شده و این انقلابی‌های سابق هستند که در پس نمادهای به ظاهر انقلابی و مبارزاتی، سیاست‌های خود را جلو می‌برند.


Page Generated in 0/0168 sec