عبدالباری عطوان*: در همان لحظات آغازین کودتای نظامی ترکیه، اخبار تحولات آن به مردم خاورمیانه که برای رفتن به خواب آماده میشدند، رسید. واکنشها نسبت به این حادثه متفاوت بود، برخی برای پیروزی این کودتا دست به دعا شدند و برخی دیگر برای ابراز شادی چنین اتفاقی پایکوبی کرده در حالی که برخی دیگر دست را بر قلب خود قرار داده و برای شکست این کودتا دعا کردند. همه این عکسالعملهای متفاوت نتیجه موضع آن اشخاص نسبت به رئیسجمهوری ترکیه و دخالتهای نظامی و سیاستهایش در منطقه است. شاید بتوان گفت رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه مرحله اول خطر را پشت سر گذاشته است و به سرنوشت متحد و دوستش محمد مرسی، رئیسجمهوری سابق مصر دچار نخواهد شد. ولی با دیدگاه چنگیز کاندار، نویسنده کهنهکار ترکیهای مخالفیم که میگوید چون اردوغان دنبالهرو اقدامات ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه است، تبدیل به پوتین دوم در منطقه میشود. باید بدانیم اردوغان به صورت کلی و بنیادین با پوتین متفاوت است؛ چرا که رئیسجمهوری ترکیه در مدرسه اسلامی تحصیل کرده در حالیکه پوتین از آکادمی دستگاه اطلاعاتی روسیه (کاگب) فارغالتحصیل شده است، اگرچه میان این دو وجه اشتراکهایی وجود دارد که بارزترین آنها این است که هر دو در هر جایگاهی که باشند چه نخستوزیر و چه رئیسجمهوری، قدرت مطلقه به آنها منتقل میشود و نقش اطرافیانشان ثانوی و در حاشیه است. روز چهارشنبه، کاری که اردوغان کرد یعنی اعلام حالت فوقالعاده و حکومت نظامی در ترکیه به مدت 3 ماه، حتی دوست وی، مرسی و حسنی مبارک در حین کودتا در کشورشان انجام ندادند. این تاکیدی بر این مقوله است که رئیسجمهوری ترکیه سیاست مشت آهنین را که از نخستین روز پس از کودتا در پیش گرفت، ادامه خواهد داد. این اقدام اردوغان ساعاتی پس از برگزاری نشست شورای امنیت ملی انجام شد. این بدین معناست که این تصمیم که طی جلسه چهارشنبهشب اتخاذ شد، بیتردید تنها تصمیم یا اقدام نیست، بلکه تصمیمات و گامهای دیگری نیز در راه هستند و بزودی اجرا خواهند شد. طبق قانون اساسی ترکیه، حالت آمادهباش زمانی اجرا خواهد شد که حادثهای طبیعی اتفاق بیفتد یا در زمان وقوع آشوب، تمرد و درگیریهای مسلحانه مانند جنگهای داخلی قابل اجراست و با آغاز حالت آمادهباش طبق قوانین حکومت نظامی رفتار خواهد شد. این یعنی دادن اختیارات گسترده به قوه مجریه مانند منع آمد و شد، اجرای بازداشت، به تعلیق درآوردن قوه مقننه (پارلمان) و صدور قوانین جدید. رئیسجمهوری ترکیه 5 روز پیش از اعلام حالت فوقالعاده در کشور حکومت نظامی را اجرا کرد، به طوری که 60 هزار نفر از دستگاه قضایی، اشخاص امنیتی و نظامی، مدرسان و دانشگاهیان را اخراج یا بازداشت کرد. همچنین اساتید دانشگاهها و خبرنگاران را ممنوعالسفر کرد، همه این اقدامات با بهانه از بین بردن جنبش کودتا و «پاکسازی» این کشور از عناصر آن انجام شد. مردم ترکیه، احزاب مخالف اردوغان، نمایندگان و رهبران سیاسی به دلیل پایبندی به دموکراسی و دولت مدنی، برای ابراز مخالفتشان با حکومت نظامی تظاهرات برگزار کردند. ملت ترکیه که در دورههای پیشین 4 بار کودتا را تجربه کرده و در آتش آن سوخته است، دیگر نمیخواهد به آن کابوس بازگردد؛ زیرا دموکراسی بد بسیار بهتر از حکومت نظامی است. حکومت دموکراسی ترکیه بویژه طی 10 سال اخیر و پیش از وخیم شدن اوضاع پس از مداخله نظامی این کشور در بحران سوریه، امنیت، ثبات و گشایش اقتصادی را برای مردمش به ارمغان آورده بود. دموکراسیای که میلیونها تن از مردم ترکیه برای حفظ آن به خیابانها ریختند این روزها با چالشی مواجه شده است؛ زیرا به صورت تدریجی و با حملات دستگیری، پاکسازی، حکومت نظامی و اعلام حالت فوقالعاده که ممکن است ماهها یا سالها به طول بینجامد، در حال تحلیل رفتن است. شک نداریم که اولویت مطلق اردوغان ریشهکن کردن طرفداران فتحالله گولن، مبلغ ترکیهای در تبعید و مقیم ایالت «پنسیلوانیا» است که اردوغان وی را به تروریسم و ایستادن پشت کودتای ناکام متهم کرده است. این اتهام بازی خطرناکی است که نتایج خوبی نخواهد داشت. باید متذکر شویم که اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» که رئیسجمهور ترکیه به آن وابسته است با نیمی از آرای رأیدهندگان به پیروزی رسید و نیم دیگر به او و دولتش رأی ندادند که این مساله منشأ خطر است.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب