محمد زعیمزاده: 1- شیخ اجل در باب فواید خاموشی حکایتی خواندنی دارد که میگوید: «بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه».
حمله تند و عصبی حسن روحانی به منابع درآمدی شهرداری تهران و به تبع آن پاسخ کنایهآمیز محمدباقر قالیباف به رئیسجمهور در باب اپوزیسیون بودن برخی مسؤولان به جای پاسخگویی، آن هم در اجلاس جهانی شوراها و شهرداریهای 2016 و جلوی چشم ناظران بینالمللی تا حدودی عجیب بود. کنش سیاسی 2 کاندیدای احتمالی رقابت انتخاباتی خرداد 96 دم دستیترین تحلیل برای بروز این دعوای مبتذل و چیپ سیاسی در یک محفل بینالمللی است که نگاه بیرونی را به وضع داخل کشور بدبین میکند. اشتباهی از جنس خطای استراتژیک روحانی روز قبل از مذاکرات هستهای که با بیان این مساله که «خزانه خالی است» تیم هستهای را با موضعی تضعیف شده پای میز مذاکره نشاند. اما آیا بازی با منافع ملی در یک اجلاس بینالمللی به بهانه رقابت انتخاباتی میتواند دلیلی قانعکننده برای این افتضاح بینالمللی باشد؟
2- البته اقدام برای طرح معضلات و دعوای سیاسی - حزبی در مذاکرات و جلسات بینالمللی امری مسبوق به سابقه است.
...« ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا در انتخاباتی که در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای2004 و 2005 (83 و 84) توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند».
این بخشی از درددلهای محمدجواد ظریف با هاله اسفندیاری، مدیر بخش مطالعات خاورمیانه «اندیشکده وودرو ویلسون» در بحبوحه مذاکرات هستهای در نیویورک است، ظریف البته در جریان مذاکرات سالهای 82 و 83 هم سابقه درددلهای اینچنینی با محمد البرادعی درباره عواقب احتمالی شکست خوردن مذاکرات و قدرت گرفتن جریان رقیب در انتخابات ایران را دارد.
3- هر عقل سلیم و هر نفس دلسوزی میداند گره زدن زلف منافع ملی با مطامع «حزبی ـ انتخاباتی» امری مذموم است اما با نگاهی به اوضاع سیاسی دولت به نظر میرسد مشاوران سیاسی دولت جناب روحانی تلاشی نو برای تغییر فضای افکار عمومی در جهت فرار از آثار اجتماعی بحران فیشهای نجومی و پاسخ به ناکارآمدیهای اقتصادی پسابرجامی آغاز کردهاند. جناب آقای روحانی با ادعای تخصص و تبحر در حوزه امنیت ملی و روابط بینالملل احتمالا از مضرات طرح معضلات و مشکلات داخلی جلوی چشم ناظران بینالمللی آگاهی دارند. دولت جناب روحانی که وزرا و مشاوران مستفرنگش هر از گاهی کباده پرستیژ و کلاس بینالمللی میکشند حتما خیلی اوضاع را پس دیدهاند که هزینههای تشبث به حشیش بازی با منافع ملی را پذیرفتهاند، البته به نظر نگارنده مشاوران دولت مسیر اشتباهی را برای حل مشکل ریزش پایگاه اجتماعی پیشنهاد دادهاند.
4- بیایید خودمان را به جای مخاطبی بگذاریم که این روزها در گرمای طاقت فرسای تهران در ساعات شلوغ آمد و شد، واگنهای شلوغ و جانفرسای مترو را تجربه میکند و شب پای تلویزیون یا شبکههای اجتماعی دعوای کودکانه و مبتذل دولت با شهرداری بر سر تراکمفروشی شهرداری و عدم تخصیص بودجه مترو توسط دولت را به نظاره مینشیند، دعوایی که مختص دیروز و امروز نیست و عمری چند ده ساله دارد؛ آیا حق ندارد پس از مدتی به این نتیجه برسد که چپ و راست و کارگزار آنچه برایشان مهم است نه حل مشکلات مردم بلکه تامین منافع سیاسی خود است؟ مخاطب ما حتی اگر جواب صددرصدی برای سوالهای بالا پیدا نکند، درصدی نگاه و حس منفی در ذهنش تهنشین میشود و ایراد مشاوران جناب رئیسجمهور اینجاست که هنوز باور نکردهاند بخشهای قابلتوجهی از مردم، دولت جناب روحانی را نماد وضع موجود میدانند. اشتباه محاسباتی مشاوران جناب روحانی اینجاست که نمیدانند با بر سرشاخ نشستن و بن بریدن نمیتوانند مشکلات انتخاباتی خود را حل کنند.