printlogo


کد خبر: 161042تاریخ: 1395/5/4 00:00
باورهای دینی و کنترل مصرف‌گرایی
نقش خانواده در اقتصاد مقاومتی

حمید   مظاهری‌تبار*: قدرت‌های استکباری در جریان چالش با نظام جمهوری اسلامی ایران که ریشه در ماهیت ضداستکباری تشکیل‌دهنده این نظام دارد، سعی در تضعیف، منزوی کردن و از پا انداختن آن دارند. جبهه استکبار از ابتدای شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران همواره با توسل به حربه‌های مختلف در زمینه‌های نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تمام تلاشش را جهت پیشبرد اهداف خود داشته و در دوره‌های مختلف بنا‌ به شرایط، اقدامات خود را در زمینه‌ای خاص متمرکز کرده است. در سال‌های اخیر نیز اقتصاد تبدیل به اصلی‌ترین حوزه فعالیت‌های ضدایرانی سران استکبار شده و آنان سعی دارند اقتصاد کشور را از طریق مبادلات خارجی از پای درآورند و  بدین وسیله روح توانمند نظام مقدس جمهوری اسلامی را از کالبد آن خارج کرده و با دمیدن روح شیطانی خود، آن را به ناکجاآباد بی‌هویتی سوق دهند، از این رو باید با اتخاذ تدابیر مناسب بر این چالش فایق شد که رهبر معظم انقلاب با طرح اقتصاد مقاومتی و تاکید پیاپی بر تحقق و عملیاتی شدن آن، تدبیری مناسب را در راستای رفع این چالش برای جامعه سرمشق کردند.
تعریف اقتصاد مقاومتی
این موضوع چنانکه از قید اضافی مقاومت پیداست، از مقوله دفاع در کشمکش‌های اقتصادی است و چنانکه در تعاریف آمده روشی است برای مقابله با تحریم‌ها علیه یک منطقه یا کشور تحریم‌شده، در شرایطی که صادرات و واردات هیچ کدام برای آن کشور مجاز نیست. در اقتصاد مقاومتی، اولویت نخست تحلیل نقطه‌های فشار است، یعنی بررسی کنیم قدرت خارجی در استفاده از حربه‌های اقتصادی روی چه مسائلی حساسیت دارد تا از طریق شناخت این نقاط، ضعف‌ها را به قوت، و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. بنابراین در رأس هرم سیاست اقتصاد مقاومتی، تشخیص حوزه‌های فشار و تلاش برای کنترل و بی‌اثر کردن آنهاست. برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی، باید وابستگی‌های خود را با تأکید بر تولید داخلی و تلاش برای خوداتکایی، به‌تدریج کاهش داد تا در نهایت به نقطه صفر برسد. مهم‌ترین شیوه ابزاری در اقتصاد مقاومتی و مقابله با کارتل‌ها و دلالان اقتصادی دشمن، مردمی کردن اقتصاد و همچنین مصرف و خرید تولیدات داخلی به وسیله مردم است، زیرا رونق تولید و سرمایه‌گذاری درگرو استقبال خانواده‌ها از تولیدات داخلی است و آنها نقشی اساسی در شکل‌گیری و به ثمر نشستن اقتصاد مقاومتی ایفا می‌کنند. در ضمن به این نکته باید توجه داشته باشیم که اگر نتوانیم زمینه‌های سرمایه‌گذاری مطمئن را در کشور فراهم آوریم، نه‌تنها نسبت به جذب سرمایه‌گذاران خارجی ناتوان خواهیم بود، بلکه سرمایه‌گذاران داخلی را نیز از دست خواهیم داد. طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، هدف در اقتصاد مقاومتی استفاده از توان داخلی و مقاومت در مقابل تحریم‌ها با ایجاد کمترین بحران است. به تعبیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اقتصاد مقاومتی برای کشور در هر شرایطی اعم از تحریم یا غیرتحریم ضروری است و این به معنای آن است که بنیان اقتصادی کشور باید به‌گونه‌ای ساماندهی شود که تکانه‌های جهانی در آن اثرگذار نباشد. بر این اساس، مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختی‌ها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی، شرط لازم تحقق اقتصاد مقاومتی است. در استراتژی اقتصاد مقاومتی تمام عوامل اقتصادی، اعم از دولت، تولیدکنندگان و خانوارها وظایفی را عهده‌دار می‌شوند که در این مطلب نقش خانواده به‌عنوان یکی از عوامل موثر در اجرایی‌ شدن سیاست‌های مربوط به اقتصاد مقاومتی مورد بررسی قرار می‌گیرد و اقداماتی که از طریق آن خانواده‌ها می‌توانند نقش موثر خود را در اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی انجام دهند بیان می‌شود. خانواده‌ها از 2 طریق عمده که الگوی مصرف و همچنین تأمین سرمایه از طریق پس‌اندازهاست، بر اقتصاد اثر می‌گذارند و همین 2 عامل نیز ابزارهای خانوارها در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی است.
الف- مصرف
از جهت مصرف، برنامه‌ریزی جهت مدیریت بهینه مصرف وظیفه اصلی خانواده‌هاست که این مطلب در کوتاه‌مدت و بلندمدت دارای الزاماتی است که اولین نکته قابل توجه در کوتاه‌مدت جذب پس‌اندازهاست. در این زمینه باید به این نکته اشاره کرد که از جمله عوامل اصلی مصرف نامتعادل خانوار، فقدان مکانیسمی برای جذب پس‌اندازهای خرد آنهاست. گروه‌های متوسط جامعه معمولاً سرمایه‌های خُردی در دست دارند که به واسطه عدم جذب در بازارهای مالی، در نهایت به مصرف مسافرت‌های پی در پی و پرهزینه، تعویض‌های مکرر لوازم خانگی و خرید لوازم لوکس غیرضروری منجر می‌شود، بنابراین اولین راهبرد کوتاه‌مدت در زمینه مدیریت مصرف خانواده، ایجاد مکانیسم جذب سرمایه‌های خرد توسط بازار (بویژه بازارهای مالی) است. نکته دیگری که در کوتاه‌مدت در راستای مدیریت بهینه مصرف، توجه به آن ضروری است، جهت‌دهی به مدگرایی است، زیرا مساله پیروی از مد در عصر کنونی، اگر قابل مهار نباشد، بی‌تردید قابل هدایت است. بی‌توجهی و عقب‌رفت نهادهای مبلغ سبک زندگی اسلامی، و حضور کمرنگ یا بیرنگ آنها در اینجا بخوبی خود را نمایان می‌کند تا جایی که حتی برخی کودکان و نوجوانان ما عکس قهرمانان داستان‌های غربی و شرقی را روی کیف مدرسه خود می‌پسندند. اگر تولیدکنندگان داخلی بتوانند با برندسازی، افزایش تنوع و کیفیت محصول وارد بازار مد شوند، نه‌تنها با استقبال خانواده‌ها، به رشد درآمد ملی کمک می‌کنند، بلکه وابستگی کنونی به واردات کالاهای مصرفی کاهش خواهد یافت. در بلندمدت نیز بهره‌گیری از الگوی مصرف اسلامی لازمه تحقق اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی است. مدیریت بهینه مصرف خانوار زمانی تحقق می‌یابد که الگوی مصرف فعلی حرکت کند و اصلاح شود. اهمیت «الگوی مصرف اسلامی» خانواده به سمت وجود الگوی مصرف صحیح تا جایی است که از نظر علمی، اولین و مهم‌ترین قدم برای اصلاح نظام اقتصادی، اصلاح الگوی مصرف است، زیرا غایت تولید کالا و خدمات در یک کشور مصرف آنهاست. از این رو، حاکمیت مصرف‌کننده بر اقتصاد یک امر عقلایی است. بنابراین اصلاح الگوی مصرف خانوار سرآغازی برای اصلاح تولید و به طور کلی، اصلاح نظام اقتصادی است. بر این اساس، می‌توان اصلاح الگوی مبتنی بر الگوی مصرف اسلامی را راهبرد بلندمدت در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی دانست.
 ب- پس‌انداز
از جهت پس‌انداز نیز رشد پس‌انداز در اقتصاد و تبدیل پس‌انداز به سرمایه‌گذارى در امر تولید و ایجاد اشتغال عامل کلیدى در مسیر توسعه اقتصادى است. آینده‌نگری نیز یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی است که در بعد اقتصادی با پس‌انداز از درآمد امروز برای شرایط نامعلوم پیش رو تبلور می‌یابد. هر چند این امر در کشور ما با مفهوم پس‌انداز برای روز مبادا از گذشته در بین خانواده‌ها وجود داشته است ولی در چند دهه اخیر با گسترش پدیده شهرنشینی و در پی آن غلبه فرهنگ مصرف‌گرایی بر فرهنگ پس‌انداز، روز به روز کمرنگ‌تر شده است. آنچه بیش از خود پس‌انداز اهمیت دارد، چگونگی این پس‌انداز است، چرا که تنها با پس‌انداز به شیوه مناسب است که این پس‌اندازها در قالب سرمایه می‌تواند در مسیر صحیح خود به کار گرفته شود و در غیر این صورت در شرایطی که وضعیت مناسبی برای پس‌انداز و سرمایه‌گذاری تعریف نشده باشد، منابع مالی حاصل از این طرح به بازار مصرف سرازیر می‌شود که این امر حاصلی جز افزایش لجام‌گسیخته مصرف را در پی نخواهد داشت. در اقتصاد کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، مشکلات متعددی در راه جمع‌آوری و هدایت پس‌انداز به سمت سرمایه‌گذاری وجود دارد. یکی از مهم‌ترین این مشکلات آن است که خانوارها، پس‌اندازهای خود را در راه غیرتولیدی به کار می‌گیرند. از جمله موانعی که در اقتصاد کشور مانع رشد پس‌انداز و سرمایه‌گذاری شده است، بالا بودن نرخ تورم است. در چنین شرایطی افراد ترجیح می‌دهند به جای آنکه با سپرده‌گذاری در بانک، شاهد کاهش ارزش پول‌شان در مقابل تورم حاکم بر جامعه باشند، آن را صرف خرید کالا کنند. در واقع برای مردم به تجربه ثابت شده خرید زمین و طلا و فعالیت‌های مشابه آن در محیط تورمی منفعت بیشتری دارد، به طوری که اوراق بهادار با سودهای بالا نیز نمی‌تواند در چنین شرایطی به‌خوبی سرمایه‌های کوچک را جذب کند. راه‌هایى براى افزایش انگیزه پس‌انداز می‌توان در نظر گرفت که عبارتند از: تقویت فرصت‌هاى سرمایه‌گذارى خرد همراه با تبلیغ آثار مثبت آن در اقتصاد خانواده، همچون تقویت بازار بورس اوراق بهادار و سرمایه‌گذاری در این بازار، که مهم‌ترین بخش بازار سرمایه کشور را شکل می‌دهد و به‌عنوان رکن اساسی بازار تشکیل سرمایه، جذب و هدایت نقدینگی سرگردان و پراکنده جامعه به مسیرهای بهینه است. البته توجه خانواده‌ها به این بازار نیاز به تبلیغ و فرهنگسازی در درازمدت دارد. چرخه سرمایه‌گذارى در بسیارى از موارد طولانى و پرفراز و نشیب است. کوتاه کردن مسیر سرمایه‌گذارى و برداشتن موانع سرمایه‌گذارى می‌تواند عرضه سرمایه توسط خانوارها را تقویت کرده و نرخ مصرف غیرضرورى را کاهش دهد. هر چه مشکلات سرمایه‌گذارى کاهش پیدا کند انگیزه سرمایه‌گذارى بالا و جذابیت آن بالاتر می‌رود و در عوض جذابیت مصرف غیرضروری کاهش و در نتیجه این آثار را در پی خواهد داشت. کاهش نرخ مصرف کالاهاى غیرضرورى، کاهش نرخ گردش مالى و سرمایه در فعالیت‌هاى دلالى بازرگانى، افزایش صادرات به دلیل قبضه شدن مصرف در داخل و امکان صدور کالاى بیشتر به خارج، تقویت و توسعه تعاونی هاى تولیدى و تشویق افراد به مشارکت فعال در تعاونى‌ها، کاهش فشار تورمى در بازار داخلى و همچنین رشد جذابیت سرمایه‌گذارى، از مواردی است که سبب رشد جذابیت پس‌انداز می‌شود. با توجه به موارد یادشده این نتیجه به دست می‌آید که جایگاه خانواده‌ها در راستای اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی، به مسأله مدیریت بهینه مصرف و اصلاح الگوی آن، و اهمیت دادن به پس‌انداز در خانواده، به‌عنوان 2 راهبرد بلندمدت در اقتصاد مقاومتی وابسته است، زیرا اولاً خانواده تنها منبع عرضه‌کننده منابع انسانی است، ثانیاً خانواده‌ها می‌توانند با مدیریت بهینه منابع مالی خود و همچنین آموزش به فرزندان نقش چشمگیری در تحول اقتصادی و شکوفایی اقتصاد در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور داشته باشند. ثالثا از آنجا که الگوی مصرف خانواده ارتباط تنگاتنگی با باورها و ارزش‌های اساسی و هنجارهای پذیرفته‌شده اجتماعی دارد، تغییر آن زمان‌بر و نیاز به برنامه‌ریزی و کار مداوم فرهنگی در بلندمدت دارد. براین اساس، تقویت باورهای دینی و بهره‌گیری از آموزه‌های اسلامی در باب مصرف و پس‌انداز می‌تواند نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف خانوار داشته باشد. رابعا در کوتاه‌مدت نیز از طریق آسان‌سازی جذب پس‌اندازهای کم خانواده‌ها و تغییر هر چند ناچیز الگوی مصرف کنونی خانوار و در نتیجه کاهش آهنگ رشد مصرف کالاها و صرفه‌جویی در هزینه واردات کالاهای مصرفی غیرضروری، می‌توان انباشت سرمایه در کشور را تسریع کرد و از این طریق امکان افزایش ظرفیت‌های تولیدی را فراهم آورد و گام‌های هر چند کوتاهی را برای رفتن به سمت اقتصاد مقاومتی برداشت.
*کارشناس ارشد علوم اقتصادی
 


Page Generated in 0/0095 sec