printlogo


کد خبر: 161248تاریخ: 1395/5/10 00:00
به بهانه جدال پپ و کونته
فراتر از حد تصور

 
ریچارد جالی: گوآردیولا بدون اینکه همیشه هدف اولش را پیروزی در نظر گرفته باشد، 73 درصد بازی‌هایش را تا امروز برده است. او مربی بهترین تیم باشگاهی تاریخ فوتبال، با زیباترین فوتبال، یعنی بارسلونای 2009 تا 2012 بوده است. در سوی دیگر کونته رهبری ایتالیایی را به عهده داشت که ازش به عنوان ضعیف‌ترین تیم نیم قرن اخیرشان یاد می‌کردند، تیمی که در یورو 2016 اسپانیایی، که هنوز بازیکنان و سبکش تحت تاثیر گوآردیولا است، را با استادی شکست داد. این فصل هر دو مربی برای نخستین‌بار لیگ برتر را تجربه می‌کنند. رومن آبراموویچ که تلاشش برای شکار گوآردیولا به نتیجه نرسید، کونته را به استمفوردبریج آورد و منچستر سیتی بالاخره بعد از 4 سال به هدف بزرگش برای ساختن بارسلونایی دیگر رسید. حضور کونته و گوآردیولا باعث تاکتیکی‌تر شدن لیگ برتر و تاثیر بیشتر نیمکت‌ها در نتایج بازی‌ها می‌شود. اما رویکرد این دو تاکتیسین بزرگ در مواجهه با این چالش جدید چه خواهد بود؟ آیا کونته و گوآردیولا از همان متدهایی که برای‌شان قهرمانی‌های سری آ، لالیگا و بوندس‌لیگا را به همراه آورد در تلاش برای فتح لیگ برتر استفاده خواهند کرد؟ یا خودشان را با شرایط لیگ برتر و فوتبال انگلیسی مرسوم‌تر تطبیق خواهند داد؟ گوآردیولا که به نظر می‌رسید برای تغییر بنیادی به سیتی آورده شده، فعلا نشان داده تا پیدا کردن ریتم و روند پیروزی‌های پیاپی برای تیمش قصد ندارد از ایده‌های ابداعی و تجربی رادیکالش استفاده کند. در بازی مقابل دورتموند فرناندینو را در مرکز خط دفاعی دیدیم، خط دفاعی که در دقایقی
3 نفره بود. اما بعید است فعلا در سیتی خبری از 3-4-3، 2-4-1-3، 1-3-3-3 و 2-5-3 باشد. گوآردیولا اکثر دقایق 2 بازی اولش را با سیستم 1-3-2-4، سیستم اصلی مانوئل پیگرینی، بازی کرد. در این سیستم فول‌بک‌های سیتی نیازی به بازی قطری و هجومی دیوید آلابا و رافینیا نخواهند داشت. با این حال، نوع استفاده‌ گوآردیولا از 1-3-2-4 متفاوت خواهد بود. یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های بایرن گوآردیولا نسبت به بایرن یوپ هاینکس، فاصله‌ خط دفاعی تا دروازه بود. میانگین این فاصله در آخرین فصل هاینکس 36 یارد بود، عددی که در اولین فصل گوآردیولا به 45 یارد رسید. پس از سیتی گوآردیولا هم می‌توانیم چنین انتظاری را داشته باشیم و این به معنای بیشتر شدن وظیفه‌ جو هارت و لزوم بازی‌اش به عنوان یک سوئیپر، مثل مانوئل نویر و ویکتور والدس است. سیتی گوآردیولا از منظری دیگر راهی که پیگرینی شروع کرده بود را ادامه خواهد داد. تحت رهبری روبرتو مانچینی وینگرهای سیتی معمولا داوید سیلوا و سمیر نصری بودند، وینگرهایی که مدام در عرض و رو به مرکز حرکت می‌کردند. اما پیگرینی فصل پیش با استفاده از رحیم استرلینگ و خسوس ناواس بازی مستقیم و طبیعی‌تری از وینگرهایش گرفت. چیزی که گوآردیولا همیشه از وینگرهایش خواسته باز کردن بازی و عرض دادن به زمین تا جای ممکن، حداقل تا رسیدن به یک سوم دفاعی حریف بوده. او می‌تواند در سیتی با استفاده از نولیتو و دیگر خرید احتمالی‌اش، یعنی لیروی سانه، این ایده را پیاده کند. این سیستم باعث می‌شود تا سیلوا به مرکز زمین منتقل شود و شاید نقش شماره‌ 9 کاذب را برای سیتی بازی کند. این پست که از ابداعات اصلی گوآردیولا بود و با لیونل مسی در بارسلونا به اوج خودش رسید، البته در بایرن‌مونیخ، به خاطر داشتن یک شماره‌ 9 کلاسیک، یعنی رابرت لواندوفسکی، کمتر مورد استفاده قرار گرفت. در سیتی هم گوآردیولا سرخیو آگوئرو را به عنوان مهاجمی کلاسیک دارد و بعید است از او در ترکیب اصلی استفاده نکند. اما سوال اینجاست که در غیاب آگوئرو تصمیم او برای خط حمله‌اش چه خواهد بود. گزینه‌ای که از همین حالا می‌توانیم کنارش بگذاریم بازی کردن کلیچی ایهناچو پشت آگوئرو که پیگرینی در اواخر فصل پیش به آن روی آورده بود، است و این دقیقا نقطه‌ای است که گوآردیولا و کونته را از هم جدا می‌کند. کونته همیشه به زوج‌های خط حمله اعتقاد داشته است، از باری گرفته تا یوونتوس تا ایتالیا. او احتمالا در چلسی از زوج دیگو کاستا و میچی باتشوایی استفاده خواهد کرد و سنت 12 ساله‌ این تیم را تغییر خواهد داد. چلسی از شروع دوران اول ژوزه مورینیو بدین سو همیشه عادت به بازی با یک مهاجم مرکزی داشته است، به جز دوران کوتاهی که آبراموویچ با خرید آندری شوچنکو، مورینیو را مجبور کرد از او کنار دیدیه دروگبا استفاده کند. حتی دورانی که نیکلا آنلکا هم با دروگبا در ترکیب اصلی قرار می‌گرفت معمولا نقش بال راست را داشت.نکته‌ دیگر خط دفاعی چلسی است. از سال 1989 بدین سو هیچ تیمی با سیستم 3 دفاعه موفق به فتح لیگ برتر نشده است، سیستمی که کونته از آن در یوونتوس و ایتالیا استفاده می‌کرد. 

Page Generated in 0/0059 sec