printlogo


کد خبر: 161427تاریخ: 1395/5/13 00:00
بارقه‌های امید در حوزه سرود
بانگ آزادی از خاوران

گروه فرهنگ و هنر: اشاره اخیر رهبرانقلاب درباره تقویت سرودها و سروده‌های انقلابی، انگار جان تازه‌ای به این مهم داده است. این روزها در محافل ادبی، شاعران و اهل نوا بیشتر از قبل درباره سرود حرف می‌زنند و علاقه‌مندان امیدوارند در این حوزه اتفاقات تازه‌ای بیفتد. به گزارش «وطن امروز»، بارقه‌های امید برای شکل‌گیری و انسجام وضعیت سرود دیده می‌شود. برخی البته فضای امروز را بسیار مطلوب‌تر از قبل و البته فاصله‌دار با فضای آرمانی می‌دانند. سیدمحمدمهدی شفیعی در بخشی از گفت‌وگوی خود با «وطن امروز» درباره وضعیت فعلی سرود می‌گوید: «نسبت به قبل، امروز خیلی بهتر است. امروز چند موسسه و فضای خوب انقلابی داریم که کار می‌کنند و دغدغه دارند. شما بسامد کارهایی که در 5-4 سال اخیر و بویژه بعد از فتنه در زمینه موسیقی انقلاب و سرود عرضه شده را با قبل از فتنه مقایسه کنید.  با توجه به اینکه نسبت به اول انقلاب تا فتنه، ما از نظر زمانی بعد از فتنه مدت کمتری را طی کردیم اما من فکر می‌کنم بسامد قابل توجهی است. جریان‌هایی که پیگیرند هم کم نیستند اما این نقطه آرمانی نیست و با نقطه مطلوب خیلی فاصله داریم. شما از یک طرف میزان پیشرفت شعر ما را و میزان اشعاری که در این زمینه‌هاست با میزان کارهای تولیدی مقایسه کنید! خیلی فاصله داریم. شاید به ازای هر 20-10 کار موفق در زمینه شعر یکی به مرحله تولید برسد. تازه اگر خوب توزیع و ترویج شود. من فکر می‌کنم چند برابر کارهای تولیدی موجود، آثار خوب داریم که هنوز زمینه مناسبی که بخش زیادی از اینها را بشود استفاده کرد فراهم نشده است». وی همچنین درباره حمایت‌ها از این حوزه معتقد است به جای موازی‌کاری و سطحی‌کاری و سپردن کارها به دست افراد غیرکارشناس از سرودهای انقلابی و سازمان‌های مردمی توسط وزارت ارشاد و دولت حمایت شود،  تا در کنار رشد کمی آثار تولیدی، شاهد رشد کیفی این آثار نیز باشیم. البته سروده‌هایی که در راستای فضای انقلابی ساخته می‌شوند، واجد برخی ویژگی‌ها هستند و البته برخی قواعد را رعایت نمی‌کنند که قطعا در این حوزه باید با کارشناسان امر مشورت کنند تا به دقتی مناسب در تولید اثر برسند.  رضا مهدوی، ‌مؤلف، مربی و کارشناس موسیقی و سرود که سال‌ها در تولید و آموزش سرود در مدارس ابتدایی و راهنمایی تحصیلی سابقه دارد و هم‌اکنون نیز در برخی مدارس تهران مربی تربیت شنوایی و سرود مدارس و همین‌طور مدرس در مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان است، در بخشی از یادداشت خود که در فارس منتشر شده است، می‌نویسد: سرود یکی از انواع  «کاربردی» موسیقی همراه با کلام (و گاه بی‌کلام) است. یک «گونه» یا یک «ژانر» نیست. بیشتر یک نوع قالب اجرایی است. با مشخصات فنی معین که می‌تواند مرزهای همیشگی خود را هم گهگاهی نادیده بگیرد و به قالب‌های دیگر نزدیک شود. این ماجرا هنگامی اتفاق می‌افتد که عوامل متعددی دست به دست هم می‌دهند. مثلاً درباره اثر معروف «ای شهید مطهر» تعیین مرز بین سرود و آهنگ- ترانه اندکی دشوار است. مسلم است که این اثر، با نام «سرود» به عرصه اجرا و پخش آمده (مثل بسیاری دیگر از آثار که بعد از انقلاب در دهه 60 و 70 گویندگان صداوسیما می‌گفتند این سرود را بشنوید!) و با کاربردهای یک آهنگ- ترانه مقبول عام، در حافظه مردم و تاریخ عصر خود نفوذ کرده و در آن جای گرفته است. بخشی از این ماندگاری هم به نغمه و هم به کلام و هم به اجرای گرم و معتقدانه خواننده ارجمند آن مربوط می‌شود و بخش دیگر به کاریزمای اجتماعی و سیاسی شخص شهید مرتضی مطهری که قبول عام و خاص را با هم داشت و ترور ایشان در شرایط سراپا ملتهب اوایل انقلاب ضربه‌ای بزرگ به جامعه انقلابی آن روزگار ایران محسوب می‌شد. مطلبی که امروز بعد از 37 سال قابل تردید نیست، این است که خاطره آن دانشمند روحانی با این کلام آهنگین، طوری پیوسته است که دیگر جداشدنی نیست.  این کارشناس حوزه سرود در ادامه درباره جمعی بودن سرود نیز می‌نویسد: یکی از شاخصه‌های مهم سرود، کار جمعی است و نباید تکخوانی باشد. اگر اثری کاملاً با فرم سرود طراحی و ساخته شود اما نوع ارائه آن در اشکال گوناگون پاپ و همراه با تکخوانی باشد از شاکله موقعیت سرود خارج می‌شود. نمونه‌ها بسیار هستند و قابل بررسی. این همان موضوعی است که در ابتدا قصد ورود بدان را داشتم: احیای روحیه جمعی و تشویق استعدادها برای استفاده از یک قالب متأسفانه فراموش شده در موسیقی باکلام، جهت خلاقیت هنری و انتفاع جامعه از آن، اما همان طور که گفته شد، در ابتدا نیازمند تجدید باورها و دگرگون کردن ذهنیت‌های‌مان هستیم. مهدوی در بخش دیگری از یادداشت خود به آسیب‌شناسی فضای رسانه‌ای در سرود نیز می‌پردازد و می‌نویسد: در گذشته‌ای نه چندان دور، عنوان «سرود»، بیجا و بی‌تناسب به تمام گونه‌ها و تمام کاربردهای موسیقی اطلاق می‌شد. صرفاً برای اینکه نام موسیقی را نبرند و حساسیت‌های تاریخی نسبت به موضوع مورد تحریم را بیدار نکنند! حتی نام اداره موسیقی کشور با عنوان «مرکز سرود و آهنگ‌های انقلابی» تغییر کرده بود. در حالی که با بازیابی عنوان اولیه‌اش در نیمه دوم دهه 70 باید در کنار دیگر واحدها واحدی به نام سرود و آهنگ‌های انقلابی در دل مرکز موسیقی جای می‌گرفت تا بدین‌گونه به نوعی در صیانت سرود و سروده‌ها و آهنگ‌های انقلابی برای نسل جدید حرفی برای گفتن باقی بماند. نتیجه اینکه ذهنیت عمومی، به جای فرهنگسازی و فرهنگ‌پذیری، دچار آشفتگی شد و این اغتشاش از مصداق به معنا رسید و هیچکدام از نام‌ها و فرم‌های موسیقایی به‌درستی شناسایی نشد. بیش از ممنوعیت و حصر و بند، نیاز به کار نظری و عملی (به طور موازی) بود و نباید مسؤولان همه چیز را این‌طور مقطعی و گذرا می‌دیدند. شاید درست‌تر بود به جای این همه تبلیغ و شعار درباره غرب‌گریزی و غرب‌ستیزی (که به‌واقع روی دوم سکه غرب‌شیفتگی‌های بدون شناخت است) سعی می‌شد بیشتر بیاموزیم و از تجربه برخی از کشورهای پیشرفته مشرق زمین استفاده می‌کردیم. همین حالا در فضای موسیقایی برخی از این کشورها صدها و هزاران قطعه سرود تولید می‌شود و برخی از آنها دارای کیفیت‌ والای هنری و ماندگاری‌ تاریخی و اجتماعی هستند و سفارش‌دهنده و حتی حمایت‌کننده از آنها فقط دولت نیست بلکه بخش خصوصی و مردم و انجمن‌های مردم‌نهاد است. مضامین و مناسبت‌های آنها بی‌اندازه متنوع است؛ از وصف حال و بزرگداشت شخصیت‌های محبوب سیاسی، نظامی، هنری، فرهنگی و ورزشی تا تکریم مظاهر فرهنگی، تاریخی، ثروت‌های اقلیمی و جغرافیایی آن. هنرمندان می‌سازند، مردم استقبال می‌کنند. بخش‌های خصوصی و دولتی سرمایه می‌گذارند و رادیو و تلویزیون آنها به جای ممیزی‌های بی‌پایه و اساس، برای انتخاب بهترین‌ها معیار می‌گذارد و با پخش مکرر به این چرخه مثبت یاری می‌کند، ما با این همه شعار و ادعا چه کرده‌ایم؟! حتی مقابله می‌کنیم با طرح جشنواره «ملی سرود»! متأسفانه صداوسیمای ما بعد از دهه 60 تیشه به ریشه موقعیت سرود زد و با عدم پخش آنها جایگاهش را نزد مردم به فراموشی سپرد. آموزش‌وپرورش به تبع نگاه رسانه‌زده مثل بسیاری از مدیریت‌ها در عرصه‌های دیگر، دانش‌آموزان را به تولید گونه‌هایی از موسیقی پاپ تقلیدی سرازیر کرد و سرود جنبه نمایشی و جشنواره‌ای درون‌سازمانی در مقیاس پایین یافت. به نظر می‌رسد ادامه آسیب‌شناسی‌ها و طرح چالش‌ها، دغدغه‌ها و تجربه‌های موجود در این حوزه موجب می‌شود فعالیت‌هایی که در آینده و پس از تاکید رهبر انقلاب تقویت خواهد شد، کارشناسانه‌تر و با توجه به فضای مخاطب و جامعه کنونی ایران صورت گیرد. رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با شعرا با تاکید بر اهمیت سرود گفته بودند: «به نظر من سرود یک نوعی از شعر بسیار پرتأثیر است، اثرگذار است. از بسیاری از انواع شعر، شاید بگوییم از همه‌ انواع شعر اثرگذاری‌اش بیشتر است؛ یعنی گسترش اثرگذاری و سرعت اثرگذاری آن بیشتر است. فرض کنید اگر ما یک سرود مناسبی مناسب با وضع زمان داشته باشیم که این را جوان‌ها در اردوها بخوانند، مثلاً یک مشت جوان در کوهنوردی که می‌روند با همدیگر بخوانند؛ در اجتماعاتی که هست بخوانند؛ فرض کنید یک مشت جوان در راهپیمایی بیست‌ودوم بهمن همان سرود را بخوانند. اینها خیلی چیزهای مهمی است، اینها تکرار معارف و گسترش دادن معارفی است که ما احتیاج به گسترش آنها داریم. سرود این کار را می‌کند و زود هم اثر می‌گذارد. فرهنگسازی می‌کند؛ یکی از خصوصیات سرود این است که در جامعه فرهنگسازی می‌کند و سطح هم نمی‌شناسد؛ یعنی از سطوح بالای معرفتی و علمی و مانند اینها تا سطوح عامه‌ مردم همه را با سرعت فرامی‌گیرد که ما این را در سرودهای مرحوم حمید دیدیم... سرود مثل هوای تازه، مثل هوای بهاری نفوذ می‌کند؛ هیچ لازم نیست وادار بشوند کسانی که آن را ترویج کنند، تقریظ بنویسند، شعر بگویند؛ نه، خود سرود وقتی که خوب تنظیم شد [اثر می‌کند]. ما این را امروز کم داریم؛ امروز به نظر می‌رسد که ما به این احتیاج داریم و مرحوم حمید سبزواری (رضوان‌الله‌علیه) در این زمینه بهترین بود. حالا من درست یادم نیست، به نظرم آماری که به من دادند حدود 400 یا بیش از 400 سرود ایشان گفته؛ اینها خیلی باارزش است. اینها را نباید از نظر دور داشت».


Page Generated in 0/0083 sec