گروه اقتصادی: عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران با بیان اینکه سیاستهای دولت ضد تولید است، هشدار داد تکنرخی شدن، ارز را گران میکند و این مساله به ضرر تولید تمام میشود. بانک مرکزی قراراست تا پایان سالجاری ارز را تکنرخی کند تا دیگر شبههای برای رانتخواری از طربق ارز چندنرخی در مبادلات تجاری و اقتصادی رخ ندهد، در چنین شرایطی اگر چه خیلی از اقتصاددانان تکنرخی شدن ارز را رویکردی درست در راستای شفافسازی معاملات عنوان میکنند اما برخی دیگر از اقتصاددانان نیز معتقدند بسترسازی برای تکنرخی شدن ارز نیازمند برنامهریزی دقیق، اصولی و بدون سیاسیکاری است با این وجود تکنرخی شدن ارز نباید طوری باشد که به زیان تولید یا گرانی این کالا در بازار منجر یا اینکه بهانهای برای درآمدزایی دولت شود. حسن سبحانی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که دولت اعلام کرده است قصد دارد ارز را تکنرخی کند، به نظر شما این سیاست چه پیامدهایی دارد، گفت: هر نهادی یا حتی هر فردی که میخواهد کاری را انجام دهد؛ مثل دولت، باید از آن کار هدفی داشته باشد. ما نمیدانیم که دولتها یا بانک مرکزی چه هدفی را برای تکنرخی کردن ارز دنبال میکنند. اما میتوانیم حدس بزنیم! وی اضافه کرد: اگر این نکته را که دولت درآمد کمی دارد و میخواهد با تکنرخی کردن ارز، دلارهایی را که میفروشد به ریال بیشتری تبدیل کند تا درآمدش بیشتر شود و بخشی از کسری بودجهاش را تأمین کند، بهعنوان یک هدف در نظر بگیریم، میتوانیم درباره خوبی یا بدی این هدف صحبت کنیم. آنچه بدیهی است این است که با تکنرخی شدن ارز، قیمت ارز مبادلاتی افزایش پیدا میکند و به سمت قیمت ارز بازاری حرکت میکند. این باعث میشود واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای گرانتر شود. پس اگر هدف دولت حمایت از تولید ملی است باید از گران شدن ارز که باعث گران شدن واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای میشود جلوگیری کند، بنابراین بالا بردن نرخ ارز با هدف حمایت از تولید مغایرت دارد. وی با بیان اینکه ما میشنویم که دولتها به لفظ نمیگویند میخواهیم درآمد خود را زیاد کنیم بلکه میگویند که میخواهیم تولید را زیاد کنیم، افزود: به نظر من اگر سیاستی باعث گران شدن واردات این کالاها شود، آن یک سیاست ضدتولیدی است لذا من فایدهای را برای تکنرخی کردن ارز مترتب نمیبینم. به هر حال دولت یا هر نهاد دیگری باید تولید را راه بیندازد تا صادرات حاصل از آن ارز بیشتری را وارد کشور کند و عرضه ارز بیشتر شود تا قیمت آن در بازار آزاد پایین بیاید.
کاهش نرخ سود بانکی یک نگاه غلط است
سبحانی در ادامه درباره تغییر نرخ سود بانکی و آثار آن گفت: من به کل ساختار نظام بانکی کشور و شیوه عمل آن ایراد دارم. اینکه دولت میگوید که میخواهد نرخ سود را پایین بیاورد، یک نگاه غلط است زیرا اولا این پول سود نیست و بهره است. نکته دوم این است که در نظام بانکی بدون ربا هیچ کس نباید سود را تعیین کند و نباید در پایین آوردن آن یا در بالا بردن آن نقشی داشته باشد. زیرا سود حاصل فعالیت واقعی تولید است و اگر در بخشی سود بالا باشد دلیلی وجود ندارد که آن را کم کنیم یا اگر در بخش دیگری پایین بود دلیلی ندارد که آن را بالا بیاوریم. وی افزود: برای مثال زمانی که در صنعت ساختمان 22 درصد سود وجود داشته باشد یعنی من بهعنوان یک سرمایهگذار در صنعت ساختمان سرمایهگذاری کنم و 22 درصد سود ببرم، چرا دولت باید سود مرا پایین بیاورد؟ یا اگر من پولم را در صنعت ریختهگری سرمایهگذاری کنم و 13 درصد سود ببرم، چرا دولت باید سود مرا افزایش دهد؟ پس نرخ سود را باید بازار حقیقی تولید مشخص کند. من معتقدم در بانکداری بدون ربا هیچ دخالتی در تعیین نرخ سود مجاز نیست. دولت نیز در نهایت میتواند در گزارشات خود این نرخ را صرفا اعلام کند. این همه دستکاری در نرخ سود از جانب دولتهایی که ادعای عدم دخالت آنها گوش فلک را کر میکند اصلا قابل فهم نیست. چون در 25 سال گذشته دولتهای ما معتقد بودند که نباید در اقتصاد دخالت کرد، پس برای چه آنقدر در تعیین نرخ دخالت میکنند؟ این اقتصاددان در پاسخ به اینکه دولت و تولیدکنندگان برای خروج از رکود هر کدام چه نقشی را برعهده دارند؟ گفت: تولیدکنندگان به هر صورت به سیاستهای دولتی وابسته هستند و دولتی که برای بانکها تعیین تکلیف میکند بر تولیدکنندگان نیز تأثیرگذار است. به نظر من دولت بدون فوت وقت باید به سمت بانکداری بدون ربا جهتگیری کند و قانونی که از سال 1363 اجرا نشده را اجرا کند. به نظر من دولت با این کار جرقههای عبور از رکود را زده است. اجرای این قانون باعث میشود حدود 30 درصد از هزینههای تولید که همان بهره بانکی است کاهش پیدا کند. همه تولیدکنندگان در شرایطی که هزینههای آنها تا یکسوم کاهش پیدا کند، میتوانند فعالیتهای خود را بیشتر کنند یا بعضیها یک فعالیتهایی را شروع کنند. سبحانی درباره طرح بسته خروج از رکود دولت نیز گفت: براساس اطلاعات آماری ما در رکود هستیم، این یعنی بستههای خروج از رکود دولت قابلیت ضد رکود نداشت. دلیل آن نیز خیلی واضح بود، زیرا آن بسته اول در عمل مجموعهای از قوانین و مقررات بانکی و غیربانکی بود که در قوانین دیگر ما مثل برنامههای چند ساله و برخی قوانین مالی دولتی وجود داشت. بهطوری که وقتی من این بسته را نگاه کردم بسیار آشنا بود و میدانستم که بسیاری از موارد آن در گذشته تصویب شده بود و حالا آنها را تجمیع کرده بودند. به نظر من بسته خروج از رکود متناسب با واقعیتهای اقتصاد ایران نبود و حالا پس از گذشت 2 سال گشایشی ایجاد نشده است. وی افزود: باید بگویم اگر مواردی که در آن بسته وجود داشت اجرا میشد حتی دیگر نیازی نبود بانک مرکزی فاز اول اصلاح نظام بانکی را مطرح کند.