علیاکبر عباسی: 1- مهمترین ویژگی لجبازی این است که انسان را از قبول واقعیت دور میکند و از پذیرش حقایق روبهرویش بازمیدارد. فرد حاضر نیست اشتباه خود را بپذیرد. علاقه به چیزهایی چون قدرت یا مثلا ذوقزدگی نسبت به چیزی، موجب میشود فرد بر لجاجت خود اصرار بورزد. لجبازی جایی شدت میگیرد که فرد احساس میکند در حال شکست خوردن است، لذا باید در چنین شرایطی خود را به نمایش بگذارد.
2- حسن روحانی احتمالا استحضار دارد پیروزی او در خرداد 92، بیش از هر چیز مدیون عملکرد سالهای پایانی دولت دهم است. در واقع اگر نبود حاشیههایی که
2 سال آخر مسؤولیت، رئیسجمهور سابق خود را درگیر آن کرده بود، یقینا امروز فردی چون روحانی ردای ریاستجمهوری بر دوش نداشت. در یک کلام باید گفت جناب روحانی امروز ریاستجمهوریاش را بیش از هر چیز مدیون «لجبازی»های دولت گذشته است.
3- «افکار عمومی ملت ما، نه فاصله را میپسندد و نه خدای ناکرده لجبازی را میپسندد. این دولت اهل لجبازی نیست». اینها بخشی از سخنان رئیسجمهور است که آبانماه 2 سال قبل در جریان معرفی وزیر علوم به مجلس بیان شد. افزون بر این، آقای روحانی در طول رقابتهای انتخاباتی در بهار 92 بارها این دست ویژگیها را به دولت قبل نسبت داده و خود و دولتش را از آن مبرا دانسته بود. البته جناب رفسنجانی نیز همین چند هفته قبل بود که در تقبیح لجبازی، آن هم در عرصه سیاست خارجی سخن گفت: «لجبازی در سیاست خارجی معنا ندارد».
4- «برجام برای ما عزت آورد... ما به اینها میگوییم آثار برجام، کاری ندارم دیگران چه میگویند و چگونه میفهمند». این سخنان را رئیسجمهور هفته قبل در شرایطی بیان داشت که بیش از یک سال از نهایی شدن برجام و بیش از 6 ماه از اجرایی شدن آن میگذرد و هنوز نه خبری از لغو تحریمهاست و نه برجام تاثیری در زندگی واقعی مردم داشته است. جناب روحانی در حالی میگوید برجام برای ما عزت آورد که چندی قبل رئیسجمهور آمریکا گفته بود: «از طریق دیپلماسی، برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم.» و کلینتون ابراز داشته بود: «افتخار میکنم بدون شلیک یک گلوله، روی برنامه هستهای ایران چفت و سرپوش گذاشتیم.» و جان کری گفته بود: «برای نوههایتان بگویید چگونه در یک اتاق «ظریف» را تسلیم کردم».
این سخنان آقای روحانی در شرایطی بیان میشود که همین چند هفته قبل، سفیر کرهجنوبی دستاوردهای برجام را اینگونه معرفی کرد: «تاسفآور است که سفارت کرهجنوبی با وجود سپری شدن 6 ماه از اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران میآورد.» و روزنامه نیویورکتایمز در رابطه با آن نوشت: «ایران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحریمهای آمریکا هنوز طعم مزایای برجام را نچشیده و اثر مثبت اقتصادی آن را لمس نکرده است».
رئیسجمهور در حالی میگوید برجام برای ما عزت آورد که رئیس بانک مرکزی او، آشکارا دستاورد برجام را «تقریبا هیچ» عنوان کرده بود و رئیس سازمان انرژی اتمی- که روحانی به پاس قدردانی از زحمات وی در جریان تصویب برجام بر سینه او نشان شجاعت نصب کرده بود- در این رابطه میگوید: «پیش از این دانشگاههای ما با دانشگاههای خارج در تماس بودند و تزهای مشترک داشتند و بویژه دانشمندان اروپایی براحتی به ایران میآمدند و در کارگاههای فنی، آموزشی و تحقیقاتی مشارکت داشتند و این در حالی بود که هیچ مسالهای در رفتوآمد آنها وجود نداشت. هماکنون و پس از پیش آمدن قضایای روادید تعداد زیادی از دانشمندان اروپایی که مقداری احتیاط میکنند از آمدن به ایران استنکاف دارند. به قول دانشگاهیها این یعنی وضعیت آنها پیش از برجام بهتر از پس از برجام بوده است».
حال در چنین شرایطی آیا غیر از این است که این سخنان نیز نوعی «لجبازی» است. لجبازیای که فیالواقع نتیجه تعصب بیجا نسبت به برجام و عدم پذیرش واقعیت است. لجبازیای که پیامد آن ذبح منافع ملی به پای تعصبات و اغراض شخصی و جناحی است. روحانی با انتقاد از لجبازیهای احمدینژاد رأی آورد و امروز «احمدینژادیترین لجباز سیاست ایران» است.
5- لجبازی برای هیچکس و هیچ گروهی پیامد خوبی به دنبال نداشته و نخواهد داشت. هرچند ممکن است افراد بدین طریق برای مدتی بتوانند بر شکستهایشان سرپوش بگذارند اما بدون شک این مساله در بلندمدت برای آنها عاقبت خوبی نخواهد داشت. فتنه سال 88 و خسارتهای گستردهای که به کشور وارد کرد، نمونهای از نتایج لجبازی عوامل آن بود.
رهبر حکیم انقلاب در این رابطه میفرمایند: «بعضیها حقایقی را میدانند اما برای اقدام تصمیم نمیگیرند؛ برای اظهار تصمیم نمیگیرند؛ برای ایستادن در موضع حق و دفاع از حق تصمیم نمیگیرند. البته این تصمیم نگرفتن هم عللی دارد؛ گاهی عافیتطلبی است، گاهی تنزهطلبی است، گاهی هوای نفس است، گاهی شهوات است، گاهی ملاحظه منافع شخصی خود است، گاهی لجاجت است. یک حرفی را زده است، میخواهد پای این حرف بایستد، به خاطر اینکه ننگش میکند از حرف خودش برگردد؛ که فرمود: «لعنالله اللجاجه»؛ لعنت خدا بر لجاجت. افرادی هستند اطلاع هم دارند، واقعیت را هم میدانند؛ در عین حال کمک میکنند به جهتگیریهای مخالف، جهتگیریهای دشمن».