فاطمه حمزهلوی*: در شماره 1943 (11 مرداد) گفتیم یکی از روشهای تربیت دینی و عبادی کودکان که مورد تأکید معصومانعلیهمالسلام است، شرکت دادن آنان در مکانها و مراسم مذهبی است. مساجد و اماکن مذهبی نقش بسیار موثری در تربیت دینی، شکوفایی احساسات و جذب کودکان به دین ایفا میکنند.
کودک در این اماکن در کنار بزرگسالان و همسنوسالان خویش در جوی صمیمی میتواند مناسک مذهبی را انجام دهد و شیرینی دین را تجربه کند. اما در این باره نکاتی را نیز گوشزد کردیم؛ از جمله اینکه کودک برای رفتن به مساجد و سایر اماکن مذهبی نباید احساس فشار و اجبار بکند. مساله دیگری که باید به آن توجه داشت، نحوه برخورد مناسب با کودکان در مساجد است. همانطور که مجبور کردن کودکان برای شرکت در فرایض دینی و حضور در مسجد درست نیست، برخوردهای تند با کودکانی که در مسجد حضور پیدا میکنند نیز زیانبار است. نحوه برخورد با کودکان باید توأم با احترام و محبت باشد. گاهی متأسفانه رفتار و برخوردهای تند و خشونتآمیز بزرگسالان نسبت به کودکانی که با اشتیاق برای نماز جماعت به مسجد میآیند، موجب سرخوردگی و شاید انحراف کودک از مسیر دین و خواندن نماز میشود. این در حالی است که سیره حضرات معصومین کاملا برخلاف این است. جابر بن عبدالله میگوید: «از امام باقر(ع) درباره حضور بچهها در نماز جماعت پرسیدم. امام(ع) فرمودند: «بچهها را در صف آخر کنار هم قرار ندهید، بلکه آنان را در بین صفها جدا جدا بنشانید (و با ایستادن بزرگترها در میانشان جدایی بیفکنید)».(1) با این کار هم به کودکان شخصیت میدهیم و احترامشان را حفظ میکنیم و هم نظم صفوف نماز به هم نمیخورد.
با کودک، کودکانه برخورد کنیم!
در نگاه فطرینگر، کودک مانند زمینی است که همه بذرها در آن کاشته شده است. به عبارتی، کودک یک انسان کامل بالقوه و واجد تمام تواناییهای مورد نیاز برای رسیدن به رشد و کمال است. بدین ترتیب وظیفه مربی، باغبانی این زمین یعنی ایجاد زمینه و رفع موانع رشد است.(2) بسیاری از بزرگسالان گمان میکنند باید اوقات کودک را با انواع و اقسام آموزشها پر کنند.
حتی برخی به روشهایی متوسل میشوند که به کلی ریشه رشد را در کودک میخشکاند. آنها انتظار دارند کودک مانند یک بزرگسال رفتار کند، در حالی که دنیای ذهنی و روانی کودکان و بزرگسالان کاملا با هم متفاوت است. در مواجهه با کودکان باید از زبان و بیان کودکانه استفاده کرد. در روایات ذکر شده است پیامبر اعظم(ص) نماز میگزارد و هنگامی که به سجده میرفت، حسن و حسین علیهماالسلام بر پشت آن حضرت سوار میشدند و اگر مردم میخواستند آنها را از این کار منع کنند، پیامبر اشاره میفرمودند که آنها را رها کنید و به خودشان واگذارید.(3) سیره و روش زندگی پیامبرعظیمالشأن اسلام(ص) الگوی تمام مسلمانان است. کوچکترین سخن و رفتار ایشان حاوی نکات معرفتی و تربیتی است. رفتار ایشان با کودکان در این روایت، مشخصکننده نحوه برخورد درست با کودکان در مکان مقدسی همچون مسجد است.
روایات دیگری نیز داریم که پیامبر(ص) بدون توجه به تعجب و سرزنش اطرافیان، با کودکان همبازی میشدهاند. بازی، دنیای کودکان است. نباید از کودکان انتظار داشته باشیم همچون بزرگسالان رفتار کنند. برعکس، این بزرگسالان هستند که در برخورد با کودکان باید خودشان را تا سرحد یک کودک پایین بیاورند و وارد دنیای آنها شوند. کودک، بویژه کودکان امروزی که در آپارتمانهای کوچک و میان انواع و اقسام بازیهای یارانهای محصورند، تقریبا هیچ فضایی برای تخلیه انرژی و هیجاناتشان ندارند در نتیجه با حضور در فضای بزرگ و آزاد مسجد، طالب بازی و جنب و جوشاند و نمیتوان از آنها انتظار داشت مانند بزرگسالان از بدو ورود تا پایان مراسم، گوشهای آرام بگیرند. مومنین باید به مقتضیات سن کودک توجه کنند و احتمال شیطنتهایی را که ممکن است تا اندازهای فضای آرام مسجد را بر هم بزند، بدهند.
بهتر است والدین قبل از حضور در مسجد، با توجه به شناختی که از علایق کودکانشان دارند، برای حضور آنها طی انجام فرایض دینی تدبیرهایی بیندیشند و تا حدی فضای مسجد و قوانین مربوط به آن را برای کودک توضیح دهند. برخی معتقدند با توجه به این مسائل لازم است در فضای مساجد، مکانها و وسائلی برای بازی کودکان در نظر گرفته شود.
به هر حال پرواضح است تذکرات تند، بیحوصلگی، پرخاشگری و بیرون کردن کودکان (که هنوز به بلوغ عقلی و اجتماعی نرسیدهاند) از مسجد به بهانه ایجاد بینظمی، نهتنها به شخصیت آنها لطمه میزند؛ بلکه علاقه آنها را نسبت به اماکن مذهبی از بین میبرد و چه بسا باعث ایجاد نفرت نسبت به جامعه متدینان و حتی مذهب، در سنین نوجوانی و جوانی شود.
از امام حسن مجتبی(ع) نقل شده است که فرمودند: «نماز ظهر یا عصر را محضر رسول خدا(ص) خواندم. همین که حضرت سلام دادند به ما فرمودند: بر جایتان بمانید و آنگاه برای تقسیم ظرف حلوایی در میان نمازگزاران از جا برخاستند و به هر کدام مقداری حلوا میخوراندند تا اینکه به من رسیدند. من کودک بودم، آن حضرت قدری حلوا به من خوراندند، سپس فرمودند باز هم بدهم؟ عرض کردم آری. آن حضرت به خاطر خردسال بودنم باز هم مقداری به من خورانیدند و بدین حال بودند تا آنکه به همگان حلوا خوراندند».(4)
از این روایت اینطور استنباط میشود که علاوه بر تکریم کودکان و برخورد ملاطفتآمیز با آنها، میتوان با ساختن خاطرهای شیرین از طریق تشویقهای مادی، حضور کودک را در مسجد استمرار بخشید. بدین منظور میتوانیم بعد از پایان مراسم، برای کودک شیرینی یا اسباببازی مورد علاقهاش را بخریم یا به او کارت تشویق بدهیم. البته این تشویقها نباید همیشگی باشد؛ بهتر است حالت غیرمنتظره داشته باشد تا کودک شرطی نشود. گاهی میتوان بدون تشویقهای مادی، تنها با بوسیدن و نوازش کودک یا تحسین او در جمع، انگیزههای درونی نسبت به حضور در مسجد در وی ایجاد کرد.
............................................................................................
پینوشت
1- محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج 3، ح 3، ص409
2- پورحسین، رضا(1395). نگاه فطرینگر به کودک و تنظیم بچهها توسط همسال در دغدغه تربیت، ماهنامه کودک، شماره 120
3- بحارالانوار، ج 43، ص 283، حدیث 49- مناقب ابنشهرآشوب
4- فقیهی، علینقی. شیوههای ترغیب و جذب به نماز، ص59، نقل از: العیال، ج 1، ص 380.
*کارشناس امور فرهنگی - اجتماعی