کارشناسان میگویند علاج بیکاری و مسائل فعلی بازار کار ایران اتخاذ تصمیمات تعیینکننده، فوری و جراحی بزرگ در سیاستگذاریهای اشتغالی است؛ همچنین نبود یک فرمانده واحد در این بازار بشدت احساس میشود.
به گزارش مهر، سالها پیش بحثی در بازار کار ایران رواج داشت که در قالب آن برخی معتقد بودند بازار کار باید متولی داشته باشد و جایی باشد که مسائل و مشکلات مرتبط با اشتغال کشور را بپذیرد و پاسخگو باشد. در نقطه مقابل برخی میگفتند اصلا موضوع اشتغال را نمیتوان اینگونه دید و مسائل آن به اندازهای بزرگ است که باید همه دستگاهها خود را مسؤول اشتغال بدانند. با این وجود در دولتهای گذشته برخی مقامات دولتی در اینباره سخن گفتهاند و حتی مباحثی درباره پذیرش مسؤولیت اشتغال را هم مطرح کردند. در عین حال، با طرح مساله متولی اشتغال، همه نگاهها به وزارت کار بود و جامعه ایجاد یا وجود هرگونه مسؤولیتی در قبال بیکاران و شاغلان را متوجه این وزارتخانه میدانست. اما مسؤولان این وزارتخانه در دورههای مختلف با پرهیز از پذیرش چنین مسؤولیتی، عنوان کردهاند طبق اساسنامه، وزارت کار مسؤول تنظیم روابط کار و نه ایجاد اشتغال یا مسؤولیتهای مرتبط با بیکاری است.
چه کسی مسؤولیت بیکاران را میپذیرد؟
با وجود این دیدگاهها، این سوال همواره مطرح بوده و هست که چگونه نمیتوان یک بقالی را بدون مدیر اداره کرد اما میتوان انتظار داشت یک بازار چند میلیون نفری کار بتواند بدون مدیر مشخص و مسؤولیتپذیر به راه خود ادامه دهد و به سلامت نیز به مقصد برسد؟ وزارت کار میگوید مسؤولیت بازار کار کشور با شورایعالی اشتغال است و این وزارتخانه دبیرخانه این شورا است. به بیان دیگر، تمام تصمیمات کلان و سیاستهای اصلی درباره بازار کار کشور در این شورا اتخاذ میشود اما این سوال مطرح است که اگر این شورا قابلیت مدیریت و فرماندهی بازار کار را دارد، چرا تاکنون تصمیمات آن منجر به حل معضل بیکاری نشده است؟ آیا گزارشی از تاثیر و نتیجه واقعی تصمیمات این شورا در بازار کار کشور وجود دارد؟ البته منظور این نیست که تصمیمات شورایعالی اشتغال تاثیری در ساماندهی مسائل مربوط به اشتغال ندارد اما این تاثیر چندان مفید به فایده و راهگشا نبوده است؛ بنابراین باید چارهای دیگر اندیشید و یا توان مدیریت و فرماندهی بازار کار کشور را در چند جبهه ایجاد و تقویت کرد. اینکه بیان میشود همه وزارتخانهها و دستگاهها در برابر اشتغال جوانان مسؤول هستند هم درست است و هم باعث مشکلاتی شده، چرا که وقتی همه را مسؤول بدانیم امکان کمکاری و پاسخگو نبودن به حداکثر میرسد و تصمیمات در این حوزه نتیجهگرا نخواهد بود. رسیدگی به چالش بزرگ بیکاری جوانان، ادامه فارغالتحصیلی دهها هزار نفری از دانشگاهها، فقدان مهارت و تخصص لازم و مورد نیاز بازار کار در کارجویان، اقدامات جزیرهای دانشگاهها و مرتبط نبودن آن با نیازهای واقعی و روز اقتصاد و... باعث شده امروز کشور با بیکاری میلیونی فارغالتحصیلان دانشگاهی که روز به روز نیز به آن افزوده میشود دست و پنجه نرم کند.