printlogo


کد خبر: 161941تاریخ: 1395/5/23 00:00
باریک‌تر از مو قوی‌تر از فولاد!

حسن روانشید: اگر به دست‌نوشته‌ها که حاصل رنج درونی نویسنده است به دیده‌ اغماض نظر و غیظ از آن گرفته شود، می‌توان امیدوار بود چراغی مشترک فراراه نویسنده و مخاطب قرار گرفته تا واقعیت‌ها را بهتر بنگرند و مطمئن باشند هیچ‌یک باهم خصومت و پدرکشتگی ندارند، بلکه هر دو درصددند باری را از دوش اجتماع بردارند اما دیدگاه متفاوت دارند. اینجاست که مخاطب باید برای لحظاتی جایش را با نویسنده عوض کند و با وجدان خود کلنجار رود که آیا اگر من هم جای کاتب بودم همین‌گونه اظهارنظر می‌کردم؟ هدف از نگارش نقد، به چالش کشیدن کسی یا ارگانی نیست که اگر بود سونامی به وجود می‌آمد، بلکه نویسنده حقایق را از دید خود مطرح می‌کند و اگر نظری هم داشت- هرچند ناپخته- ابراز می‌دارد؛ شاید در زاویه‌ای از طرح‌های ابداعی مؤثر واقع شود. مدیران کلان باید آگاه باشند هر یک‌ثانیه‌ای که از دستگاه تحت مدیریت خود کم بگذارند، هزاران ساعت از حق یک ایرانی را تلف‌کرده‌اند! تعجب نکنید! وقت مدیران پروژه‌های کلان متعلق به همه 80 میلیون جمعیت کشور است که هرگونه دست‌اندازی در آن می‌تواند نوعی حق‌الناس باشد! مدیر حتی اگر بداند و آگاه باشد عمر مسؤولیتش یک 24 ساعت است و بعد از آن تعویض می‌شود و بابت آن هیچ‌گونه حقوقی هم دریافت نمی‌کند، چون به اختیار خود این سمت را پذیرفته، متعهد است انجام‌ وظیفه کند؛ همان‌گونه که خود در مقام یک شهروند از مدیران دیگر همین انتظار را دارد. این یک روال ساده و باریک‌تر از مو است اما در دیوان محاسبه الهی، محکم‌تر از فولاد بازخواست می‌شود! حرف‌های یک منتقد ضمن اینکه تلخ است چون حق است می‌تواند از شهد و عسل شیرین‌تر و گواراتر باشد، بنابراین انتخاب با مخاطب است که غیظ کند یا اغماض؟ احداث فرودگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) از آرزوهای دیرینه ملت ایران بوده و هست که می‌خواستند از «مینی‌کشور»های حاشیه خلیج‌فارس کمتر نباشند اما انگار قسمت و سرنوشت اینگونه رقم خورده که باید آدم گرسنه را مجبور کنند با چنگال غذا بخورد، حالا اگر این خوراک‌ آش باشد، مجسم کنید این درمانده و وامانده گرسنه برای خوردن چه می‌کشد؟ هرکس پشت میز وزارت راه‌وشهرسازی نشسته نظری پیرامون این فرودگاه ارائه داده است. 3 سال پیش وقتی وزیر فعلی تصمیم گرفت راجع به این فرودگاه صحبت کند به‌صراحت گفت: از وضعیت هیچ‌یک از فرودگاه‌ها رضایت ندارد و پیرامون فرودگاه امام نیز اظهار شرمندگی می‌کند! نابسامانی‌های این فرودگاه بین‌المللی یکی- دو تا نیست که بشود به دیده اغماض به آن نظر کرد، بلکه عدم مدیریت ثابت و دائم، مشکل اصلی آن است که باعث ایجاد تضادهای سلیقه‌ای شده! درست است که به‌موجب اصل 44 قانون اساسی همه فرودگاه‌های کشور در حال دگردیسی است اما این دلیل نمی‌شود فرودگاه بین‌المللی ایران که چشم‌وچراغ کشور است، به بازار مکاره تبدیل شود! مدیریت‌های چندگانه باعث ایجاد اختلاف سلیقه‌ شده و بیشتر خدمات آن تعطیل شده و آنچه باقی ‌مانده به‌ صورت ملوک‌الطوایفی اداره می‌شود! به‌جای حل ریشه‌ای معضلات و مشکلات دامنگیر این مرکز شبانه‌روزی که حساسیت‌های خاص خود را دارد هر روز یک مدیر تازه برای آن در نظر گرفته می‌شود که در اولین جلسه، فرصت می‌خواهد خود را با محیط آشنا و وضعیت را شناسایی کند! در حال حاضر آنچه تحت عنوان خدمات در این مجموعه حساس و کلان باقی مانده، به‌صورت بازار مکاره اداره می‌شود. برای مثال هزینه حمل‌ونقل آن با قیمت ثابت و استاندارد نیست، بلکه براساس عرضه، تقاضا و پیک و غیرپیک محاسبه می‌شود! مسافران ورودی از سالن‌ها به محوطه، در حال چانه‌زنی با صاحبان اتومبیل‌های آزادبر هستند! شرکت‌های خدماتی در فرودگاه که اجاره، مالیات، بیمه و انواع عوارض را پرداخت می‌کنند ناراضی هستند و مدعی‌اند تعویض‌های پی‌درپی مدیران و سلیقه‌های متفاوت، باعث متضرر شدن آنها در کسب‌وکارشان شده است! این مدیران بخش خصوصی از عقود خود پشیمان و اظهار ناراحتی کرده و نادمند. اما آنچه قابل ‌توجه و تعمق است، خروج این فرودگاه از حیطه مدیریت فرودگاه‌های کشوری است که گویا قرار است به‌صورت منطقه آزاد و با عنوان شهر فرودگاهی اداره شود. نمی‌خواهیم پیرامون این تغییرات اظهارنظر کرده باشیم اما آیا برای حدفاصل این دگردیسی تا تکامل، سازوکاری در نظر گرفته ‌شده است که شالوده یک مرکز بین‌المللی شبانه‌روزی و غیرقابل تعطیل ازهم‌ پاشیده نشود؟!    


Page Generated in 0/0177 sec