اندی میتن: خوانندگان روزنامه کاتالانی «اسپورت» از این به بعد بخشی جدید برای مطالعه دارند، چون این روزنامه، خبرنگاری به منچستر فرستاده تا از نزدیک عملکرد ژوزپ گوآردیولا را (در مطبوعات درجه یک کاتالان به گوآردیولا پپ نمیگویند) برایشان گزارش کند. خبرنگاران اسپانیایی زیادی این فصل از نزدیک جدال گوآردیولا و ژوزه مورینیو را دنبال خواهند کرد، جدالی که بین سالهای 2010 تا 2012 هم بینشان در بارسلونا و رئال مادرید بر پا بود. لو مارتین که برای «الپاییس» کار میکند، بعد از حرف زدن با صاحب یک فروشگاه موسیقی مستقل در منطقه نورترن کوارتر شروع میکند به نوشتن نکاتی مثبت درباره منچستر و درباره شهر. مارتین، مورینیو را از زمانی که زیر نظر لویی فانخال 20 سال پیش در بارسلونا کار میکرد میشناسد: «شبهای قبل از بازیهای اروپایی ژوزه با ما بیرون میآمد. اون همراه خیلی خوشمشربی بود، مثل یک عموی مهربون». در سفر به بلگراد برای بررسی ستاره سرخ که قرار بود مقابل بارسلونا بازی کند، ماشین مورینیو و مارتین که یک عکاس هم همراهشان بود پنچر میشود و مورینیو شروع میکند به بد و بیراه گفتن که این اتفاق زیر سر حریف است، چون میدانستند او برای تماشای بازیشان میرود. بین این سه نفر فقط مورینیو پنچرگیری بلد بوده است. مورینیو فعلا، تا وقتی خانهاش در منچستر آماده شود، با تیم فنی هفت نفرهاش ساکن هتل لوئری در طرف سلفورد رودخانه ارول است، جایی که خودش همیشه جلوتر از دستیارهایش در عکسهای پاپاراتزیها حاضر میشود. گوآردیولا فقط چند صد متر پایینتر از رودخانه که از 200 متری اولدترافورد میگذرد، آپارتمانی اجاره کرده است. وظیفه این دو مربی در خانه جدیدشان، در شهر منچستر، بیدار کردن دو غولی است که فصل پیش در چرتی عمیق فرو رفته بودند. سبک بازی تیم فانخال در بیش از 100 بازی تا قطره آخر شور و هیجان هواداران یونایتد را خشک کرد. حالا با آمدن مورینیو، زلاتان ابراهیموویچ، هنریک میخیتاریان، اریک بای و البته پل پوگبا شور و هیجان به یونایتد بازگشته است. هواداران یونایتد در دوران بعد از بازنشستگی سر الکس فرگوسن در 2013 هرگز اینقدر خوشحال نبودند و به تیمشان امید نداشتند. 2 بازی آخر یونایتد، هر دو در ویمبلی، با دو جام همراه بوده، داوید دخهآ در تیم مانده و خریدهای جدید باشگاه هواداران را بعد از 3 فصل زجر کشیدن از تماشای فوتبالی خشک و مضحکه خاص و عام شدن، از خوشحالی به مرز جنون رسانده است. یونایتدیها همیشه بهترین روحیه و بالاترین عملکردشان را وقتی دارند که احساس میکنند کل جهان علیهشان صف کشیده است. حال و هوای رختکن و زمین تمرین یونایتد هم خیلی خوب است. مورینیو تاثیر مثبتی روی بازیکنانش گذاشته و وقتی پوگبا را به همبازیهای جدیدش معرفی کردند لبخند از لبش نمیافتاد و جسی لینگارد، رفیق قدیمیاش را سفت در آغوش گرفت. یونایتد تابستانی رویایی را سپری کرده، اما این خوشبینی باید با شروع لیگ برتر با واقعبینی هم همراه شود. پس از پنجم شدن در فصل پیش، جنگیدن برای قهرمانی خیزی بسیار بلند میخواهد. با اینکه نامهای بزرگی که اخیرا به یونایتد پیوستند، از آنخل دیماریا گرفته تا رادامل فالکائو و باستین شوآیناشتایگر، هیچکدام تاثیری که باید را نداشتند، اما به نظر میرسد خریدهای این تابستان با برنامهای بسیار دقیقتر انجام شده باشد در ضمن همه قبل از اولین بازی لیگ به اولدترافورد رسیدهاند. خریدهای سیتی، از جمله نولیتو، جان استونز و لیروی سانه، نسبت به خریدهای یونایتد نامهایی کوچکتر هستند اما گوآردیولا نابغهای است که در تمام تیمهای سابقش، چه به عنوان بازیکن، چه به عنوان مربی، فصل به فصل موفق بوده است. سیتیزنها هم مثل یونایتدها فصلی ناامیدکننده را پشت سر گذاشتند و با اینکه تیمشان قهرمان جام اتحادیه شد و به نیمهنهایی چمپیونز لیگ رسید، در لیگ فقط با اختلاف گل بیشتر نسبت به رقیب همشهریشان چهارم شد. ورود گوآردیولا مزه فوتبال برای این هواداران را تغییر میدهد. 4 سال از آخرین باری که دو تیم منچستری تیمهای اول و دوم لیگ برتر بودند میگذرد، تیمهایی که این فصل شانسهای اول و دوم قهرمانی هستند. با این حال هنوز سوالات زیادی درباره آینده این فصل باقی مانده، سوالاتی که با شروع لیگ بویژه بعد از هفته چهارم؛ جایی که یونایتد و سیتی مقابل هم قرار میگیرند، بیشتر به پاسخ نزدیک خواهند شد.