گروه فرهنگوهنر: مواجهه رسانهای و سینمایی با مسائل تاریخی یکی از اتفاقاتی است که با توجه به کاهش مطالعه در جامعه پیرامون مسائل اینچنینی ضروری به نظر میرسد. اینکه تاریخ در قالب تصویر و رسانه روایت شود نیز ضرورتی است که برای این روزهای جامعه ایرانی که تصویر جامع و کاملی درباره تاریخ معاصر خود ندارد، لازم است. این روزها و در آستانه سالگرد کودتای 28مرداد 32 و به بهانه رونمایی از مستند «آقای نخستوزیر»، تازهترین محصول سفیر فیلم با محمدرضا امامقلی، کارگردان این مستند درباره وجوه مختلف این اثر، گفتوگو کردهایم.
***
انتخاب موضوع از دل تاریخ برای کار معمولا راحت نیست. چرا در میان موضوعات مختلف، جریان 28مرداد و نهضت ملی شدن صنعت نفت و به طور مشخص دکتر مصدق را محوریت مستند قرار دادید؟
یک اصل غالب هست که میگوید «تاریخ همیشه تکرار میشود». از این منظر بیان تاریخی چنگ زدن به خاطرهای است که در لحظه خطر درخشندگی دارد. به نظر من اتفاقاتی که در عرصه نهضت ملی شدن صنعت نفت افتاده اتفاقاتی است که نیاز به واکاوی موشکافانه دارد و از این نظر لازم بود که این مقطع از تاریخ را ورق زده و بخشهایی را که به درد امروز ما میخورد، پیدا و در راستای عبرتپژوهی تاریخی از آنها استفاده میکردیم. اتفاقات تاریخیای که در آن برهه رخ داده، برای حیات سیاسی امروز ما راهگشاست. راهگشایی به این معنا که بینش سیاسی دقیقی شکل بگیرد و با ژرفاندیشی درباره مسائل تصمیم گرفته شود. در حقیقت کار کردن در زمینه تاریخ کارکرد عبرتپژوهی دارد. مستند آقای نخستوزیر هم در راستای همین عبرتپژوهی تاریخی ساخته شد.
به همین دلیل است که شکل پرتره ندارد!
بله! کار به هیچوجه پرتره نیست و به ابعاد زندگی سیاسی دکتر مصدق در برهه 28مرداد؛ قبل از نخستوزیری، حین و بعد از آن میپردازد و این شخصیت را در بستر زمانی و تاریخی و حواشیای که وجود داشته روایت میکند.
کار را از چه زمانی شروع کردید؟
فکر میکنم ایده اولیه از تابستان و پاییز 93 بود، پیشتولید و پژوهش نیز از همان ایام آغاز شد و از تابستان 94 تولید را کلید زدیم. بخشی از منابع اصلی کار کتبی بود که به شکل تاریخی نوشته شده بود. کتابهای زیادی برای این منظور مطالعه شد.
البته آرشیو دیدهنشدهای را تهیه کردید که به تکمیل منابع کمک کرد.
وجه غالب این کار آرشیوهای نابی است که جمعآوری کردیم. متناسب با وقایع سعی کردیم فکتها را پیدا کنیم. عمدهاش هم فیلم است. با توجه به اینکه ماجرا 70 سال پیش اتفاق افتاده و آن موقع این تکنولوژی را در داخل نداشتیم تهیه این آرشیوها زمانبر بود. همه فیلمهایی که از طریق آرشیو به آنها دسترسی پیدا کردیم ویژه شبکههای انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی است که آمده بودند داخل ایران و فیلمبرداری کرده بودند. یک بخش دیگرش قسمتهای خبری است که ما متن اینها را ترجمه و تلاش کردیم روایتمان صرفا یک روایت مستند بر مطالعه نباشد. ریزهکاریها را را رعایت کردیم و بخشهایی را که لازم بود گفته شود گفتیم.
ساخت مستند سیاسی، فارغ از پیشداوری نیست. یعنی هر طور هم که روایت کنید ممکن است کنش کنشگران سیاسی و تاریخی و حتی مردم را به همراه داشته باشد. بویژه درباره دکتر مصدق که طیف گستردهای از نظرات درباره او وجود دارد، از قهرمان ملی تا تعابیر دیگری که به خیانتهای او نیز اشاره میکند. روایت شما چگونه است؟
تمام تلاش ما این بود کار منصفانه باشد. بیطرف عمل کردیم. بیان تاریخ خودش نمایانگر این هست که چه اتفاقاتی افتاده است. ما تاریخنگاری صرف نکردیم اما سعی کردیم عقاید و احساساتمان را دخیل نکنیم. یک فریم از این فیلم را تحت فشار و سفارش جابهجا نکردیم. سعی کردیم غبارزدایی کنیم. فکر نمیکنم اگر کسی با دید ممزوج رسانه که هم در قاب و هم در زمان محدود است به کار نگاه کند، ما را متهم به سوگیری و پیشداوری کند. ما سعی کردیم آن چیزی که رخ داده را بازگو کنیم، چیزی که به نظر ما نیاز فعلی حیات سیاسی کشور است. سعی کردیم مواضع جناح و طیف خاصی را نیاوریم. ملاحظه هیچ طیفی را نکردهایم. احساس کردیم اگر خدمتی شده بگوییم و اگر جایی قصوری بوده آن را هم گفتیم، یعنی چیزی که در تاریخ اتفاق افتاده است.
در اکرانهای خصوصی که داشتید مواجهه شخصیتهای سیاسی و تاریخی را چگونه دیدید؟
احساس میکنم بعضیها دنبال این هستند که نقش خودشان را در فیلم و تاریخ پیدا کنند. ممکن است برخی با پیشداوری فیلم را ببینند که ما به آنها میگوییم سعی کنند بدون گارد به دیدن فیلم بیایند و بعد اظهار نظر کنند. چون بسیاری از کسانی که فیلم را دیدند نظرشان این بود که درباره کار پیشداوری کرده بودند و حالا نظرشان متفاوت است.
به نظرتان از اکران این فیلم در دانشگاهها استقبال میشود؟
فکر میکنم شاید بتوانیم کمکی به طرح بحث در یک مجمع عمومی بکنیم. این وجه مستند برای ما قابل اتکاست که حداقل طرح بحثی شود و به دور از اغراق و غلو 2 سر طیف، این برهه تاریخی مهم را به بحث و بررسی بنشینند. جرقه خوبی برای شروع بحثهاست.
با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی که داریم و با توجه به مطالعات کم تاریخی در میان عموم جامعه، به نظر شما تا چه اندازه به این مستند و مستندهای مشابه نیاز است؟
فکر میکنم میشود مستندها را به 2 بخش سوژهمحور و مسالهمحور تقسیم کرد. به نظر من وجه غالب مستندها سوژهمحور بوده و کار مسالهمحور کمتر بوده است. روند اخیری که اتفاق افتاده خوب است اما در کل کمتر به مساله پرداختهایم. کار مسالهمحور حتما پژوهش قوی میخواهد. دیدهشدنش وابسته به اقتضائات و اتفاقات خودش است و کمتر دیده میشود. در جشنواره کارهای سوژهمحور بیشتر دیده میشود. چون یکسری عناصر جذاب در کارهای سوژهمحور هست که جذابیت لحظهای خوب و جنبه سرگرمکنندگی دارد اما جنبه اطلاعرسانی و عمقیبودنش قوی نیست. اما کارهای مسالهمحور عمیق است و حوصله میخواهد. حمایت از کارهای اینچنینی هم کمی صبوری لازم دارد. چون ممکن است خیلی هم جنجالی و جریانساز نباشد.
امیدواریم این مستند با استقبال خوبی مواجه شود. البته مساله توزیع و توجه به مستند بویژه در این حوزهها با مشکلاتی روبهرو است. شما مشکل را کجا میبینید؟
یکی از عللی که استقبال از کارهای مستند قبلی نشده عدم ذائقهسازی برای دیده شدن این کارهاست. دغدغهمندهای مسائل تاریخی انقلاب تا چندسال پیش در فضای سینمای ما ورود نداشتند، اما کمکم صدای خرد شدن یخ هنر انقلاب شنیده میشود. فکر میکنم ما یک سازمان رسانهای نیاز داریم به معنای یک سیستم که در قالب یک پروسه پردازش شده باشد. در این بحث حلقه مفقوده، تربیت نیرویی است که به دنبال این سوژه برود. در حوزه پرداختن به مساله باید تربیت نیرو شود.
برای اکران چه برنامهای دارید؟
بعد از رونمایی فیلم، اکران دانشگاهی خواهیم داشت و آن را در سینما مارکت توزیع خواهیم کرد. پخش در گروه سینمایی هنر و تجربه هم اتفاق خواهد افتاد. خودم خیلی دوست دارم کار از تلویزیون پخش شود. به نظر من اگر اقتضائات سازمان طوری باشد که این کار پخش شود، رخداد خوبی خواهد بود.
صحبت پایانی اگر دارید بفرمایید.
به همه پیشنهاد میکنم مستند آقای نخستوزیر را ببینند. دیدن این فیلم نهتنها خالی از لطف نیست بلکه مفید هم هست و حداقلش این است که آغازی برای مطالعه بیشتر میشود. هیچکس را قضاوت نکرده و بیطرف بودهایم. برخی از افرادی که با آنها مصاحبه کردهایم تقریبا برای اولین بار است به این صراحت درباره 28مرداد و دکتر مصدق سخن گفتهاند. در واقع گفتوگو با آنها در سالهای پس از انقلاب بیسابقه بوده است. ما با افرادی گفتوگو کردهایم که در متن ماجرا بودهاند. از آنجا که استفاده از کارشناس، تحلیل به همراه دارد از کارشناس استفاده نکردیم. ممکن است این سوال به وجود بیاید که چرا با افرادی از نهضت آزادی و جبهه ملی گفتوگو شده است؟ به نظرم در راستای مستند تاریخی این سوال درستی نیست. افرادی که سالها میگفتند تریبون میخواهیم تا حرف بزنیم، این تریبون در اختیارشان قرار گرفت و حرف زدند. در واقع افتخاری برای جمهوری اسلامی است که فضای باز سیاسی برای گفتوگو بویژه در موارد تاریخی میان گروههای مختلف وجود دارد و فتح بابی برای آزاداندیشی است. نکته قابل تامل اینکه اذعان این افراد به اشتباهات دکتر مصدق، نگاهی از درون به تاریخ است و در واقع یک سند تاریخی است که ثبت آن دارای اهمیت بود و ما این کار را کردیم.