printlogo


کد خبر: 162216تاریخ: 1395/5/27 00:00
نکاتی برای مدیریت فضای سیاسی در یک سال آینده
دوقطبی‌های حقیقی و کاذب

حجت‌الاسلام حمید   مشهدی‌آقایی: بخش اول: توصیف و چیستی
«دوقطبی‌سازی» این روزها به واژه‌ای پرکاربرد تبدیل شده و در ادبیات سیاسی کشور و در سطوح مختلف نخبگان و رسانه‌ها از آن بسیار استفاده می‌شود. این کار بیشتر به عملیات روانی «بمباران واژه‌ها» و در مواردی «بازی واژه‌سازی» شباهت دارد. «دوقطبی‌سازی» چنان که از نامش پیداست «ساختن» و«تصنع» است، ساختن چیزی که «بود»ی ندارد و تلاش می‌شود که «نمود»ی به آن داده شود.
«دوقطبی‌سازی» که زمانی از جمله تکنیک‌های دشمن بود، اینک به یک راهبرد همیشگی تبدیل شده است. دامی است که خصم بر سر راه ما گسترده و شکار فکر و اندیشه و محاسبات و رفتارهای‌مان را به کمین نشسته است. رهبر حکیم انقلاب اسلامی سالیان گذشته، بویژه 3-2 سال اخیر، بارها و بارها مسؤولان و نخبگان و مردم را از درافتادن به این ورطه پرهیز داده‌اند و با تعبیر «دوقطبی‌های کاذب»، «دوقطبی‌های دروغین» و «سوغات بیگانه» از آن یاد کرده‌اند.
اگرچه «دوقطبی‌های دروغین» نمایش ساختگی «نبود»هاست اما «دوقطبی‌های حقیقی» و راستین، وجود دارد و باید کشف شده و بدرستی و بهنگام برای بصیرت همگان رونمایی شود. آنچه از دوقطبی‌ها در زندگی بشر بوده و هست، همین دوقطبی‌های حقیقی است که در فرهنگ قرآن و معارف آسمانی به زیبایی و روشنی از آن یاد شده است. «نور و ظلمت»، «هدایت و ضلالت»، «حق و باطل»، «صدق و کذب»، «عدل و ظلم»، «عزت و ذلت»، «صلاح و فساد»، «اسلام و کفر»، «ایمان و نفاق»، «تقوا و فجور»، «رشد و غی»، «معروف و منکر» و... از جمله دوقطبی‌هایی هستند که هم بود دارند و هم نمود و در واقع همه آنها در دوقطبی حقیقی «حق و باطل» جمع می‌شوند.
انقلاب اسلامی ایران نوری بود که دل ظلمت را شکافت و به برکت ذات نورانی و بنای آن بر اندیشه تابناک امام راحل و خون پاک شهیدان واصل، جلوه‌گاه زیبای تقابل دوقطبی‌های حقیقی شد و بر قرن‌ها تلاش شوم استکبار برای درآمیختگی و درهم‌ریختگی مرزهای حق و باطل، خط بطلان کشید. با وقوع انقلاب اسلامی، واژگان جدیدی که برخاسته از متن اسلام بود، وارد ادبیات سیاسی جهان شد؛ «مستضعفین - مستکبرین»، «اسلام ناب محمدی - اسلام آمریکایی» و «انقلاب اسلامی- استکبار جهانی».
پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام اسلامی و حرکت آن به سمت و سوی دولت اسلامی و جامعه اسلامی، به مقصد تمدن نوین اسلامی، دشمن را بشدت به هراس و واکنش واداشت. این واکنش‌ها در ابتدا ناشیانه، کور و بی‌هدف بود اما بتدریج دشمن با استفاده از نقاط ضعف جبهه انقلاب اسلامی که عموماً از ضعف در «نیروسازی»، «برنامه‌سازی»، «گفتمان‌سازی» و «جریان‌سازی» نشأت می‌گرفت، دست به کار شد و «جنگ نرم» را راهبرد کلان خود قرار داد.
«دوقطبی‌سازی» یکی از آن راهبردها بود، که به اقتضای شرایط و زمان، در دستور کار قرار گرفت و اینک چند سالی است که به عنوان یک حربه مهم در جنگ نرم به‌کار گرفته شده است.
نسل اولی‌ها و نسل دومی‌ها با این تعابیر بخوبی آشنایند: «تعهد و تخصص»، «مکتبی و متخصص»، «تکلیف‌گرایی و نتیجه‌گرایی»، «چپ و راست»، و.... این دوقطبی‌سازی‌های کاذب تا بدانجا پیش رفت که عده‌ای به ابداع دوقطبی‌های عجیب و غریب دست زدند؛ «چپ سنتی و راست سنتی»، «چپ مدرن و نیمه‌مدرن» و «راست مدرن و نیمه‌مدرن».
بعدها دوقطبی‌های ساختگی دیگری به میدان آمد که نسل سوم و چهارم هم کم و بیش با آن آشنایی دارند: «مدیریت فقهی و مدیریت علمی»، «دوم خردادی و غیر دوم خردادی»، «اصلاح‌طلب و اصولگرا»، «آرمانگرایان و واقع‌گرایان»، «توسعه ملی و استقلال‌طلبی»، «اسلام رحمانی و اسلام خشونت‌گرا»! و «اعتدالیون و افراطیون».
و اخیراً شکل مبتذل و خنده‌دار آن که پس از انتخابات مجلس دهم توسط یکی از همین واژه‌سازان مطرح شد و نمایندگان مردم را به 2 بخش تقسیم کرد: «تندرو و میانه‌رو» و «برجامیان و نابرجامیان».
این واژه‌سازی رنگارنگ و واژه‌بازی‌های فریبنده، انسان را به یاد آیه 23 از سوره مبارکه نجم می‌اندازد که بت‌پرستان را که به تقلید از پدران‌شان، به نامگذاری بت‌های دست‌ساخته‌شان می‌پرداختند و به آن دل خوش کرده و فخر می‌فروختند، سرزنش می‌کند: «إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَه بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ و لَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى؛[این بتان‌] جز نام‌هایى بیش نیستند که شما و پدران‌تان نامگذارى کرده‌اید [و] خدا بر [حقانیت‌] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است. [آنان‌] جز گمان و آنچه را که دلخواه‌شان است پیروى نمى‌کنند، با آنکه قطعاً از جانب پروردگارشان هدایت برای‌شان آمده است».
بخش دوم: تبیین و چرایی دوقطبی‌سازی‌های کاذب
آوردیم که دوقطبی‌سازی اکنون به راهبرد همیشگی تبدیل شده است و دشمن از آن، اهداف و اغراض شومی را در درازمدت و کوتاه‌مدت در نظر دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- ادراک‌سازی در خواص، نخبگان و مسؤولان برای تغییر محاسبات و رفتارها در مواجهه با دشمن
- ایجاد و تشدید اختلاف و دودستگی بین مردم و حاکمیت، مردم با مردم و نخبگان با نخبگان با هدف تولید فتنه‌های جدید
- اصلی و فرعی کردن مسائل و مه‌آلود کردن فضای جامعه به منظور به اشتباه افکندن مردم در اتخاذ مواضع بصیرانه
- خدشه وارد کردن در انسجام ملی و عزم ملی به منظور جلوگیری از توجه ملی و عمومی به پیشرفت همه‌جانبه کشور
- تحریف شعارهای اصلی انقلاب اسلامی و خط امام و رهبری
- رواج فرهنگ و ادبیات سیاسی وارداتی بیگانه و تثبیت آن در فکر و ذهن مردم و نخبگان و کمرنگ کردن ادبیات انقلابی
- فرافکنی و فضاسازی‌های کاذب به قصد مستور کردن ناکارآمدی برنامه‌ای و مدیریتی حامیان سازش با استکبار در داخل کشور
- جوسازی‌های کاذب برای القای حاکمیت دوگانه در ایران
این جریان با یک مهندسی شیطانی، با طراحی و ایده‌پردازی خارجی و تکرار و ارائه آن توسط عناصر داخلی، درصدد است در یک هدف‌گیری کلان و در ادامه سیاست شوم «تفرقه بینداز و حکومت کن»، «جایگاه الهام‌بخش و الگویی و تمدن‌ساز» انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را تضعیف کرده و با مشغول‌سازی عناصر اصلی جامعه اسلامی، مسیر استحاله و فروپاشی نظام اسلامی را با بهره‌گیری از این راهبرد و دیگر راهبردهای شیطانی‌اش تسریع کند.
بی‌تردید مقابله با دو‌قطبی‌سازی دشمن از وظایف و ماموریت‌های نیروهای انقلابی و مواجهه هوشمندانه با آن است. شناخت ویژگی‌ها و شاخص‌های دوقطبی‌های حقیقی و کاذب، از نخستین و مهم‌ترین گام‌ها در این راه است.
بخش سوم: گامی در راه چگونگی مواجهه با دوقطبی‌سازی
دو‌قطبی‌های حقیقی- با توصیفی که از آن کردیم- دارای این ویژگی‌ها هستند:
- «معرفت‌بنیاد» هستند و برخاسته از آموزه‌های اصیل و ناب اسلامی هستند.
- به دلیل همین ابتنای به معارف دینی، درونی و جوششی و منطبق بر فطرت انسانند.
- برخوردار از جامعیتند و ساحت‌های مختلف زندگی و جامعه را دربرمی‌گیرند.
- بر مبنای آگاهی و آزادی، انتخاب می‌شوند و در فضای اجبار و اضطرار و غوغاسالاری بر انسان تحمیل نمی‌شوند.
- دارای 2 جنبه اثبات و نفی هستند و از این‌رو غیرقابل جمعند.
- با این حساب، گزاره‌های «هم حق، هم باطل» غلط هستند. کما اینکه «نه حق، نه باطل»! هم نادرست است. تنها گزاره صحیح، «یا حق، یا باطل» است.
- ثابت و بادوام و تغییرناپذیرند و با شرایط زمان و اقتضائات تغییر نمی‌یابند.
- تعالی‌بخش، کمال‌آفرین، وحدت‌زا و انسجام‌دهنده و طراوت‌افزای جامعه و پیش‌برنده‌اند.
- شورآفرین و حماسه‌ساز و تربیت‌کننده در مسیر نیل به آرمان‌های برتر هستند.
- تمایزبخش و فارق بین مرزهای حق و باطلند و از درهم‌آمیختگی مرزهای اندیشه و رفتار فرد و جامعه جلوگیری می‌کنند.
- به علت ابتنای بر درون و درون‌زا بودن، صیانت بخش حرکت و دلالت بخش رهروان هستند.
- بازی در زمین خودی و حرکت در مسیر اصیل و روشن حق است.
دو‌قطبی‌های کاذب- با توصیفی که آمد- دارای ویژگی‌های مخالف و متضاد با دوقطبی‌های حقیقی است که برخی از آنها عبارتند از:
- عقبه معرفتی و ریشه علمی ندارند و برخاسته از آموزه‌های قویم عقلی و دینی نیستند.
- «هوس بنیاد»‌اند و سوغات اندیشه و ادبیات غرب و غربزدگان و ساخت و پرداخت دست، فکر و تخیل ایشان هستند.
- تک‌ماهیتی و تک‌بعدی و نابرخوردار از جامعیتند و ابعاد مختلف را در بر نمی‌گیرند.
- در شرایط فتنه‌گون «شبهه‌ها» و «غفلت‌ها» رشد یافته و با ابهام‌زدایی، قدرت و اراده و اختیار انتخاب را گرفته و خود را بر فرد و جامعه تحمیل می‌کنند.
- دوقطبی‌های کاذب معمولاً قابل جمعند، این واژه‌پردازان هستند که آنها را غیرقابل جمع می‌نمایانند، اگرنه؛ «تعهد و تخصص»، «مدیریت فقهی و علمی»، «آرمان‌خواهی و واقع‌بینی» و... قابل جمعند و اتفاقاً مکمل و متمم هم هستند.
- مقطعی، زودگذر و گذرا هستند و به اقتضای شرایط می‌آیند و می‌روند و جای خود را به دوگانه مصنوعی دیگر می‌دهند!
- دوقطبی‌های کاذب، کاهنده، التهاب‌زا، اختلاف‌آفرین، خسته‌کننده، طاقت‌سوز، تحیرآفرین و گیج‌کننده هستند و شور و حماسه تعالی‌بخش و پیشرفت‌دهنده را به فتنه و آشوب و تفرقه تبدیل کرده و جامعه را از پیشرفت و بالندگی باز داشته و موضع فعال و مؤثر جامعه و مسؤولان را به منفعل و خنثی و مضر تبدیل می‌کنند.
- بازی در زمین دشمنند و حرکت در کژراهه‌ها و اعوجاج و انحراف و سقوط.
شرح و تفصیل ویژگی‌های دوقطبی‌های کاذب و حقیقی، به درازا می‌کشد و فرصتی جداگانه را با استناد به رهنمودهای امام راحل و رهبر حکیم انقلاب اسلامی می‌طلبد. همچنین استشهاد به اسناد و مدارک و سخنان دشمن و پیاده‌نظام آگاه و ناآگاه خصم، این کار ناقص را تکمیل خواهد کرد.
فقط می‌ماند یک نکته مهم؛ طرح هوشمندانه دوگانه «جریان انقلابی و غیرانقلابی» توسط رهبر حکیم و بصیر انقلاب اسلامی در شرایط کنونی، گشودن عرصه جدید و تعریف میدان عمل تازه برای ارتقای جایگاه الگوساز و تمدن‌ساز انقلاب اسلامی و نظام اسلامی به منظور تحقق پیشرفت و عدالت و تمدن نوین اسلامی است.
دوقطبی «جریان انقلابی و غیرانقلابی» تجلی عینی و روزآمد دوقطبی‌های حقیقی پیشگفته است و همه شاخص‌های این دوقطبی را با خود دارد و به‌درستی و روشنی ذیل دوقطبی «حق و باطل» تعریف‌شدنی است.
این دوقطبی حقیقی، واژه‌سازی‌ها و واژه‌بازی‌های کنونی را که سوغات فرهنگ و اندیشه بیگانه و مصداق «بت‌پرستی مدرن» است، کنار زده و سطح تعاملات و مواجهات جبهه انقلاب اسلامی و مردم و نخبگان انقلابی را از ورطه بازی‌های کهنه و خسته‌کننده سیاسی، به میدان عمل انقلابی و مدیریت جهادی می‌کشاند.
 


Page Generated in 0/0054 sec