محمدحسین نظری: نور به قبرت ببارد جناب مولوی! گل گفتی! حکایت «خر برفت» را میگویم. حالا که نگاه میکنم میبینم مولانا حال این روزهای کشورداری ما را حکایت کرده است. حتما یادتان هست آن درویش صوفی را که خرش را دزدیدند و فروختند؟! بعدش هم با همان پول برایش جشن «خر برفت» گرفتند. حقیقتا دزدهای آن حکایت، ناخودآگاه مرا به یاد 1+5 و اعوان و انصارش میاندازند. بساط هستهای را جمع کردند، قلب آن را هم با سیمان پر کردند و آب سنگین را هم از چنگمان درآوردند. الان هم از اقصینقاط دنیا برایمان جشن خر برفت گرفتهاند و صوفی درویش ما هم که اصلا در این باغها نیست! هر چه میگوییم قربانت شوم، این خری که برفت فقط خر تو نبود، به فکر خودت نیستی به فکر مردم باش، گوشش هیچ بدهکار نیست و ما را یا بیسواد میخواند یا به جهنم حواله میدهد. راستش را بخواهید من در صدد هرزهگویی و سرهمبندی هجویات درباره برجام نیستم، بیشتر در عجب واژهسازیهای دولت ماندهام. مثلا همین «امانتداری» که گفتم. معنای امانتداری در ادبیات دولت درست از آن زمانی تغییر کرد که برای بر باد دادن امانت ملی و دستاورد سالها زحمت جوانان کشور جشن گرفتند و آن را عزت و اقتدار و افتخار نامیدند. جشن و پایکوبی برای بر باد دادن این همه سرمایه در برابر «تقریبا هیچ». البته چیزی که مقام دولت را از «راستگویان» به «امانتداران» ارتقا میدهد تنها مساله «برجام» نیست. حتما تایید میفرمایید وضعیت «تولید و اشتغال»، وضعیت «علمی»، وضع «فرهنگی» و... نیز امانت مردم است نزد دولت. قضاوت وضعیت امانتداری دولت در موارد اخیر با شما لکن ما آنقدر هم بیانصاف نیستیم که یادمان برود قبل از دولت یازدهم مردم کف بیمارستان مداوا میشدند و امروز با عنایات وزیر محترم بهداشت بیماران از کف زمین به بالای تخت منتقل شدهاند و این یعنی امانتداری. فکر کنم این آخری را اگر بگویم حتما به من حق میدهید که دولت جناب روحانی را دولت «امانتداران» بخوانم. صندوق توسعه ملی و فیش حقوقی 57 میلیونی صفدرحسینی و دوستانش را که به یاد دارید؟ الحق و الانصاف ایشان «امانتداران بزرگ» و «ذخایر نظام» هستند که به این دستمزدهای کم راضی شدهاند و سالها مضیقه اقتصادی و فقر را در کنار مردم تجربه کردند. باید اعتراف کنم که یادآوری این مورد اخیر را مدیون راهنمایی آقای نوبخت هستیم و چه خوب که نمردیم و معنای امانتداری را فهمیدیم. اما با نگاه به اقدام عجیب دولت در انتصاب غیرقانونی هیات مدیره صندوق توسعه ملی در روزهای اخیر و همچنین عملکرد تاملبرانگیز دولت در 3 سال گذشته حدس میزنم ما از ابتدا معنای الفاظ را در ادبیات دولتیها درست نفهمیدیم. مثلا به نظر میرسد منظور جناب رئیسجمهور از «کلید» قفل بوده است یا مثلا «حقوقدان» کسی است که میداند باید چقدر حقوق بدهد نه کسی که علم حقوق میداند! و عباراتی از این دست که کم هم نیستند.
علیایحال، نیک است دولت «امانتداران» به جای اینکه متوهمانه انرژی خود را صرف دفاع تمامقد از برجام کند و به جشن «خر برفت» که برای خود گرفته ادامه دهد کمی واقعبین باشد و رویهای درست را در پیش گیرد و به جای عذرخواهی سعی نکند معنای الفاظ را تغییر دهد، چه؛ با این دست فرمان مقصد دولت قطعا جایی است که عرب نی میاندازد!