روایت روزهای اسارت در کتاب «تشنه شبنم»
مجتبی شاکری، مسؤول گردآوری کتاب «تشنه شبنم» درباره این اثر دفاع مقدسی گفت: به یاد میآورم در جلسهای که با جمعی از نویسندگان و فیلمنامهنویسان داشتیم یکتایی لنگرودی، راوی کتاب «تشنه شبنم» که نامش در میان شهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اعلام شده بود و پس از بازگشت به میهن بر سر قبر خود حاضر شد به ما گفت: «در روزهای پیش از اسارت پای من قطع شده بود و در میدان مین افتاده بودم و از شدت عطش بیحال شده بودم. در همین حال بودم که توجهم به یک قوطی کنسرو جلب شد و خودم را کشانکشان به آن رساندم اما وقتی به نزدیکیاش رسیدم متوجه شدم چیزی درون آن نیست. بعد از آن از شدت تشنگی بیهوش شدم و نزدیکیهای طلوع آفتاب به هوش آمدم، سپس برای رفع تشنگیام از شبنمهای روی علفهایی که در میدان مین رشد کرده بودند استفاده کردم و آنها را نوشیدم.» با شنیدن این خاطره بود که نام کتابی را که در آن به روایت خاطرات این اسیر پرداخته بودیم «تشنه شبنم» گذاشتیم. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این فعال فرهنگی ادامه داد: بخشی از سرمایه بزرگ ادبی کشور متعلق به آزادگان است و ادبیات ما در بخش پرداختن به خاطرات آزادگان قابل توجه و تأثیرگذار بوده است.
انتشار زندگی شهیدان دباغزاده در «روایت فتح»
زندگی شهیدان دباغزاده به روایت مادر توسط انتشارات روایت فتح منتشر شد. به گزارش تسنیم، هشتمین شماره از مجموعه مادران انتشارات روایت فتح با نام «آبا» به روایت زندگی شهیدان دباغزاده از زبان مادر این شهیدان میپردازد. این کتاب، روایت زندگی مادر شهیدان مجید، رضا و حبیب دباغزاده است که در قالب روایی- مستند توسط ابوالفضل طاهرخانی نوشته شده است. براساس این گزارش، «آبا» هشتمین جلد از مجموعه مادران روایت فتح در 1100 نسخه منتشر شد.
محدثی خراسانی در هفتاد و چهارمین «عصرانه ادبی فارس»
منوری حامی نسل جوان بود
مصطفی محدثیخراسانی در هفتاد و چهارمین «عصرانه ادبی فارس» درباره هادی منوری گفت: منوری به خاطر تمکنی که داشت نیازی به امرار معاش از شعر نداشت تا جایی که حتی جلسات شعر را در داروخانهاش برگزار میکرد و نسل جوانی از شاعران مشهد به این داروخانه رفت و آمد داشتند. به گزارش فارس، هفتاد و چهارمین عصرانه ادبی فارس پاسداشت هادی منوری همراه با نقد کتاب «پاییز در راهرو» با حضور منتقدان و شاعران در خبرگزاری فارس برگزار شد. مصطفی محدثیخراسانی، شاعر برجسته انقلاب در این نشست گفت: منوری با سعه صدر حامی نسل جوان بود و به خاطر تمکنی که داشت نیازی به امرار معاش از شعر نداشت تا جایی که حتی جلسات شعر را در داروخانهاش برگزار میکرد و نسل جوانی از شاعران مشهد به این داروخانه رفت و آمد داشتند. محدثی خراسانی در ادامه افزود: نمیتوان به شعر کلاسیک او نسبت به شعر سپیدش ارجحیتی قائل شد زیرا هر دو از یک جان بهره بردهاند. گاهی در یک شعر چند شعر قرار گرفته حتی جایی شعر تمام شده ولی شاعر شعر را تمام نمیکند. علیرضا قزوه نیز در این دیدار با اشاره به کتاب «پاییز در راهرو» گفت: این کتاب جزو کتابهایی است که آن را تا انتها خواندم در حالی که اغلب از هر کتابی یک گاز میزنم و آن را به کناری میاندازم. وی افزود: زمستان و بیمارستان 2 واژهای است که در این کتاب بیشتر دیده میشود، هرچند واژگان زیادی در این کتاب دیده میشود اما جا داشت شاهد واژگان بیشتری میبودیم. در شعر سپید باید تلگرافی حرف زد و واژگان را زیاد خلق نکرد و تا جایی که امکان دارد از کلمات کمتری استفاده کنیم. قزوه افزود: دنیای شاعر در این مجموعه دنیای بزرگی است که دغدغه انسانی دارد و مجموعه پاک و منزهی را در این مجموعه شاهد هستیم. هادی منوری در پایان این مراسم گفت: این کتاب دریافتی از عشق و مرگ توام بود و اگر این کتاب نبود شاید اتفاقی برای من میافتاد. این کتاب برای من شعردرمانی بود و بعد از آن سخنرانیهایی در باب شعردرمانی در مشهد انجام دادم.