محمد سررشتهداری: در حالی که 2 هفته بیشتر تا دیدار سرنوشتساز با قطر زمان نداریم، برانکو همان مسیری را میرود که قلعهنویی پیش از بازی تیمملی با عراق رفت. او حالا در حال متلکپرانی و حمله به کیروش است. چند روز پیش جملهای از برانکو ایوانکوویچ، سرمربی پرسپولیس منتشر شده بود مبنی بر اینکه چرا قرارداد کارلوس کیروش را منتشر نمیکنید. این جمله اگر چه غلط نیست و به نوعی اعتراض برانکو درباره افشای دستمزدش بود اما در لفافه آغاز دور جدید حملات برانکو به کیروش هم محسوب میشد. پروفسور- که اینگونه او را نمیشناختیم- مشخص است با مشاورانی مشورت میکند که نظراتشان با سبک مربیگری و زندگی برانکوی جنتلمن همخوانی ندارد. دور دوم کنایههای ایوانکوویچ مثل موج دوم حمله در فوتبال شروع شد و برانکو در حالی که عینکش را جابهجا میکرد، ابتدا از دعوت محمد انصاری به تیمملی تعجب کرد بعد دوباره انگشت گذاشت روی مرکز پزشکی فیفا که کیروش در چند ماه گذشته درگیری زیادی با مسؤولان فدراسیون در این باره داشت. بحث برانکو این بود که انصاری چون در ایفمارک تست پزشکی داده لابد نباید توسط کیروش به تیمملی دعوت شود. 3 حمله متلکی از برانکو به کیروش که هر سه هدفمند بود و برای ما که برانکو را بیحاشیه میشناسیم، عجیب به نظر میرسد. درخواست اعلام دستمزد کیروش برای مقایسه بود و تحمیل این ماجرا که این مربی حقوق بسیار بالایی میگیرد. تعجب از دعوت انصاری اشاره به آن داشت که بازیکن را من میسازم و کیروش استفاده میکند و در نهایت انگشت اشاره برانکو روی ایفمارک دوباره مخالفان کیروش را به صدر اخبار هدایت کرد. سوال این است که آیا برانکو در حال تلهگذاری برای کیروش است و میخواهد خندقی بکند و او را به آن خندق بکشاند؟ برانکو از منظر فنی، از نظر حقوق و دستمزد و از نظر مخالفان خیلی ریز کیروش را زده است. در واقع این یک محاصره مثلثی بود که توسط برانکو رخ داد، آن هم 2 هفته مانده به دیدار تیمملی فوتبال ایران با قطر! این اتفاق اصلا اتفاق مطلوبی نیست و میتواند جنگ دوبارهای درست و کیروش را وادار به پاسخگویی کند آن هم پس از اینکه با اعتراض همین برانکو و به دلیل اینکه پرسپولیس اردوی اوکراین را در پیش داشت، اردوی تیمملی ایران لغو شد و عملا کیروش زمان زیادی را از دست داد. کیروش حالا باید تمرکزش را روی تیمملی بگذارد و بدون هیچ حرفی کارش را انجام دهد. خود کیروش هم همین را گفت. او حتی غرولند هم نکرد چون فرصت نداشت، چون نمیتوانست وقتش را برای این مطالب تلف کند، چون طلای زمانش رو به پایان است. او 2 هفته زمان دارد و باید همه تاکتیکهایش را ملکه ذهن بازیکنانش کند. او باید همه چیز را به بهترین شکل ممکن ردیف کند. با این وجود برانکو حالا پرچمدار متلکپرانی به کیروش شده و پرچم را از امیر قلعهنویی و محمد مایلیکهن که پیش از او پرچم را در اختیار داشتند گرفته است. شاید هم مثل دوی امدادی، چوب را به یکدیگر قرض دادهاند. شاید بهتر است خود برانکو که باهوش است و جنتلمن، نه بهانه به دست کسی بدهد و نه عاملی باشد برای به هم خوردن تمرکز سرمربی تیمملی. ادبیات متلکپرانی هم چیز خوبی نیست که او آن را بهعنوان سوغات به کشور خودش از ایران ببرد.