عبدالباری عطوان*: بنعلی ییلدریم، نخستوزیر ترکیه، شنبه گذشته ما را غافلگیر کرد زیرا او سخنی را به زبان آورد که گفتن آن تا 2 ماه پیش «ممنوع» بود. ییلدریم با احترام و ارج نهادن به جایگاه بشار اسد و نقش بارز او به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در درگیری سوریه صحبت کرد و گفت ترکیه تمایل دارد نقش بزرگتری در بحران سوریه در 6 ماه آینده ایفا کند تا خونریزیها متوقف شود و اوضاع وخیمتر نشود. چه کسی تا چند روز پیش باور میکرد ییلدریم چنین حرفهایی درباره بشار اسد بزند؛ درحالی که ترکیه در 5 سال گذشته با تمام قوا برای سرنگون کردن وی تلاش میکرد. باید به این نکته توجه کرد که سیاست براساس منافع است و عقبنشینی از مواضع راهبردی به طور ناگهانی نیست بلکه تدریجی صورت میگیرد. ترکیه نیز با جایگزین کردن ییلدریم به جای احمد داووداوغلو این کار را کرد و از آن زمان به طور تدریجی موضع خود را تغییر داده و درصدد توجیه آن برآمد و چهبسا در این میان اوغلو سپر بلا شد. این چرخش موضع ترکیه به لطف 3 عامل اساسی صورت گرفت. نخستین عامل، سرنگونی جنگنده روس و ورود ترکیه به بحران واقعی با روسیه و همزمان با این موضوع، تحقیر این کشور توسط ناتو بود زیرا ناتو اردوغان را در این شرایط تنها گذاشت. دومین عامل این بود که آمریکا و اروپا بین اردوغان و کردها، کردها را ترجیح دادند و اردوغان دریافت غرب تلاش زیادی میکند تا یک دولت کرد در طول مرزهای جنوبی ترکیه تشکیل دهد و تمامیت ارضی ترکیه بیشتر از همه از طرف دوستان آمریکایی او در معرض خطر قرار گرفته است تا دشمنانش. سومین عامل نیز کودتای نظامی نافرجام اخیر بود که چشم رئیسجمهور ترکیه و حزب عدالت و توسعه او را به خطرات داخلی باز کرد چرا که او اولویت خود را جنگ در سوریه قرار داده و از داخل غافل شده بود. ییلدریم در نخستین سخنرانی بعد از روی کار آمدن از بیهوده بودن جنگ در سوریه و لزوم اتخاذ سیاست صفر کردن مشکلات با کشورهای همسایه صحبت کرد. با توجه به شرایط کنونی، ترکیه خود را برای ورود به یک ائتلاف چهارجانبه در کنار عراق، ایران و سوریه آماده میکند تا به مقابله با دشمن مشترک یعنی کردها بپردازد. این امر به معنای چشمپوشی ترکیه از میراث 5 ساله گذشته خود از مداخله نظامی در سوریه و جنگ نیابتی در خاک این کشور برای سرنگون کردن اسد با هماهنگی با سعودیها و قطریها گرفته تا حمایت از معارضان سوری خارجنشین و تسهیل بخشیدن به پشتیبانی و حمایت تسلیحاتی از آنهاست. 3 نشانه مهم زیر نتیجهگیری ما را تقویت میکند: نخست، حمله هوایی جنگندههای سوریه برای نخستینبار از زمان آغاز بحران به مواضع «آسایش» یا همان شاخه نظامی حزب کارگران کردستان ترکیه که مورد استقبال ییلدریم قرار گرفت. دوم، اعزام هواپیماهای آمریکایی به شهر حسکه که شاهد درگیری نیروهای ارتش سوریه و نیروهای کرد است که بر یک سوم این شهر کنترل دارند. آمریکا با این کار پیام داد که به حمایت از کردها متعهد است و در صورت لزوم، آماده ورود به جنگ است. سوم، سردی و رکود فزاینده روابط کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و ترکیه بویژه روابط ریاض و آنکارا از یک سو و گرمی روابط ایران و ترکیه در برهه اخیر از سوی دیگر. سیاست بازی سادهای نیست و باید یادآور شد که سیاستمداران زبده و زیرک از همه برگههای برنده خود برای خدمت به منابع کشورشان استفاه میکنند و این چیزی است که سیاستمداران سوری، ایرانی و ترک انجام داده و هماکنون درحال انجام آن هستند. دولت سوریه در 5 سال گذشته با برگ برنده کردها بازی کرد و با آنها در مقابل جناح معارضان سوری خارجنشین تحت حمایت آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیجفارس همپیمان شد. در مقابل ترکیه نیز از برگ برنده جناح معارضان سوری خارجنشین و کشورهای عربی حامی این جناح بهره برد و هماکنون بین ترکیه و سوریه بر سر این 2 برگ معامله میشود، یعنی سوریه از برگ برنده کردها چشمپوشی میکند و در مقابل نیز ترکیه از برگ برنده جناح معارضان سوری خارجنشین دست بر میدارد. چهبسا ماهعسل ترکیه با جناح معارضان سوری خارجنشین در شرف پایان یافتن باشد. شاید این امر درباره روابط جناح معارضان سوری خارجنشین با آمریکا نیز صدق کند زیرا آمریکا برای حمایت از کردها جنگندههای خود را به پرواز در آورد اما برای معارضان سوری حتی یک دستگاه «موتوسیکلت» هم نفرستاد.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب