محمود نورانی*: مدت زیادی از کودتای مشکوک و مرموز ترکیه نگذشته است و «رجب طیباردوغان» سراسیمه به دنبال تکیهگاههای جدید برای تحکیم پایههای قدرت خود در ترکیه میگردد؛ دولت عدالت و توسعه بعد از کودتای نافرجام 15 جولای دچار تزلزل و ضعف نهادی شده است. اینکه بازسازی دولت بعد از کودتا همانند گذشته خواهد بود یا مسیر متفاوتی را طی میکند، همبستگی عمیقی با 2 سطح از رفتار داخلی دولت اردوغان و نیروهای خواهان تغییر وضع موجود و همچنین ترجیحات سیاسی-امنیتی ایالات متحده آمریکا و متحدان ناتو ترکیه دارد.
اما با این وجود خود اردوغان بهتر از هر کسی دریافته است شاهکلید ماجرا چیزی جز توهمات شخص وی در قبال سیاستهای داخلی و بیشتر از آن سیاستهای منطقهای خود وی نبوده است؛ رویای عثمانیگری و کلیددار خاورمیانه بودن بیش از هر چیز اردوغان را به فضایی کشانده است که نتیجه آن در حال حاضر و بویژه بعد از کودتای نافرجام: ابهام در آینده اسلام سیاسی در ترکیه، تشدید بیثباتی داخلی و تهدیدات تروریستی در نتیجه تضعیف ارتش، عدم تمرکز و تضعیف توان نظامیان در مبارزه با شبهنظامیان «پکک» و همچنین رکود شاخصهای اقتصادی و تجاری و سناریوی تاسیس یک نظام سیاسی اقتدارگرا از پیامدهای مهم داخلی و در محیط همسایگی و غرب آسیا با چالشهای جدی پیشروی کردها در شمال سوریه، تحولات میدانی سوریه و بویژه تحولات جاری حلب، عراق و فشار دولت مرکزی و آمریکا برای خروج نیروهای نظامی ارتش ترکیه از منطقه البعشقیه، مواجه شده است. اما ناگفته نماند در عرصه بینالملل نیز چشمانداز حضور ترکیه در ناتو، بازتعریف روابط استراتژیک ترکیه با آمریکا و متحدان ناتو، نگرانی اتحادیه اروپایی نسبت به چگونگی حلوفصل مساله پناهجویان و نزدیکی به شرق و گذار در نظم زیرسیستم خاورمیانه و شرق مدیترانه از مهمترین پیامدهای بینالمللی ترکیه بعد از کودتا محسوب میشود. از این سو روابط ترکیه و آمریکا با توجه به مساله استرداد «فتحالله گولن» و انتقادات داخلی شدید از نیروهای آمریکایی در حمایت از کودتاچیان سیر تنشآمیزی را طی میکند. نقش ترکیه و روابط استراتژیک آن با آمریکا یکی از بنیادیترین ساختارهایی بوده است که در دریای سیاه، خاورمیانه و معادلات منطقهای عمل
کرده است و اگر دچار اختلال شود، نقش آمریکا در خاورمیانه تعاریف جدیدی به خود خواهد گرفت و در این صورت، با سناریوی تغییر به سمت شرق از سوی ترکیه بهنظر میرسد در صورت تحول با توجه به جایگاه ژئواستراتژیک ترکیه در ساختار موجود نظام بینالملل شاهد گذار در نظم منطقهای و ساختار نظام بینالملل خواهیم بود.
تغییر سناریوها؛ چرخش ژئوپلیتیک
سرتیتر خبرها حاکی از سفر اردوغان به کشور تزارها بود، رئیسجمهوری ترکیه در نخستین سفر خارجی خود پس از کودتای نافرجام به روسیه سفر و با «ولادیمیر پوتین» دیدار کرد. پس از وقوع کودتا در ترکیه و محکوم کردن کودتا توسط روسیه و در مقابل، سکوت مقامات و محافل غربی در ساعات ابتدایی کودتا و همچنین تنشهایی که بین ایالات متحده و ترکیه بر سر استرداد «فتحالله گولن» به وجود آمد و نیز ترس روانی اردوغان از احتمال براندازی دولت عدالت و توسعه توسط نیروهای غربی، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند شاید ترکیه در سیاست خارجی خود تغییراتی ایجاد کند؛ تغییراتی که ممکن است در راستای بهبود روابط و مناسبات ترکیه با روسیه و فاصله گرفتن هر چه بیشتر این کشور از غرب و ایالات متحده باشد. در مجموع کودتای اخیر ترکیه باعث هرچه پیچیدهتر شدن روابط ترکیه با اروپا و آمریکا خواهد شد. این توضیح میدهد چرا برای نخستینبار در سالهای اخیر بحثهای جدی درباره عضویت آنکارا در ناتو در ترکیه بالا گرفته است. اردوغان پیش از این نشان داده یکسری غریزههای سیاست خارجی اوراسیایی دارد و میتواند به آسانی این چرخش را با توجه به اینکه ارتش ترکیه به عنوان قویترین عامل ارتباط ناتو با آنکارا از شکل افتاده است تکمیل کند. به نظر میرسد پس از شکست کودتا، اردوغان در فهرست کشورهای خارجی دوستش تجدیدنظر سریعی داشته باشد که در واقع به معنای چرخش ژئوپلیتیک از غرب به شرق قلمداد میشود.
بازندگان نمایش سنپترزبورگ
مهمترین نکته راهبردی که از دیدار اردوغان و پوتین میتوان انتظار داشت این است که بهبود روابط روسیه و ترکیه به ضرر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و گروههای تروریستی مورد حمایت آنها خواهد بود. با این حال بهتر است غرب دیگر روی آنکارا برای تلاش برای کنار زدن «بشار اسد» یا کنترل موج مهاجران حساب نکند، چراکه اخبار رسانههای روس از اظهارات اردوغان پیش از دیدار با پوتین نشان داد «مرد بیمار اروپا» احساس میکند در روسیه «فضای تنفس تازه»ای پیدا کرده است. نمایش سنپترزبورگ لیست بلندی از بازندگان دارد. در وهله اول «داعش»، «القاعده»، «النصره» و «فتحالشام» و همه دیگر گروههای افراطگرایی هستند که در سوریه در حال نبرد با نظام حاکم هستند. آنها میبینند اصلیترین منبع تأمین تسلیحاتشان با خشنترین دشمنشان، یعنی دارنده نیروی هوایی روسیه، روی هم ریختهاند، در مرحله بعد هم «میلیاردرهای سعودی و قطری» قرار دارند که برای مقابله با ایران و نیروهای مورد حمایت این کشور در سوریه و عراق به تأمین مالی و تسلیحاتی مخالفان سرگرم بودهاند. در پایان به نظر میرسد اگر پوتین و اردوغان بر مبارزه با «تروریسم» تاکید کنند، شاید بتوان منتظر تغییر اوضاع در سوریه بود. در واقع این موضوع به تغییرات گسترده در آینده الگوی ائتلافسازی ترکیه بویژه با عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی برخواهد گشت، چرا که ترکها با توجه به بحرانهای داخلی و منطقهای که با آن مواجه هستند، به تغییر الگوهای ائتلافسازی خرد و کلان خود دست خواهند زد. به نظر میرسد الگوی ائتلافسازی ترکها به آینده رابطه ترکیه با روسیه و آمریکا بستگی خواهد داشت؛ اینکه دوری با نزدیکی استراتژیک به غرب، آینده روابط با سعودیها، سوریه، عراق، ایران و روسیه را تعیین خواهد کرد.
*پژوهشگر جغرافیای سیاسی