29 اسفند 1329، مجلس سنای ایران طرح ملی شدن صنعت نفت را تصویب کرد. ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که ابتدا با امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی ایران در 17 اسفند 1329 به صحن علنی مجلس ارائه و 24 اسفند تصویب شد و سپس با تایید سنا در روز 29 اسفند به قانون مبدل شد اما شاید یکی از مهمترین فرازها پیش از مجلس شانزدهم و اقدام قابل تحسین مرحوم «سیدحسین مکی» در مجلس پانزدهم باشد که در نطقی بیسابقه و چندده ساعته مجلس پانزدهم را بدون تصویب قرارداد الحاقی
«گس- گلشاییان» به پایان برد. شرح این اتفاق را برادرزاده وی اینگونه تعریف میکند:
در مجلس پانزدهم اقلیت مجلس با قرارداد الحاقی «گس- گلشاییان» مخالفت کردند که این اقلیت شامل دکتر مظفر بقایی، دکتر حائریزاده و آقای سیدحسین مکی بودند که مبارزات خود را برای ملی شدن صنعت نفت با اعلام «کأن لم یکن» قرارداد
«قوام- سادچیکف» استارت زدند تا علنا استیفای حقوق ملت ایران را از نفت جنوب به تصویب برسانند که رساندند. زمانی که دولت وقت اصرار داشت قرارداد
گس- گلشاییان را که به نوعی قرارداد الحاقی بود به تصویب مجلس پانزدهم برساند، با مخالفت پی در پی اقلیت مجلس پانزدهم روبه رو شد. اقلیت مجلس سعی داشت از هر ابزار قانونیای که در اختیار دارد استفاده کند تا مهلت قانونی دوره مجلس پانزدهم به پایان برسد؛ بدون اینکه قرارداد به تصویب برسد. آقایان نطق آتشین و پرحرارت حسین مکی را یکی از عوامل اصلی دانستند که وقت مجلس را گرفت. دوستان آقای مکی با لابیهایی که در مجلس کردند از دیگر اعضای مجلس، وقت برای آقای حسین مکی میگرفتند تا حسین مکی بتواند به نطق ممتد خود ادامه دهد. آقای مکی توانست با این ترفند وقت مجلس پانزدهم را به اتمام برساند. من خودم با ایشان صحبت کردم چگونه سخنرانی طولانی میکردید که آقای مکی پاسخ داد نزد دکتر رفتم که دکتر داروهایی تجویز کرد. آقای حسین مکی در طول سخنان خود در مجلس پانزدهم داروی «متدرین» مصرف میکرد تا بتواند نخوابد و سخنرانی کند. دقیقا ساعت 12 شب عید فطر آن سال مجلس کار خود را تمام کرد که موج شادی در مجلس به پا شد و نمایندگان با کف زدن آقای مکی را تشویق کردند. نکته قابل توجه این است که بعد از آنکه اقلیت مجلس موفق شدند مانع تصویب طرح الحاقیه نفت در مجلس شوند پی بردند میتوانند برای ملی شدن صنعت نفت نیز تلاش کنند و برای همین دنبال یک ریشسفیدی بودند که ید طولانی در مباحث نفتی داشته باشد؛ این فرد کسی نبود جز محمد مصدق. آقای مکی به اتفاق دکتر بقایی، در احمدآباد نزد مصدق رفتند و با درخواست و التماس از او خواستند کاندیدای مجلس شانزدهم شورای ملی شود البته در آن زمانی که اقلیت مجلس پانزدهم به مخالفت با قرارداد الحاقی میپرداختند دستنشاندگان انگلیسیها شانتاژ خبری میکردند که چون مطابق قرارداد الحاقی پول بیشتری به ایران میرسد نمایندگان اقلیت تلاش میکنند قرارداد به تصویب نرسد. «عبدالحسین هژیر» وزیر وقت دربار چون دید در انتهای مجلس پانزدهم اقلیت نمیگذارند قرارداد گس- گلشاییان به تصویب برسد، به آنان پیغام داد اجازه انتخاب شدن دوباره برای مجلس شانزدهم داده نخواهد شد. نکته کلیدیتر اینکه زمانی که دکتر مکی مشغول سخنرانی در پایان مجلس پانزدهم بود، از طریق دربار به گوش آنها رساندند اگر قرارداد الحاقی به تصویب نرسد پشت گوشتان را دیدید؛ نمایندگی مجلس شانزدهم را خواهید دید. به همین دلیل اقلیت دیدند چارهای ندارند جز اینکه مبارزات خود را برای ملی شدن صنعت نفت ادامه دهند برای همین متوسل به دکتر مصدق شدند. بعد از اینکه مصدق را راضی کردند در انتخابات مجلس شانزدهم شرکت کند، تصمیم گرفتند جراید ملی را دعوت کنند تا با اعمال فشار از طریق رکن چهارم دموکراسی زمینه برگزاری انتخابات آزاد را فراهم کنند. نشست در منزل دکتر مصدق برگزار شد و در آن جلسه به این نتیجه رسیدند برای اینکه انتخابات آزاد برگزار شود به اتفاق هم به سمت کاخ مرمر بروند و در کاخ مرمر تحصن کنند. آقای مصدق، زمانی که با وزیر وقت دربار [عبدالحسین هژیر] روبهرو شد با صدای بلند و اعتراضی گفت عبدالحسینخان! آیا این انتخابات آزاد است؟ البته قبل از این تحصن، حدود 10هزار نفر از مردم تجمع کرده بودند. آقای مصدق گفت به ما که اجازه نمیدهند همه به سمت کاخ مرمر برویم پس 20 نفر را انتخاب کنیم تا در داخل کاخ مرمر متحصن شوند. بعد از 4 روز تحصن در کاخ مرمر در تاریخ 27 مهر 1328 شاه به متحصنان دستور داد تحصنتان را بشکنید و بروید، ما به آن فکر میکنیم.
سیدامیر مکی، برادرزاده مرحوم
سیدحسین مکی در گفتوگو با فارس