محمد سررشتهداری: گلی که سردار آزمون در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان اروپا با تیم روستوف روسیه به آژاکس زد، گلی بود که ۹۹ درصد بازیکنان فوتبال نمیتوانند آن را به ثمر برسانند. سردار در حالتی تقریبا ایستاده، درجا روی 2 پا بلند شد و مثل اسپک زدن در والیبال با سر توپ را به تور دروازه آژاکسی دوخت که یکی از بازیکنسازترین باشگاههای تاریخ دنیاست و در مدارس فوتبالش اتفاقا درجا پریدن را حسابی تمرین میکنند. اما سردار چگونه توانست بالاتر از مدافع آموزشدیده آژاکس بپرد و توپ را از روی سر او آن هم در حالت درجا به تور برساند؟ سردار بچه گنبد است، دیار کورس اسبسواری و البته والیبال. پدر سردار مربی والیبال بوده و سردار نه با فوتبال که با والیبال و اسبسواری بزرگ شده است. شاید به همین دلیل سردار مثل باد میدود و مثل والیبالیستها با سر اسپک میزند. فیلمهای زیادی از سردار در والیبال وجود دارد که در حال اسپک زدن است و اسبسواری در گنبد. سردار خندان فوتبال ایران را باید یکی از بزرگترین استعدادهای تاریخ فوتبال ایران دانست، پسر خندهرو که عاشقانه فوتبال بازی میکند و سرش درد میکند برای رقابت. رقابت او با قوچاننژاد و فریادهای هر دو پس از گلهایی که در جام ملتهای آسیا به ثمر رساندند را به یاد دارید؟ سردار گل میزد، گوچی گل میزد، هیچ کدام هم کم نمیآوردند، بیجنبه بازی و قهر هم در کارشان نبود و فقط منتظر فرصت بودند. گل شاهکار سردار با یک دور چرخش و ضربه بینقصش به تیم قطر در جام ملتهای آسیا همچنان در اذهان ثبت شده و حالا او در روستوف نشان میدهد از همیشه آمادهتر است که اگر نبود آنگونه مدافع آژاکس را نابود نمیکرد و یک متر بالاتر از او سر به آسمان نمیسایید. آزمون یک دایی است، یک علی کریمی، مردی بادپا، دریبلزن و یک سرزن قهار. شاید اگر مهدویکیا، کریمی و دایی را میکس کنیم معجونی داشته باشیم که اسمش سردار آزمون است؛ بازیکنی که پروازهایش به یاد میماند و باید این پروازها را به خاطر سپرد. او با گلی که به آژاکس زد، امید اول نیروی هوایی ایران در جدال با قطر محسوب میشود. البته که باید نظر کارلوس کیروش را هم دید اما به هر حال سردار، این والیبالیست قهار فقط چند سانتر زیبا لازم دارد تا توپ را آبشارگونه به تور برساند. این جوان گنبدی را باید سرلوحه قرار داد، پسری که والیبالیست بود و البته فوتبالیستی شد که وقتی به آسمان میپرد، انگار چند ثانیه آنجا اقامت میگیرد و علیه جاذبه عمل میکند و منتظر میماند توپ برسد. به طعنه باید گفت او در آسمان چای قندپهلو کم دارد برای خوردن و منتظر توپ ماندن!