printlogo


کد خبر: 162894تاریخ: 1395/6/9 00:00
شرکای سعودی آمریکا،آتش تروریسم را در جهان شعله‌ور کرده‌اند
داعش، مولود وهابیت

اسکات شین* : هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در موارد کمی توافق‌نظر دارند اما عربستان یک استثنا در مواضع دو طرف است. کلینتون به حمایت عربستان از تاسیس مدارس و مساجد با اندیشه‌های افراط‌گرایانه خرده گرفته است. دونالد ترامپ هم خاندان سعودی را «بزرگ‌ترین حامی مالی تروریست‌ها در جهان» خطاب کرده است. «فرح پندیت» که نخستین دیپلمات آمریکایی است و به عنوان نماینده دولت این کشور در امور جوامع مسلمان فعالیت و به 80 کشور جهان سفر کرده، به این نتیجه رسیده است که سعودی‌ها در حال تخریب آداب مدارای اسلامی هستند. پرواضح است که صدور اندیشه‌های مذهبی عربستان که سختگیرانه، متعصبانه، مردسالارانه و سنتی موسوم به «وهابیت» است، به افراطی‌گرایی و تروریسم در جهان دامن زده است. ویلیام مک کانتس، کارشناس اندیشکده بروکینگز آمریکا در این رابطه معتقد است نقش خاندان سعودی در جهان اسلام، هم «آتش‌افروزی» و هم «آتش‌نشانی» است. وی می‌گوید: «عربستان ترویج‌دهنده یک دیدگاه خطرناک است که خطی باریک بین اندک معتقدان واقعی و دیگر مردم مسلمان یا غیرمسلمان قائل می‌شود. این در حالی است که آنها در عین حال شریک آمریکا در مبارزه علیه تروریسم هستند.» توماس هگهمر، یک کارشناس نروژی در امور مرتبط با تروریسم در این باره می‌گوید: «مهم‌ترین تاثیر تبلیغات دینی عربستان سعودی، جلوگیری از تحول اسلام و ممانعت از سازگاری آن با جهان متنوع و نوین کنونی است... اگر قرار بود یک تحول اسلامی در قرن 20 به وجود‌ آید، خاندان سعودی احتمالا با ترویج جبرگرایی مذهبی از وقوع آن جلوگیری کرد». گستره فعالیت سعودی‌ها هم قابل توجه بوده و اغلب جوامع اسلامی را در بر گرفته است. از مسجد گوتنبرگ در سوئد و شاه‌فهد در لس‌آنجلس گرفته تا مسجد مرکزی سئول در کره جنوبی و شاه‌فیصل در جمهوری چاد. حمایت در این زمینه از سوی خاندان سلطنتی این کشور، موسسات خیریه و نهادهای تحت حمایت آن در 2 حوزه ساخت بنای اسلامی و موعظه و تعلیم [آموزه‌های وهابی] صورت گرفته است. ایدئولوژی سعودی، سنت‌های اسلامی محلی را در ده‌ها کشور جهان مختل کرده است. این موضوع حاصل ده‌ها میلیارد دلار هزینه گزاف این کشور در نیم‌قرن گذشته است. این برآیند توسط کارگران خارجی ساکن عربستان هم تقویت شده است. آنها که اغلب از کشورهای آسیای میانه هستند، هنگام بازگشت، اندیشه‌های سعودی را با خود به خانه می‌برند. آموزه‌های سعودی در بخش‌هایی از آفریقا و جنوب شرق آسیا، فرهنگ مذهبی را به طور محسوس به سمت سنت‌گرایی سوق داده است. اما در میان جوامع مهاجران مسلمان در اروپا، این اندیشه‌ها یکی از عوامل گسترش افراط‌گرایی است. در کشورهای دیگری همچون پاکستان و نیجریه، سیل پول سعودی به تشدید اختلاف‌های مذهبی دامن زده که اغلب پیامدهای خطرناکی به دنبال داشته است. سیاهنمایی دیگر ادیان هم ممکن است به آسیب‌پذیری مردم اقلیت در برابر القاعده، داعش و دیگر گروه‌های افراطی در بسیاری از کشورهای جهان منجر شده باشد. نخستین شاهد این ادعا عربستان‌سعودی است. این کشور نه تنها زمینه پرورش اسامه بن لادن (رهبر سابق القاعده) را فراهم کرد، بلکه 15 نفر از 19 هواپیماربای حادثه 11 سپتامبر هم سعودی بودند. عربستان پس از تهاجم سال 2003 به عراق، بیش از هر کشور دیگری بمب‌گذار انتحاری به این کشور فرستاده و از نظر شمار جنگجویان خارجی داعش هم با 2 هزار و 500 نفر، در رتبه دوم پس از تونس قرار دارد. در یک رسوایی بزرگ برای مقام‌های سعودی، داعش تا زمانی که در سال 2015 موفق به نشر کتب درسی برای مدارس خود شد، کتب درسی این کشور را مورد استفاده قرار داد.  یعقوب اولیدرت، کارشناس موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک می‌گوید در همین رابطه از 12 اثری که توسط داعش بازنشر شده است، 7 اثر متعلق به محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار مدرسه اسلام سعودی در قرن 18 میلادی [و ایدئولوژی وهابیت] است. اتکای آمریکا به همکاری با عربستان سعودی در زمینه مقابله با تروریسم در سال‌های اخیر، برای نمونه، هشدار عربستان که به ناکامی بمب‌گذاری القاعده در 2 هواپیمای باری آمریکا در سال 2010 منجر شد، اغلب نسبت به نگرانی‌های مطرح درباره تاثیر عقاید افراط‌گرایانه، ارجحیت یافته است. فرح پندیت، مقام سابق وزارت خارجه و نخستین نماینده ویژه آمریکا در امور جوامع مسلمان که از سال‌های 2009 تا 2014 به بیش از 80 کشور جهان سفر کرده، به این نتیجه رسیده که نفوذ اندیشه‌های سعودی زیانبار و ابعاد آن جهانی است. وی سال گذشته در یادداشتی در نشریه نیویورک‌تایمز نوشته بود: «هر جایی که می‌رفتم، نفوذ وهابی حضوری پنهان داشت».
دوراهی مقابل آل‌سعود
محمد بن عبدالوهاب در سال 1744 به محمد بن سعود (بنیانگذار آل‌سعود) رئیس با نفوذ یکی از قبایل عرب پناه آورد. این همکاری برای هر دو طرف فایده داشت: وهاب تحت حمایت نظامی لازم برای گسترش جنبش خود قرار گرفت که به دنبال بازگشت مسلمانان به سمت ارزش‌های اصیل اسلامی از دیدگاه او بود و در مقابل، خاندان سعود هم حمایت یک واعظ اسلامی را به دست آورد. شکل‌گیری مکتب وهابیت تنها یکی از 2 حادثه تاریخی است که نفوذ مذهبی خاندان سعودی در سده‌های بعدی را توضیح می‌دهد.  اکبر احمد، رئیس گروه مطالعات اسلامی در دانشگاه آمریکایی در واشنگتن در این رابطه می‌گوید آنچه با عنوان وهابیت شناخته می‌شود، تاثیر پذیرفته از محیطی ساده است که بشدت مخالف ساخت آرامگاه و مقبره یا هنر و موسیقی بود و با اسلام مورد پذیرش شهر‌های تجاری همچون بغداد و قاهره تفاوت داشت. دومین حادثه تاریخی در این رابطه در سال 1938 روی داد، زمانی که معدنچیان آمریکایی بزرگ‌ترین ذخیره نفتی جهان را در عربستان سعودی یافتند. درآمدهای نفتی شرکت نفت عربی- آمریکایی یا آرامکو به ثروتی هنگفت انجامید و با تثبیت یک نظام اجتماعی و اقتصادی سختگیرانه، بودجه اضافی برای صدور اسلام مورد تایید سعودی را در اختیار این حکومت محافظه‌کار قرار داد. هر چه سال‌های بیشتری از قرن بیستم سپری شد، آموزه‌های وهابیت ناکارآمدی خود را بیشتر به نمایش گذاشت اما دولت سعودی راهی برای کنار گذاشتن یا تعدیل ایدئولوژی خود نداشت، بویژه پس از وقایع مهمی که در سال 1979 روی داد. در این سال، 500 تندروی سعودی به مدت 2 هفته مسجدالحرام را اشغال و حاکمان سعودی را در انظار عمومی به عنوان بازیچه دست غرب و خائن به اسلام واقعی معرفی کردند. اگرچه تلاش شورشی‌ها به شکست انجامید، اما رهبران آنها تنها زمانی به حمایت از دولت رضایت دادند که تضمینی برای سرکوب عقاید منافی عفت در جامعه و صادرات بیشتر اندیشه‌های وهابی یافتند. در همان سال، اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان یورش برد و قدرت را برای پایه‌گذاری یک حکومت کمونیست در اختیار گرفت. رونالد ریگان، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در آن زمان در دفتر خود پذیرای هیاتی از «رزمندگان آزادی افغان» بود که دیدگاه‌های اجتماعی و دینی آنها به سختی از دیدگاه‌های طالبان قابل تشخیص است. آمریکا بین سال‌های 1986 تا 1992 میلادی بالغ بر 50 میلیون دلار صرف نشر کتب آموزشی برای مردم افغان کرد تا آنها را به اعمال خشونت علیه غیرمسلمان‌ها همچون نظامیان شوروی تشویق کند.
 رابطه علت و معلولی عربستان و تروریسم
اگرچه روی نقش سعودی در رشد تروریسم اتفاق نظر وجود دارد اما بررسی رابطه علت و معلولی آن دشوار است. زمانی که حملات تروریستی پاریس و بروکسل به شبکه داعش در بلژیک نسبت داده شد، فعالیت خاندان سعودی در این کشور دستمایه گزارش‌های خبری متعدد قرار گرفت اما باز هم یافتن یک رابطه مستقیم بین این حملات و عربستان‌سعودی دشوار بود. تلاش رهبران سعودی برای اصلاحات ایدئولوژیک از جمله اصلاح کتب درسی، به مثابه پذیرش تلویحی این موضوع است که اقدامات این کشور در صدور عقاید مذهبی، گاه نتیجه عکس به دنبال داشته است. عربستان همزمان تلاش خود برای به‌کارگیری ناشران آمریکایی را برای مقابله با موج انتقاد رسانه‌های خبری و نمایش یک چهره اصلاح‌طلب از رهبران سعودی افزایش داده است.
*مقاله‌نویس روزنامه نیویورک‌تایمز


Page Generated in 0/0061 sec